اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟

با اندیکاتور آشنا شویم
در این مطلب شما را با اندیکاتور، موارد کاربرد و انواع آن آشنا میکنیم، همچنین چند اندیکاتور کاربردی را برایتان معرفی خواهیم کرد.
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها به انگلیسی (Indicator) شاخصهای آماری هستند که برای اندازهگیری شرایط فعلی و همینطور پیشبینی روندهای مالی و اقتصادی از آنها استفاده میشود.
بهطور کلی اندیکاتورها را میتوان به دو دسته، اندیکاتورهای اقتصادی و اندیکاتورهای تکنیکال تقسیم کرد.
اندیکاتورهای اقتصادی به انگلیسی (Economic indicators)، متریکها و معیارهای آماری هستند که برای اندازهگیری رشد و یا به طور کلی کوچک شدن یک اقتصاد یا یک بخش خاص از اقتصاد به کار گرفته میشوند.
اندیکاتورهای اقتصادی در کشور ما با عنوان شاخص اقتصادی شناخته میشوند. شاخصهای اقتصادی مختلفی توسط منابع مختلف در بخشهای خصوصی و عمومی ایجاد شده است.
در تحلیل بنیادی، اندیکاتورهای اقتصادی که شرایط فعلی یک صنعت یا اقتصاد را میسنجند برای ارائه بینش نسبت به پتانسیل سودآوری آتی شرکتها مورد استفاده قرار میگیرند.
به بیانی دیگر از اندیکاتورهای اقتصادی در تحلیل بنیادی بهمنظور ترسیم پتانسیل سودآوری یک شرکت در آینده استفاده میشود.
از طرف دیگر، از اندیکاتورهای تکنیکال در تحلیل تکنیکال استفاده میشوند تا با بررسی الگوها، تغییرات قیمت و روند آن در نمودار، قیمت احتمالی در آینده پیشبینی شود.
آشنایی با اندیکاتور
اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات خیلی خوبی در مورد آن سهم، از قبیل شتاب قیمتی، روند حرکتی و دیگر معیارهای پراهمیت ارائه میدهند. بهطور معمول از اندیکاتورها برای تائید و اعتبارسنجی روند سهم استفاده میشود که نهایتا و با استفاده از اندیکاتورهای دیگر، منجر به سیگنال خرید و فروش میگردد. اندیکاتورها را به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم کردهاند.
اندیکاتورهای پیشرو معمولا همراه با نوسانات قیمت و اندیکاتورهای دنبالهرو اکثرا با تاخیر، پس از حرکت قیمت و جابجایی بازار، هشدار و پیشبینی لازم را اعلام میکنند.
از لحاظ ساختاری اندیکاتورها به چهار نوع زیر تقسیم میشوند:
۱- روند (Trend)
روندها در نمودار به سه دسته صعودی یا افزایشی، نزولی یا کاهشی و خنثی تقسیمبندی میشوند. از میان اندیکاتورهای روند میتوانیم به میانگین متحرک (moving average) و شاخص رگرسیون خطی اشاره کنیم.
۲- اسیلاتور (Osilator)
نشان دادن هیجان بازار و قدرت خریداران و فروشندگان، اصلیترین هدف یک اسیلاتور میباشد. اسیلاتورها در محدوده مشخصی نوسان میکنند. از میان اسیلاتورها میتوانیم به اسیلاتور MACD اشاره کنیم که پیرامون خط مرکزی صفر نوسان دارد و یک اسیلاتور مناسب برای یافتن سوئینگهای ماژور است.
بعضی دیگر از اسیلاتورها برای نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش میباشند. با ورود خطوط یک اسیلاتور در ناحیه اشباع خرید ضعف خریداران و افزایش قدرت فروشندگان نمایانگر میشود. اسیلاتور RSI یا استوکاستیک (stochastic) نمونههایی از این دسته از اسیلاتورها میباشند که در یک محدوده مشخص نوسان میکند.
۳- حجم (Volume)
بعضی از اندیکاتورها با نمایش دادن تغییرات حجم به تریدر تغییرات قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را نشان میدهند.MFI یکی از همین دستهها میباشد.
با استفاده از یکی از اندیکاتورهای حجم معاملهگر میتواند ریسک معامله خود را کاهش دهد. دلیل آن هم این است که تحلیل حجم معاملات به تشخیص قدرت و ضعف و جهت روند کمک میکند. بهطور معمول در نقاط برگشت روند، حجم معامله به شکل ناگهانی افزایش پیدا میکند. همینطور در شرایطی که روند صعودی یا نزولی در بازار حاکم است و با حرکت قیمت در آن روند حجم معاملات هم افزایش می یابد، نشانهای از استحکام روند است. اگر با حرکت قیمت در جهت روند حاضر حجم معاملات رو به کاهش باشد قدرت در جهت روند رو به کاهش میباشد.
۴- بیل ویلیامز (Bill Williams)
بیل ویلیامز در اصل یک روش معاملاتی است. آقای بیل ویلیامز برای فهم ساختار بازار و تحلیل صحیح مراحل تحلیلی زیر را پیشنهاد داده است:
– مرحله فاصله (فراکتال)
– مرحله انرژی (نیروی محرک)
-مرحله قدرت (افزایش/کاهش شتاب)
– ترکیب مرحله قدرت و مرحله استقامت (منطقه)
در روش بیل ویلیامز بهمنظور تجزیه و تحلیل نمودار از اندیکاتورهای فراکتال بیل ویلیامز، الیگیتور بیل ویلیامز (Alligator) ، بیل ویلیامزAO (Awesome Oscillator) ، AC بیل ویلیامز (Accelerator Oscillator) استفاده میشود.
در چه مواردی از اندیکاتورها استفاده میشود؟
در مجموع از اندیکاتورها در بازارهای مالی بر پایه تغییرات گذشته قیمت، به سه شکل استفاده میکنند:
۱- هشدار: اندیکاتورها در بعضی مواقع و بر مبنای شرایط، پیش از تغییر روند یا همزمان با آن، علائم بازگشت روند را نشان میدهند. پس یکی از مهمترین استفادههایی که از اندیکاتور میشود، اعلام هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکتی قیمت است.
۲- پیشبینی: از دیگر موارد استفاده از اندیکاتورها، پیشبینی قیمت مناسب برای وارد شدن به سهم است.
۳- تایید: مهمترین استفادهای که از اندیکاتورها میشود، برای گرفتن تایید از تشخیص صحیح روند و جهت آن است. این روش معمولاً در زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که تحلیلگر بر پایه دادههای تکنیکالی یا بنیادی، جهت و قیمت ورودی مناسب در بازار را پیشبینی کرده و از اندیکاتور برای تاییدگرفتن استفاده میکند.
کاربرد اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
از اندیکاتورها اغلب برای تعیین روند سهام استفاده میشود اما مسئلهای که باید به آن توجه کرد این است که اندیکاتور همیشه عقبتر از معاملات و قیمت سهام است زیرا به دادههای آماری برای به دست آوردن فرمول نهایی نیاز است که آنها هم بعد از پایان روز معاملاتی به دست میآید اما با توجه به تکرار الگوهای مختلف، گاهی اوقات میتوان با استفاده از آنها، به پیشبینی رفتار سهم یا بازار در آیندهای نزدیک پرداخت.
اما به یاد داشته باشید بهطور معمول اندیکاتورها چیزی را برای ما پیشبینی نمیکنند به این دلیل که اندیکاتورها گذشتهنگر هستند و نه آیندهنگر. از این شاخصها برای تایید گرفتن در معاملات استفاده میشود و نه پیشبینی، هیچ موقع از اندیکاتورها برای پیشبینی استفاده نکنید.
تفسیر و پیشبینی رفتار سهم در آینده بر عهده معاملهگر است و اندیکاتور فقط به او کمک میکند تا گذشته سهم را در یک شکل شماتیک بررسی کند و آن زمان تریدر میتواند دست به خرید یا فروش سهامش بزند. تنها ابزار کمکی برای تصمیمگیری خرید یا فروش است و نمیتوانیم از آنها به عنوان معیارهای صد در صدی برای سرنوشت یک سهم یاد کنیم.
از اندیکاتورهای شناخته شده میتوان برای تحلیل تکنیکال بازارهای مختلف از قبیل بازار طلا، ارز، نفت، بورس هم استفاده کرد اما لازم است به این نکته توجه داشته باشید که هر یک، ویژگیهای خاص خود را در بازار مربوط خواهند داشت.
در خیلی از موارد معاملهگران کوتاهمدت یا به اصطلاح نوسانگیرها با استفاده از اندیکاتورها، توانستهاند سودهای مناسبی برای خود ذخیره کنند.
معرفی چند اندیکاتور پرکاربرد
اندیکاتور باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
باندهای بولینگر که توسط “جان بولینگر” توسعه پیدا کرد، مشتمل از دو نوار نوسانی میباشد که در بالا و پایین یک میانگین متحرک حرکت میکند. وقتی که میزان نوسانات افزایش پیدا کند، باندهای این اندیکاتور ضخیمتر میشوند و زمانی که نوسانات کاهش پیدا میکند، فاصله باندها از هم کم و کمتر میشود. در بعضی مواقع، کمتر شدن فاصله بین باندها بهعنوان سیگنال تغییر جهت روند سهم به شمار میآید. ماهیت پویای باندهای بولینگر باعث شده تا از آن همراه با تنظیمات استاندارد، برای تحلیل انواع اوراق بهادار استفاده شود.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال این ابزار را در این مقاله مرور میکنیم و کاربردهای ایچیموکو را بیان میکنیم. نحوه چگونگی کارکرد ابر ایچیموکو و اجزای تشکیل دهنده آن نیز در مقاله ذکر شده است که باید با تمامی این اجزا آشنایی داشته باشید تا در استفاده ابزار، بهترین نتیجه را دریافت کنید. در ادامه نیز فرمولی جهت محاسبه ابر ایچیموکو در اختیار شما عزیزان قرار میگیرد که میتوانید از آن استفاده کنید.
ابر ایچیموکو چگونه کار می کند؟ (اجزای تشکیل دهنده)
ابر ایچیموکو مانند سایر اندیکاتورهای بازارهای مالی مانند ارزهای دیجیتال عمل میکند و تحلیلگران و تریدرها میتوانند از قابلیتهای آن استفاده کنند و دادههای مفیدی در مورد روند نمودار و … به دست بیاورند. ابر ایچیموکو و اینگونه اندیکاتورها به گونهای خوانده میشوند که اگر خط قیمت از ابر بالاتر باشد، روند مثبت دارد و اگر پایینتر از آن باشد، روندی منفی را برای خود رقم میزند. زمانی که نمودار قیمت داخل ابر قرار بگیرد، با روندی صاف و افقی را روبرو هستیم.
ابر ایچیموکو چگونه کار می کند؟ (اجزای تشکیل دهنده)
نمودار ابر ایچیموکو از 5 خط تشکیل شده است که در این قسمت به معرفی و کاربرد هرکدام اشاره میکنیم:
1. خط تغییر روند یا تنکانسن (Tenkan sen): میانگین متحرک ۹ دوره را نمایش میدهد که با رنگ آبی مشخص شده است.
2. خط استاندارد یا کیجونسن (Kijun sen): میانگین متحرک ۲۶ دوره را معین میکند.
3. خط پیشرو یا سنکو اسپن آ (Senkou Span A) : میانگین متحرک خط روند و خط استاندارد میباشد که به میزان ۲۶ دوره به سمت راست، یعنی به آینده انتقال داده شده است.
4. خط پیشرو یا سنکو اسپن بی (Senkou Span B): میانگین متحرک (مووینگ اوریج) ۵۲ دوره است که با انتقال کندلها به اندازه ۲۶ دوره به سمت جلو، به دست میآید.
5. خط تأخیر یا چیکو اسپن (Chikou Span): قیمت بسته شدن در ۲۶ دوره گذشته را نشان میدهد.
شاید بپرسید ابر ایچیموکو چگونه تشکیل میشود؟ این ابر در فضای خالی که بین خطوط Senkou Span A و Senkou Span B ایجاد میشود، پدید میآید. این ابر بنیاد سیستم ایچیموکو است و با تغییر مکان دادن 26 دوره رو به جلو، پیشبینی از آینده را برای تریدر فراهم میسازد.
بنابراین از این اندیکاتور در تحلیل تکنیکال به عنوان شاخصی برای پیش رو استفاده میشود. خط چیکو اسپن که همان خط پنجم در ابر ایچیموکو است، یک شاخص پس رو است که بهصورت خلاف جهت، یعنی سمت چپ به دست میآید و با انتقال 26 دوره به این سمت صورت میگیرد.
ابرهای ایچیموکو به دو رنگ دیده میشوند؛ رنگ سبز و قرمز. به این دلیل که خواندن و بررسی آنها سادهتر صورت گیرد. ابر سبز زمانی ایجاد میشود که خط پیشروی A (خط سبز رنگ) بالاتر از خط پیش رو B (خط قرمز رنگ) قرار بگیرد. عکس این موضوع نیز صدق میکند و اگر تمامی گفتهها بهصورت برعکس رخ دهد، شاهد دیده شدن ابر قرمز هستیم.
به این نکته توجه داشته باشید که برخلاف روشهای دیگر، در مووینگ اوریجهایی که با استراتژی ابر ایچیموکو صورت میگیرد، بر پایه بسته شدن کندلها یا همان شمعهای نمودار کار نمیکنند؛ بلکه بر اساس بالاتری و پایینترین نقاط به ثبت رسیده در یک دوره مشخص که ممکن است میانگین بالا یا پایینی داشته باشد، محاسبه میشوند.
برای اینکه برداشت بهتری از موضوع داشته باشید، میتوانید به معادله استاندارد زیر توجه کنید که برای یک اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ خط تغییر روند 9 روزه میباشد:
۲/ (بیشترین مقدار ثبت شده در دوره ۹ روزه +کمترین مقدار ثبت شده در همان دوره ۹ روزه)=خط تنکانسن
فرمول محاسبه ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال چیست؟
فرمول محاسبه ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال چیست؟
همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، 5 فرمول برای محاسبه اندیکاتور ابر ایچیموکو قرار داده شده است که بهصورت فارسی ترجمه شده.
آموزش فرمول محاسبه ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
در این قسمت نیز معادل فارسی خطهای گفته شده در فرمول را قرار دادهایم:
- Conversion line: خط تغییر روند
- Base line: خط پایه
- Leading span: محدوده پیشرو
- Close plotted 26 periods in the past: رسم بسته 26 دورهای در گذشته
- Lagging span: محدوده تأخیردار
نحوه محاسبه ابر ایچیموکو
اگر با ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند تریدینگ ویو کار میکنید، میدانید که بهراحتی میتوان آن را روی نمودار موردنظر رسم کرد و نیازی به هیچ محاسبهای نخواهید داشت. اما اگر قصد دارید بهصورت دستی تنظیمات را اعمال کنید باید به نکات زیر توجه کنید:
1. در اولین مرحله باید خط تغییر و خط مبنا یا پایه را محاسبه کنید.
2. Leading Span A را طبق محاسباتی که در گذشته داشتهاید، محاسبه کنید. حاصل محاسبات نقطه اطلاعاتی است که 26 دوره در آینده ترسیم خواهد شد.
3. Leading Span B را طبق محاسبات گذشته خود محاسبه کنید. این نقطه را 26 دوره در آینده رسم کنید.
4. برای Lagging span باید قیمت بسته شدن 26 دوره را در گذشته، روی نمودار ترسیم کنید.
5. برای ایجاد ابر ایچیموکو، فضا و اختلاف میان Span A و Span B رنگ میشود.
6. هنگامیکه Leading Span A بالاتر از Leading Span B باشد، ابر سبز ایچیموکو پدید میآید و هنگامیکه Leading Span A پایینتر از Leading Span B باشد، ابر قرمز ایچیموکو تشکیل میشود که باید آن را رنگ کنید.
7. اگر مراحل بالا را درست انجام داده باشید، نقطه دادهای به شما نمایش داده میشود. اگر قصد دارید خطوط را ایجاد کنید باید بعد از به پایان رسیدن دوره، مراحل را مجدداً تکرار کنید تا نقاط جدید را به دست بیاورید. سپس نقاط به دست آمده را به یکدیگر وصل کنید تا بر اثر خطوط رسم شده، ابر ایچیموکو تشکیل شود.
کاربرد اندیکاتور ابر ایچیموکو
• شناسایی روند سهم
• بررسی نقاط حمایت و مقاومت
• شناسایی جهت و قدرت روند نمودار
• دریافت اطلاعات ضروری و مهم از سهم در بازههای زمانی کوتاه
• سیگنالهای مبنیبر ورود و خروج از سهم موردنظر
• تعیین کردن حد ضرر
• شناسایی نقاط بازگشت قیمت سهم
نحوه کار با ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
در این قسمت از مقاله ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال، به آموزش اندیکاتور ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال میپردازیم. همانطور که در مطالب قبلی اشاره کردیم، ابر سبز یا قرمز ایچیموکو بر اثر فضای ایجاد شده بین Leading Span A و Senkou Span B پدید میآیند که مقاومت و حمایت نمودار را نمایش میدهند.
با هر تغییری که در لبههای بالایی و پایینی ایجاد شود، سبب تغییر در حجم و شکل ابر ایچیموکو میشود و روی این سطحها تأثیرگذار است. نکتهای که باید به آن توجه کنید این است که عرض ابر ایچیموکو مورد اهمیت است و هرچه عرض آن بیشتر و ضخیمتر باشد، میتوان سیگنالهای قویتری دریافت کرد. برعکس این قضیه نیز صادق است و هرچه عرض کمتر باشد، سطحهای مقاومت و حمایت قدرت کمتری دارند.
در تصویر بالا ابرهای قرمز و سبز ایچیموکو نمایش داده شدهاند که دلیل رنگ آنها را در مطالب قبلی مطرح کردیم که با رد شدن این دو خط از روی یکدیگر، اطلاعات و رنگ ابر تغییر پیدا میکند. حرکت عکس این دو خط نیز به خودی خود سیگنالی است که به کمک آن میتوان وارد معامله شد.
نحوه کار با ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
یکی از راهها برای اندازهگیری قدرت روند در این ابر این است که بتوانید زاویه ابر را تشخیص دهید. زمانی که ابر با زاویهای تند (زاویه کمتر از 90 درجه) صعود میکند، یک روند قدرتمند را ایجاد میکند و زمانی که با زاویه تند به سمت پایین حرکت میکند، روند منفی قدرتی را در پیش داریم.
در این قسمت از مقاله به موضوع سیگنالهای خرید و فروش میپردازیم، جایی که Lagging Span وارد کار میشود. با استفاده از این اندیکاتور توانایی یافتن سیگنالهای خرید و فروش مشخصی را داریم. زمانی که Lagging Span بالاتر از نمودار قیمت قرار بگیرد، سیگنال خرید یافت میشود و زمانی که پایینتر باشد، سیگنال فروش پیدا میکنیم.
معرفی 3 خط مهم در اندیکاتور ابر ایچیموکو
در این قسمت از مقاله ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؛ آموزش استفاده در تحلیل تکنیکال، 3 خط مهم این اندیکاتور را معرفی میکنیم. با ما همراه باشید.
1. خط تبدیل (Conversion Line)
این خط با استفاده از کفها و سقفهای قیمتی 9 دوره گذشته در نمودار محاسبه میشود. زمانی که خط تبدیل را با مووینگ اوریجهای ساده یا همان میانگین های متحرک ساده را با تعداد دورههای مساوی مقایسه کنیم، به این نتیجه دست پیدا میکنیم که در برخی مواقع خط تبدیل صاف میشود و نقاطی که سیگنال دار هستند، در میانه قابل مشاهده خواهند بود؛ ولی مووینگ اوریجها از این قابلیت برخوردار نیستند و پرایس اکشنهای بدون روند را تعیین نمیکند.
خط تبدیل ابر ایچیموکو در تحلیل تکنیکال
به طور کلی باتوجه به اینکه از 9 دوره زمانی برای محاسبه و ترسیم استفاده شده است، خط پایه (Base Line) با در دست داشتن 26 دوره زمانی، دادههای مفیدتر اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ و دقیق را ارائه میکند. در صورتی که خط تبدیل تنها یک موضوع کلی از حرکت روندها را به تحلیلگر و تریدر نمایش میدهد.
2. خط پایه (Base Line)
خط پایه یا Base Line همانند خط تبدیل، میانگین متحرکی است که از کف و اوج قیمت کمک میگیرد. در صورتی که از 9 دوره استفاده کند، از 26 دوره بهره میبرد. برای مشخصکردن روند در این خط تنها باید به آن نگاه کنید؛ اگر نمودار قیمت از آن بالاتر قرار بگیرد، پس روند مثبت است و اما اگر نمودار قیمت پایینتر از آن مشاهده شود، روندی منفی در انتظار است.
خط پایه در ابر ایچیموکو
خط پایه به تعریف برخی از تحلیلگران به یک آهنربا تشبیه شده است؛ زیرا هر زمان که از پرایس اکشن فاصله میگیرد، بهسرعت به سمت آن برمیگردد. زمانی که پرایس اکشن از خط پایه بالاتر برود، سیگنال بسیار قدرتمندی برای خرید در دسترس قرار میگیرد و زمانی که پایینتر از خط پایه قرار بگیرد، سیگنال خرید بسیار خوبی در اختیار ما میگذارد.
3. خط تأخیر (Lagging Span)
خط تأخیر شاید برای افراد تازهوارد سخت و پیچیده باشد؛ زیرا قیمت بسته شده و پایانی فعلی به 26 دوره قبل بار میگردد. یکی از مزایای این خط این است که میتوانید با سرعت زیادی قیمت را با 26 دوره قبلی مقایسه کنید. زمانی که قیمت موردنظر از خط تأخیر بالاتر باشد، احتمال این وجود دارد که روند به سمت بالا ادامه پیدا کند.
اندیکاتور اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ ابر ایچیموکو یکی از ابزارهایی است که در تحلیل تکنیکال کاربرد زیادی دارد و به کمک آن میتوان سیگنالهای خرید و فروش خوبی را به دست آورد. البته ابزارهای بسیاری در تحلیل تکنیکال وجود دارند که به کمک تحلیل فاندامنتال این کار تکمیل شده و تریدر یا تحلیلگر بهترین نتیجه را میگیرد. همانطور که میدانید استفاده از یک اندیکاتور مانند ابر ایچیموکو بهتنهایی کاربردی ندارد. میتوان از این اندیکاتور در کنار RSI استفاده کرد تا دادههای بیشتری دریافت کنید. در مقاله بعدی قصد داریم در مورد تایم فریم (بازه زمانی) در تحلیل تکنیکال چیست؟ + آموزش صحبت کنیم.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) چیست؟ نحوه استفاده آن در تحلیل تکنیکال
ژاپنیها پیشگام نوآوری در علوم مالی محسوب میشوند. ابر ایچیموکو حاصل تلاش 30 ساله فردی ژاپنی است که قصد داشت برای تشخیص روند ابزاری بسازد. ایده اصلی ابر ایچیموکو این است که معاملهگران بتوانند با نگاهی ساده به نمودار روند بازار را تشخیص دهند. در این مقاله میکوشیم تا اجزای تشکیل دهنده ایچیموکو را بررسی کرده و سیگنالهای آن را توضیح دهیم.
ابر ایچیموکو (Ichimoku Cloud) روشی در تحلیل تکنیکال است که چندین اندیکاتور را در یک نمودار ترکیب میکند. ابر ایچیموکو به عنوان ابزاری معاملاتی در نمودار شمعی استفاده میشود که نواحی مقاومت و حمایت قیمت را شناسایی میکند. این ابزار به عنوان ابزار پیشبینی نیز به کار میرود و بسیاری از معاملهگران برای تشخیص جهت روندهای آتی و حرکت بازار آن را به کار میگیرند.
مفهوم ابر ایچیموکو توسط روزنامهنگاری ژاپنی به نام گوئیچی هوسودا (Goichi Hosada) در اواخر دهه 1930ساخته شد. با این حال استراتژی مبتکرانهی او، پس از دههها مطالعه و پیشرفتهای تکنیکال در سال 1969 انتشار یافت. هوسادا کار خود را «Ichimoku Kinko Hyo» نامید که ترجمه آن از ژاپنی به انگلیسی به صورت «Equilibrium chart at a glance» است. این عبارت تلویحا اشاره دارد به نموداری که با نگاهی سرسری به آن بتوان روند را تشخیص داد.
سیستم ابر ایچیموکو دادهها را بر اساس اندیکاتورهای پیشرو و پیرو (Leading and lagging indicators) نمایش میدهد و نمودار آن متشکل از 5 خط است:
- خط تبدیل (Conversion Line) : میانگین متحرک با دوره زمانی 9
- خط مبنا (Base Line) : میانگین متحرک با دوره زمانی 26
- محدوده پیشرو A (Leading Span A): میانگین متحرک خطوط تبدیل و مبنا که برای 26 روز آینده ترسیم میشود.
- محدوده پیشرو B (Leading Span B): میانگین متحرک 52 روزه که برای 26 روز آینده ترسیم میشود.
- محدوده پیرو (Lagging Span): قیمت پایانی دوره زمانی جاری که برای 26 روز گذشته ترسیم میشود.
فضای مابین محدوده پیشرو A (خط 3) و محدوده پیشرو B (خط 4) جایی است که ابر (کومو) در آن تشکیل میشود. احتمالا کومو مهمترین عنصر سیستم ایچیموکو است. دو خط مذکور برای آنکه بتوانند پیشبینی کنند 26 روز آینده را نشان میدهند و به خودیِ خود اندیکاتورهایی پیشرو محسوب میشوند. از طرفی دیگر، محدوده پیرو (خط 5)، اندیکاتوری پیرو است که 26 روز گذشته را تصویر میکند.
ابرها به صورت پیشفرض با دو رنگ سبز و قرمز نمایش داده میشوند. ابر سبزرنگ زمانی تشکیل میشود که محدوده پیشرو A بالاتر از محدوده پیشرو B باشد. متقابلا ابر قرمز نیز بر عکس حالت پیش ایجاد میشود.
لازم به ذکر است که بر خلاف سایر روشها، در استراتژی ایچیموکو برای محاسبه میانگین متحرک از قیمت پایانی (Closing price) استفاده نمیشود. بلکه به جای آن، از بالاترین و پایینترین قیمتهای ثبت شده در یک بازه زمانی مشخص استفاده میشود.
برای مثال، خط تبدیل 9 روزه به این صورت محاسبه میشود:
خط تبدیل = (بالاترین قیمت در بازه زمانی 9 روزه + پایینترین قیمت در بازه زمانی 9 روزه)/2
گوئیچی هوسودا بعد از سه دهه تحقیق و آزمون به این نتیجه رسید که تنظیمات ایچیموکو (Ichimoku) بر اساس دورههای زمانی (52،26،9) بهترین نتیجه را میدهد. در آن زمان، شنبهها هم در برنامه کسب و کار ژاپن لحاظ میشد، لذا عدد 9 بیانگر 1 هفته کاری (6 روز) به اضافه نصف هفته (3 روز) است. اعداد 26 و 52 نیز به ترتیب نشاندهنده 1 ماه و 2 ماه کاری هستند.
با اینکه این تنظیمات در اکثر زمینههای معاملاتی همچنان استفاده میشود، اما چارتیستها (تحلیلگران تکنیکی) میتوانند متناسب با استراتژیهای متفاوت از تنظیمات شخصی خود استفاده کنند. به عنوان مثال در بازار رمزارزها، بسیاری از معاملهگران تنظیمات ایچیموکو را به گونهای تعدیل میکنند که بازارها را 24 ساعته نشان دهد ـ برای اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ این منظور تنظیمات را از (52،26،9) به (60،30،10) تغییر میدهند. برخی فراتر رفته و برای کاهش سیگنالهای ناقص تنظیمات را روی (120،60،20) قرار میدهند.
با این حال، در مورد اصلاح کارآمد تنظیمات، هنوز مباحثی در جریان است.
عدهای استدلال میکنند تعدیل تنظیمات معقول به نظر میرسد و عدهای دیگر ادعا دارند که ترک کردن تنظیمات استاندارد تعادل سیستم را به هم میزند و تعداد زیادی سیگنال نامعتبر صادر میکند.
سیگنال های خرید و فروش در آموزش اندیکاتور ایچیموکو
ایچیموکو به خاطر اجزای چندگانهاش میتواند سیگنالهای مختلفی صادر کند. این سیگنالها را به دو دسته مومنتوم (Momentum) و روند نما (Trend-following) تقسیم میکنیم.
سیگنالهای مومنتوم: این سیگنالها بنا به نسبت میان قیمت بازار، خط مبنا و خط تبدیل ایجاد میشوند. سیگنال مومنتوم صعودی، هنگامی ایجاد میشود که حداقل یکی از خطوط تبدیل یا قیمت بازار به بالای خط مبنا حرکت کند. سیگنال مومنتوم صعودی نیز زمانی صادر میشود که حداقل یکی از خطوط تبدیل یا قیمت بازار به پایین خط مبنا برود. تقاطع میان خط تبدیل و خط مبنا اغلب «تقاطع TK » نامیده میشود.
سیگنالهای روند نما: این سیگنالها بر اساس رنگ ابر و موقعیت قیمت بازار نسبت به ابر ایجاد میشوند. همان طور که اشاره شد، رنگ ابر نمایانگر تفاوت میان محدوه پیشرو A و B است.
به عبارت سادهتر، هنگامی که قیمت، پیوسته بالای ابرها باشد، به احتمال زیاد روند به سمت بالا است. در مقابل نیز اگر قیمت، به زیر ابرها حرکت کند نشانهای خواهد بود برای نزولی بودن بازار و نمایانگر روندی نزولی است. البته باید توجه داشت هنگامی که قیمت از پهلو و کنار به داخل ابرها حرکت کند در این حالت روند خنثی و افقی تلقی میشود.
محدوده پیرو نیز جزء دیگری است که میتواند برای تشخیص و تایید حرکات بازگشتی روند مفید باشد. محدوده پیرو ما را در مورد حرکت قیمت مطلع میکند. هنگامی که به بالای قیمت بازار میرود روند صعودی را تایید میکند و زمانی که به پایین قیمت بازار رود به معنی تایید روند نزولی است. در حالت عادی، محدوده پیرو به همراه سایر اجزای ایچیموکو مورد استفاده قرار میگیرد و تنها به کار نمیرود.
سطوح حمایت و مقاومت
نمودار ایچیموکو (Ichimoku Cloud) برای تشخیص نواحی مقاومت و حمایت نیز به کار میرود. محدوده پیشرو A در روند صعودی به عنوان خط حمایت و در روند نزولی به عنوان خط مقاومت عمل میکند. در هر دو مورد، نمودارهای شمعی تمایل دارند به محدوده پیشرو A نزدیکتر شوند، اما اگر قیمت به داخل ابرها برود، محدوده پیشرو B نیز به عنوان خط حمایت/ مقاومت عمل میکند. مهمتر از همه، از آنجا که هر دو محدوده پیشرو برای 26 روز آینده رسم میشوند، به تریدرها اجازه میدهد تا نواحی حمایت و مقاومت آتی را پیشبینی کنند.
قدرت سیگنال
قدرت سیگنالهای ایجاد شده توسط ابر ایچیموکو عمیقا به این بستگی دارد که آیا در راستای روند گستردهتری قرار میگیرند یا نه. سیگنالی که جزئی از روندی بزرگ و معین است، قویتر از سیگنالی ست که برای مدت کوتاهی خلاف جهت روند غالب ظاهر میشود.
به عبارتی دیگر، اگر سیگنال صعودی با روند صعودی همراه نشود، میتواند گمراه کننده باشد. در نتیجه هر زمان که سیگنالی ایجاد میشود، اهمیت دارد که رنگ و موقعیت ابر را تایید کنیم. حجم معاملات نیز بعضا لحاظ میشود.
توجه داشته باشید که استفاده از ایچیموکو با تایم فریم کوتاهتر (درون روزی) تمایل دارد تا نویز و سیگنالهای ناقص ایجاد کند. به طور کلی، تایم فریمهای طولانیتر (روزانه، هفتگی و ماهانه) سیگنالهای روندنما و مومنتومهای قابل اعتمادتری ایجاد میکنند.
سخن پایانی
گوئیچی هوداسا 30 سال از عمرش را برای ساختن سیستم ایچیموکو صرف کرد و حالا این ابزار توسط میلیونها تریدر به کار میرود. ابر ایچیموکو روشی مبتکرانه است که برای تشخیص روند بازار و مومنتوم (حرکت قیمت) مورد استفاده قرار میگیرد، به علاوه محدوده پیشرو نیز باعث شده تا چارتیستها نواحی احتمالی حمایت و مقاومت را آسانتر پیشبینی کنند. این نمودار در نگاه نخست ممکن است پیچیده و شلوغ به نظر برسد اما نمودارهای آن تنها بر دادههای انسانی ذهنی (مانند سایر روشهای تحلیل تکنیکال) متکی نیست. بر خلاف بحثهای ناتمام پیرامون تنظیمات ایچیموکو، استفاده از این ابزار نسبتا آسان است. ایچیموکو همانند تمام اندیکاتورها، باید به همراه سایر تکنیکهای تایید روند و ابزارهای کاهش ریسک معاملاتی به کار رود. مقدار اطلاعاتی که ایچیموکو نمایش میدهد ممکن است برای افراد مبتدی گیج کننده باشد. بهتر است این افراد قبل از آنکه به سراغ ابر ایچیموکو بیایند اندیکاتورهای اصلی سادهتر را امتحان کنند.
آموزش کار با اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku indicator)
آموزش کار با اندیکاتور ابر ایچیموکو (Ichimoku cloud indicator) را به کلیه تحلیگران بازار بورس پیشنهاد می کنیم. اندیکاتور ابر ایچیموکو یک اندیکاتور کابردی در تحلیل تکنیکال است که نخستین بار در سال 1969 توسط یک روزنامه نگار ژاپنی به نام گوئیچی هوسودا (Goichi Hosoda) ابداع و منتشر شد. این اندیکاتور فنی را می توان همه کاره در نظر گرفت؛ زیرا عناصر متعددی را در هم می آمیزد که توسط اندیکاتورهای مختلف، نمایش داده می شود.
ابر ایچیموکو سیگنال هایی صادر می کند که در صورت عدم استفاده از آن، باید اندیکاتورهای بیشتری را به طور هم زمان به کار گیرید تا به همان سیگنال ها دست یابید. اندیکاتور ابر ایچی موکو، به شما اطلاعاتی درباره جهت روند یک سهم در بازار بورس، سطوح حمایت و مقاومت و همچنین تکانه می دهد و این کار را با گرفتن چندین میانگین و رسم آنها بر روی نمودار انجام می دهد. میانگین ها چیزی است که در آموزش کار با اندیکاتور ابر ایچیموکو در بورس، مهم و اساسی است.
از آنجا که این اندیکاتور شامل اطلاعات متعددی است، نمودار ابر ایچیموکو از طریق نقاط داده مختلف، درکی از ویژگی های قیمت سهم در بازار بورس به شما ارائه می دهد. از این رو اگر شما نمودار ترسیم شده اندیکاتور ابر ایچی موکو را ببینید، بسیار شلوغ و گیج کننده خواهد بود؛ زیرا خطوط و سطوح متعددی را نمایش می دهد.
با همه اینها اگر بدانید که هر عنصر در اندیکاتور ابر ایچیموکو نشان دهنده چیست، دیگر فهم آن، آن قدر که به نظر می رسد، سخت و پیچیده نخواهد بود. در این یادداشت آموزش کار با اندیکاتور ابر ایچیموکو را به ساده ترین اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ بیان ممکن ارائه خواهیم داد تا بتوانید از این ابزار قدرتمند، در معاملات بازار بورس استفاده کنید و بر اساس آن، تحلیل تکنیکال انجام دهید.
ابزارهای تحلیل تکنیکال و کلیات آنها
در بازار بورس، به دست آوردن سود هدف اصلی سرمایهگذاران به حساب میآید. خرید سهم در پایینترین قیمت ممکن و فروش آن در قیمتهای بالا یکی از مواردی است که سرمایهگذاران همیشه به دنبال آن بودهاند. تحلیل سهم به روشهای مختلفی امکانپذیر است که مهمترین آنها عبارتند از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی. با “اصول تحلیل تکنیکال: تاریخچه و نظریههای آن” پیشتر آشنا شدیم؛ در این مطلب سعی خواهد شد در مورد ابزارهای تحلیل تکنیکال و کلیات آن مورد بررسی قرار بگیرند.
در این مطلب عناوین زیر را بررسی خواهیم کرد:
در تحلیل تکنیکال مواردی زیادی در نظر گرفته میشود که مهمترین آنها روند قیمتی گذشته سهم، نوسان آن و قیمت فعلی هستند. در واقع تحلیل تکنیکال، با بررسی گذشته سهم سعی در پیشبینی آینده آن دارد. یکی از اصول تحلیل تکنیکال روندی بودن قیمت سهم است.
در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که قیمت سهم اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ دارای روند است؛ هر چند که در برخی زمانها بهصورت تصادفی است و روند خاصی ندارد. فرض دوم این است که همه چیز در قیمت دیده شده است؛ بدین معنا که کلیه عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، جغرافیایی و … در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
شاید بتوان انعطافپذیری تحلیل تکنیکال را بزرگترین نقطه قوت این نوع تحلیل در نظر گرفت. چرا که تقریبا در همه بازارهای معاملاتی میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. از دیگر نقاط قوت تحلیل تکنیکال قابلیت استفاده از آن در بازههای زمانی مختلف است. این بازه میتواند از دقیقه تا ماه و سال باشد.
در مطلب “مقایسه تحلیل تکنیکال و بنیادی” به مزایا و اشکالات تحلیل تکنیکال اشاره شده است.
تحلیل تکنیکال کلاسیک
بازار سرمایه بازار عرضه و تقاضا است. در روند قیمتی سهم در بعضی از نقاط تبادل شدید عرضه و تقاضا رخ میدهد. عبور از این نقاط به منزله تسلط عرضه بر تقاضا یا برعکس آن است. بهطور کلی بازار سرمایهدارای سه نوع روند صعودی، نزولی و خنثی است. روند خنثی بیانگر میزان برابر در عرضه و تقاضا در یک دوره زمانی خاص است. از این نقاط به عنوان نقاط حمایتی و مقاومتی یاد میشود. رسم خطوط حمایتی و مقاومتی سهم از قدیمیترین و اساسیترین ابزارها در تحلیل تکنیکال به حساب میآید. خط حمایتی که در آن سهم به سمت کاهش قیمت حرکت میکند و خط مقاومت خطی است که قیمت سهم تمایل به افزایش و صعود دارد. تعداد نقاط در تماس، طول دوره زمانی که در نظر گرفته شده است و حجم معاملات از مهمترین مواردی است که در رسم خطوط حمایتی و مقاومتی باید در نظر گرفته شوند. همانطور که ذکر گردید، در تحلیل تکنیکال از روند گذشته سهم استفاده می گردد. گذشته سهم را میتوان در بازههای زمانی یک ماه، شش ماهه، سالانه و هر بازه زمانی را در نظر گرفت.
الگوهای قیمتی
الگوهای قیمتی در واقع عبارتند از اشکالی از نمودار سهام که به دلیل تعداد بالای تکرار آنها بر روی نموداریهای قیمت، روند قیمت سهام بعد از آن با درصد بالایی (معمولا بالای ۵۰ درصد) در جهت خاصی باشد (صعودی یا نزولی). در واقع الگوهای قیمتی بیان کننده این مطلب است که گذشته سهم اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ خود را تکرار میکند و الگوهایی در نمودارهای سهم وجود دارند که به دفعات زیادی تکرار شدهاند و قیمت سهم پس از این الگوها روند مشخصی داشته است. شناخت و شناسایی این الگوها میتواند به سهامدار در انتخاب قیمت مناسب برای خرید یا فروش کمک بسزایی کند. از معروفترین الگوهای قیمتی میتوان به الگوی برگشتی، الگوی ادامه دهنده، الگوی سر و شانه، الگوی فنجان و دسته، الگوی پرچم و قلاب، الگوی وج (wedge)، الگوی کاسهای، الگوی دو دره و دو قله، و الگوی مثلثی اشاره کرد.
انواع نمودار قیمتی
نمودار خطی و نمودار کندل استیک جز معروفترین نموداریهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به حساب میآیند. در نمودار خطی که یکی از سادهترین نمودارها به حساب میآید، نموداری کندل استیک که با عنوان نمودار شمعی نیز از آن یاد می شود، نسبت به نمودار خطی اطلاعاتی بیشتری را ارائه میدهد. در نمودار کندل استیک علاوه بر مشاهده همه اطلاعاتی که در نمودار خطی بیان شدهاند، بالاترین، پایینترین قیمت را در بازههای زمانی مختلف (مثلاً یک دقیقه، یک روز، یک ماه) را نمایش میدهد. از دیگر نمودارهایی که در حین سادگی استفاده زیادی در تحلیل تکنیکال میشود، میتوان به نمودار میلهای روزانه اشاره کرد که شامل زمان و قیمت است. معمولا محور عمودی شامل قیمت و محور افقی بیانگر زمان است.
اسیلاتور و اندیکاتور
در ابتدا معنای تحتاللفظی این دو کلمه بیان میگردد. اسیلاتور (oscillator) در زیان انگلیسی به معنای نوسانساز و اندیکاتور (indicator) به معنای شاخص و مقیاس است. اندیکاتورها با استفاده از محاسبات ریاضی بر روی قیمت سهم و حجم معاملات آن، اطلاعات بسیار خوبی در مورد سهم از جمله شتاب قیمت، روند حرکت سهم و سایر معیارهای مهم را ارائه میدهند. معمولاً از اندیکاتورها برای تایید روند سهم پیشبینی شده و اعتبار آن استفاده میشود. همچنین تولید سیگنال خرید و فروش از دیگر استفادههای رایج از اندیکاتور ها به شمار میآید. اندیکاتورها به دو دسته پیشرو (leading) و دنبالهرو (lagging) تقسیم میشوند. اندیکاتور نسبت انباشتگی به پراکندگی، اندیکاتور rsi یا شاخص قدرت روند،اندیکاتور استوکاستیک، اندیکاتور شاخص معدل قیمت، اندیکاتور آرون از جمله معروفترین اندیکاتورها به حساب میآیند.
بسیاری از ابزارهای تکنیکال برای روندهای صعودی و نزولی عملکرد مناسبی ارائه میدهند. اما یکی از ابزارها اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ که برای زمان خنثی و ثبات قیمتها استفاده میشود اسیلاتور است. از اسیلاتور برای مشاهده هیجانات بازار نیز استفاده میشود.
الگوهای شمعی یا کندل استیک
نمودارهای شمعی که برای اولین بار در ژاپن مورد استفاده قرار گرفتند، در واقع بیانکننده احساسات بازار هستند. در نمودارهای شمعی اندازه بدنه نمودار بسیار مهم است. بهطور مثال بدنه بزرگتر در نمودار شمعی نشاندهنده خریدار دست قویتری دارد و بدنه کوچکتر نشاندهنده قدرت کم خرید و فروش است. الگوهای شمعی به دو دسته کلی ادامه دهنده و برگشتی تقسیم میشوند.
الگوهای هارمونیک
شناسایی نقاط بازگشت در بازار، بر اساس الگوهای ویژه یکی از وظایف الگوهای هارمونیک است. این الگوها از کنار هم قرار گرفتن معنی دار موجهای حرکتی بازار به وجود میآیند. استفاده از الگوهای هارمونیک در مقایسه با الگوهای کلاسیک کمی پیچیدهتر است؛ چرا که شناسایی آنها نیاز به تجربه زیادی دارد. الگوی ab=cd از عمومیترین الگوهای این دسته است. از دیگر الگوهای این بخش میتوان به الگوی گارتلی، باترفلای، الگوی بت یا خفاش، الگوری crab نام برد.
پرایس اکشن
پرایس اکشن عبارت است از معامله کردن با استفاده از اطلاعات واقعی و اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ فقط بر اساس نمودار قیمت. در این روش مبنا قیمت فعلی سهم است و سپس با استفاده از برخی اصول، روند حرکتی که بیشترین درصد رخ دادن را دارد را در نظر میگیرند.
خطوط فیبوناچی
نسبت های فیبوناچی توسط یک ریاضیدان ایتالیایی کشف شد. از اعداد فیبوناچی و نسبت هایی که بین آنها است، در مسائل مختلفی استفاده میشود که تحلیل تکنیکال نیز از این موضوع بی بهره نیست. از جمله نسبت هایی که در بین اعداد فیبوناچی است میتوان به به این موارد اشاره کرد: ۰٫۷۶۳ – ۰٫۶۱۸ – ۰٫۵ – ۰٫۳۸۲ – ۰٫۲۳۶
بهعنوان مثال
هر عدد فیبوناچی تقریبا ۱٫۶۱۸ برابر عدد قبلی خود است. هر عدد فیبوناچی تقریبا ۰٫۶۱۸ برابر عدد بعدی خود است.
ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال برای شناسایی بازگشت یا ادامه روند استفاده میشوند. ابزارهای زیادی در مورد فیبوناچی در بازار وجود دارد که فیبوناچی ریتریسمنت، فیبوناچی اکستنشن، فیبوناچیProjection، فیبوناچی اکسپنشن، فیبوناچی Arcs، فبوناچی Fan، فیبوناچی زمانی از جمله معروفترین و پرکاربردترین ابزارهای فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به حساب میآیند.
امواج الیوت
تحلیل امواج و جهات تغییرات قیمت از مهمترین بخش های تحلیل تکنیکال است اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟ که برای تشخیص زمان خرید و فروش استفاده میگردد. مهم ترین بخش الویت مربوط به موج ها است. سایر بخش های آن مربوط به نسبت و زمان است. بطور معمول از امواج الویت برای میانگین های بزرگ استفاده می گردد. بر اساس امواج الویت بازار سرمایه یک روند تکرار شونده شامل پنج موج افزایش و پس از آن با سه موج کاهشی همراه می گردد.
جمعبندی:
در ادامه آموزش تحلیل تکنیکال، در این مطلب با ابزارها و کلیات آن آشنا شدیم. الگوهای هارمونیک، خطوط فیبوناچی، امواج الیوت، الگوهای شمعی و موارد دیگر صحبت کردیم. سلسله آموزشهای تکنیکال به مرور تکمیل شده و با یادگیری مفاهیم بیشتر، مثالهایی برای مخاطبین گرامی ذکر میشود تا مفاهیم به درستی قابل درک باشد.