استراتژی بولینگر باندز

سه اندیکاتور مکمل باندهای بولینگر
از باندهای بولینگر در آنالیز تکنیکال استفاده میشود.
این اندیکاتور در به تصویر کشیدن روند و همچنین نوسانات بازار بسیار خوب عمل میکند.
معامله گران فارکس اغلب از باندهای بولینگر به عنوان دنبال کننده روند یا به عنوان یک اندیکاتور نوسانی استفاده میکنند.
بسته به اینکه کدام یک از این روشها را انتخاب میکنید، انجام معاملات و استفاده از قوانین متفاوت است:
- برخی ترجیح میدهند از باندهای بولینگر به عنوان راهی برای ورود به روند استفاده کنند.
- برخی دیگر ترجیح می دهند که معاملات را در برک اوت و یا محدوده خاصی انجام دهند.
باید گفت که صرف نظر از روشهایی که دنبال میکنید، استفاده از این اندیکاتور ساده و آسان است.
در بسیاری از موارد، معاملهگران از چندین اندیکاتور یکسان اما با تنظیمات متفاوت استفاده میکنند.
باند بولینگر
این اندیکاتور توسط جان بولینگر ساخته شد و در طول زمان توانست عملکرد خود را به خوبی نشان دهد.
باندهای بولینگر جزو اندیکاتورهای استانداردی است که میتوانید در هر پلتفرم معاملاتی پیدا کنید.
از این اندیکاتور در بسیاری از استراژیها از جمله سیستمهای خودکار معاملاتی استفاده میشود.
در بسیاری از موارد، اندیکاتورهایی که در استراتژی معاملاتی به همراه باند بولینگر استفاده میشوند، اضافی هستند.
ایده اصلی در استفاده از دو یا چند شاخص در یک استراتژی معاملاتی این است که دیدگاههای متفاوتی از بازار بدست آورید.
در این مقاله، با اندیکاتورهای مکمل باند بولینگر آشنا میشوید.
اندیکاتور میانگین حرکت جهتدار (ADX)
این اندیکاتور نوعی اسیلاتور است که برای مشخص کردن قدرت روند از آن استفاده میشود.
در این صورت معاملهگران بر اساس تغییرات بین DI+ و DI- و سپس توجه به خط ADX، می توانند بفهمند که آیا روند در بازار معاملات قوی است یا خیر.
زمانی که اندیکاتور ADX در کنار باند بولینگر قرار میگیرد، میتواند ترکیبی از دیدگاههای مختلف در بازار را در اختیار شما قرار دهد.
در هنگام استفاده از این اندیکاتور درباره جهت برک اوتها و سطح تغییرات قدرت برک اوت فکر کنید.
میتوان گفت که اندیکاتور ADX میتواند به عنوان تاییدی اضافی در جهت مشخص کردن قدرت برک اوت عمل کند.
زمانی که به صورت هوشمندانهای از باند بولینگر و اندیکاتورهای ADX استفاده کنید، میتوانید از سیگنالهای آنها برای شناسایی حرکتهای قوی در بازار استفاده کنید.
بعلاوه، انبساط و انقباض باند بولینگر نیز میتواند به شما کمک کند تا در زمان قرارگیری بازار در محدوده ثابت، از آن دور بمانید.
شاخص قدرت نسبی
آیا میخواهید در واگراییها معاملات بهتری انجام دهید؟
برای رسیدن به این مقصود بهتر است به ترکیب باند بولینگر و RSI توجه نکنید.
واگراییها شاخصهای قدرتمندی هستند که اصلاح یا تغییر روندی را نشان میدهند.
آنها را میتوان به راحتی تشخیص داد اما معامله با آنها میتواند چالش برانگیز باشد.
با استفاده از ترکیب اندیکاتور RSI و باند بولینگر، معاملهگران با تجربه میتوانند مهارتهای خود را در معامله واگرا تنظیم کنند.
ترفند اصلی در نگاه کردن به شیب باندهای بولینگر و یافتن فرصتهای واگرایی است.
این در حالی است که برای رسیدن به نتیجه مناسب در معاملات فارکس خود باید صبور باشید.
اما توجه داشته باشید که این روش میتواند شرایط لازم را برای مواجه استراتژی بولینگر باندز شدن شما با پوزیشنی منحصر به فرد فراهم کند.
اگر به دنبال سادهترین سیستمهای معاملاتی هستید، بهتر است از ترکیب باند بولینگر با شاخص قدرت نسبی استفاده نکنید.
زمانی که شاخص قدرت نسبی، سیگنال واگرایی را صادر کند، اغلب شاهد معامله قیمتها در نزدیکی باندهای بیرونی بولینگر خواهید بود.
با نگاهی به نوسانات و شیب باند بولینگر، می توانید به این نتیجه برسید که آیا واگرایی منجر معکوس شدن روند خواهد شد یا خیر.
کندل استیکهای هایکن آشی
کندلهای هایکن آشی به معنای واقعی به عنوان یک اندیکاتور تکنیکال در نظر گرفته نمیشوند و فقط شکل دیگری از کندل های ژاپنی هستند.
با این حال، این کندلها روند قیمت را به خوبی نشان میدهند و ظاهر جذابی نیز دارند.
معاملهگران فارکس از کندل های هایکن آشی در انواع سیستم های معاملاتی استفاده می کنند.
ترکیب کندلهای هایک آشی با باند بولینگر میتوانند در ایجاد استراتژی کوتاه مدتی که بر اساس روند شکل میگیرد بسیار خوب عمل کنند.
بعد از تماس قیمت با باندهای بولینگر، شاهد حرکتهای قوی در بازار فارکس خواهید بود.
با استفاده از کندل استیکهای هایکن آشی، میتوانید به راحتی جهت و قدرت ترند را تعیین کنید.
این کندل استیکها براساس عملکرد اندیکاتورهای اولیه باند بولینگر به شما اجازه میدهند که مدت بیشتری در ترند باقی بمانید.
سه اندیکاتور معرفی شده از جمله اندیکاتورهای معاملاتی استاندارد و در دسترسی هستند که میتوانند در ترکیب با باندهای بولینگر استفاده شوند.
بنابراین صرف نظر از اینکه از کدام پلتفرم معاملاتی یا نموداری استفاده میکنید، میتوانید به راحتی اندیکاتورهای معاملاتی بالا را در ترکیب با باندهای بولینگر به کار ببرید.
آموزش تحلیل باندهای بولینگر در نمودار قیمت
باندهای بولینگر (Bollinger bands)، که توسط جان بولینگر (John Bollinger) ایجاد شده یک اندیکاتور در تحلیل تکینکال است.
این اندیکاتور کانالی را اطراف حرکات قیمت یک دارایی شکل میدهد. این کانالها بر اساس انحراف معیار (Standard deviation) و میانگین متحرک (Moving average) بنا شدهاند.
باندهای بولینگر میتوانند به شما برای زیر نظر گرفتن جهت روند، نقاطی که پتانسیل بازگشت دارند و همچنین نظارت بر نوسانات کمک کنند.
در صورتیکه چند دستورالعمل ساده را دنبال کنید، همه این موارد به شما برای تصمیمگیری بهتر در معامله کمک میکنند.
مبانی باندهای بولینگر
باندهای بولینگر سه خط دارند، بالا، وسط، و پایین.
خط وسط، میانگین متحرک قیمت را نشان میدهد، پارامترهای میانگین قیمت میتواند توسط معاملهگر تنظیم شود.
هیچ عددی جادویی برای تنظیم میانگین متحرک وجود ندارد، پس معاملهگر میتواند میانگین متحرک را به شکلی که همراستا با تکنیکهای بحث شده زیر باشد تنظیم کند.
باندهای بالایی و پایینی در دو طرف میانگین متحرک کشیده میشوند.
فاصله بین باند بالا و پایین توسط انحراف معیار اندازه گرفته میشود. معاملهگر میتواند تعیین کند که انحراف معیار روی چه رقمی باشد. البته بسیاری از افراد، از انحراف معیار 2 استفاده میکنند.
اینجا نیز هیچ تنظیم جادویی وجود ندارد که بتوانیم اشاره کنیم.
براساس توضیحاتی که در ادامه میدهیم میتوانید تنظیمات خود را برای دارایی مورد معامله انتخاب کنید که با تکنیکهای زیر تنظیم شود. نمودار زیر نمودار سهام ایران خودرو است که اندیکاتور باندهای بولینگر روی آن رسم شده و تنظیمات آنرا نیز مشاهده میکنید:
نکته: تصویر فوق از ابزار تحلیل تکنیکال تحت وب در نرمافزار آساتریدرآگاه برداشته شده است. برای استفاده از این نرمافزار تحت وب باید مشتری کارگزاری آگاه باشید.
معامله در روند صعودی با باندهای بولینگر
باندهای بولینگر به ارزیابی میزان قدرت صعود یک دارایی (روند صعودی) و همچنین زمانی که یک دارایی به طور بالقوه در حال کاهش قدرت رشد خود و افت (روند نزولی) است کمک میکند.
از این اطلاعات میتوان برای گرفتن تصمیمات معاملاتی استفاده کرد. این سه دستورالعمل، مشابه دستورالعملهای روند صعودی، میتوانند در یک روند نزولی نیز کارساز باشند:
- هنگامی که قیمت در یک روند صعودی قوی باشد معمولا به باند بالا رسیده و یا با آن همراستا خواهد شد. گاهی نیز موجهای ناگهانی از باند بولینگر به بالاتر نفوذ میکند. اگر قیمت نتواند این کار را انجام دهد، به این معناست که روند صعودی در حال از دست دادن مومنتوم و شتاب خود است.
- حتی در طول روند صعودی، قیمتها ممکن است در دوره زمانی کوتاهی نزول داشته باشند، که پولبک (pullback) نامیده میشود. در طی یک روند صعودی، اگر قیمت به شدت در حال رشد باشد، کف پولبک معمولا نزدیک یا بالای خط میانگین متحرک (خط وسط) اتفاق میافتد. نیازی نیست پولبک به طور کامل نزدیک به خط وسط متوقف شود، اما اگر این اتفاق بیفتد نشاندهنده وجود قدرت در روند است.
- هنگامی که قیمت در یک روند صعودی قوی است، نباید به باند پایین برسد. اگر این اتفاق بیفتد میتواند نشاندهنده علائم ضعف روند صعودی و تغییر غریبالوقوع روند به نزولی باشد.
معامله در روند نزولی با باندهای بولینگر
باندهای بولینگر به ارزیابی قدرت روندهای نزولی کمک میکند. با این اندیکاتور میتوان به ضعف روندهای نزولی و بازگشت قریبالوقوع آنها پی برد.
این اطلاعات میتواند برای گرفتن تصمیمات معاملاتی صحیح مورداستفاده قرار گیرد. در ادامه شرح کاربرد باندهای بولینگر در روند نزولی را میخوانید:
- وقتی قیمت در یک روند نزولی پرقدرت است، معمولا به خط پایینی باند بولینگر رسیده و با آن همراستا میشود و گاهی از آن به پایینتر نیز نفوذ میکند. اگر قیمت نتواند به خط پایینی برسد، به این معناست که روند نزولی در حال از دست دادن مومنتوم و شتاب خود است.
- حتی در طول روند نزولی، قیمتها ممکن است در دوره زمانی کوتاهی صعود داشته باشند، که پولبک (pullback) نامیده میشود. در طی یک روند نزولی، اگر قیمت استراتژی بولینگر باندز استراتژی بولینگر باندز به شدت در حال نزول باشد، کف پولبک معمولا نزدیک یا پایین خط میانگین متحرک (خط وسط) اتفاق میافتد. نیازی نیست پولبک به طور کامل نزدیک به خط وسط متوقف شود، اما اگر این اتفاق بیفتد نشاندهنده وجود قدرت در روند نزولی است.
- هنگامی که قیمت در یک روند نزولی قوی است، نباید به باند بالا برسد. اگر این اتفاق بیفتد میتواند نشان از ضعف روند نزولی و تغییر غریبالوقوع روند به صعودی باشد.
شناسایی بازگشتها با استفاده از باند بولینگر
در این بخش خلاصه دستورالعملها برای مشخص کردن روندهای بازگشتی را نشان خواهیم داد.
- اگر قیمت در روندی صعودی باشد و به طور مداوم با باند بالایی (و نه باند پایین) برخورد کند، هنگامی که قیمت به باند پایین برسد میتواند سیگنالی از شروع یک روند بازگشتی باشند. اگر قیمت دوباره اوج بگیرد، احتمالا نمیتواند به باند بالایی یا سقف قبلی قیمت برسد.
- اگر قیمت در روندی نزولی باشد و به طور مداوم با باند پایینی (و نه باند بالا) برخورد کند، هنگامی که قیمت به باند بالا برسد میتواند سیگنالی از شروع یک روند بازگشتی باشند. اگر قیمت دوباره دچار افت شود، احتمالا نمیتواند به باند پایینی یا کف قبلی قیمت برسد.
مشکلات مربوط به باندهای بولینگر
اولین مشکل مرتبط با باندهای بولینگر محدودیت آنها به عنوان یک اندیکاتور است. جان بولینگر توصیه میکند تا به جای اینکه آنها را به عنوان یک سیستم معاملاتی مستقل ببینید، این باندها را با دو یا سه اندیکاتور غیرمرتبط استفاده کنید.
با دستورالعملهای تعیین شده در مورد چگونگی استفاده از باندهای بولینگر، تنظیماتی را برای اندیکاتور پیدا کنید که به شما اجازه بدهد این دستورالعملها را برای یک دارایی مشخص که معامله میکنید اعمال کنید.
این تنظیمات را به شکلی تغییر بدهید که وقتی به نمودارهای تاریخی نگاه میکنید بتوانید ببینید باندهای بولینگر چگونه میتوانستند به شما کمک کنند.
اگر باندهای بولینگر به شما کمک نمیکنند، باز هم میتوانید تنظیمات را تغییر دهید و یا برای معامله آن دارایی خاص، از این اندیکاتور استفاده نکنید.
تنظیمات ایدهآل باندهای بولینگر از بازاری به بازار دیگر متفاوت است و حتی ممکن است نیاز باشد در گذر زمان تغییر کند حتی وقتی همان دارایی مورد معامله قرار میگیرد.
هنگامی که این اندیکاتور تنظیم شده و ظاهرا به خوبی کار میکند، باز هم ممکن است همچنان سیگنال کاذب تولید کند.
در زمانی که بازار نوسانات کمی دارد، این باندها فشرده میشوند خصوصا اگر قیمت در هر دو جهت حرکت داشته باشد.
در چنین مواقعی، قیمت ممکن است از هر دو باند بالایی و پایینی بازگشت داشته باشد، که در این حالت، لزوما یک سیگنال بازگشتی تلقی نمیشود. باندهای باریک به قیمت نزدیکتر هستند و از این رو احتمال دارد قیمت به آنها برخورد کند.
باندهای بولینگر اندیکاتور کاملی نیستند. آنها یک ابزارند و اینطور نیست که همیشه اطلاعات قابل اعتماد تولید کنند. معاملهگر مسئول انجام تنظیمات به شکلی است که برای دارایی مورد معامله نتیجه مطلوب به همراه داشته باشد.
سخن آخر
اندیکاتور باندهای بولینگر فقط یک ابزار است. نقصهایی دارد و استراتژی بولینگر باندز در تمام اوقات نمیتواند سیگنالهایی قابل اعتماد ایجاد کند.
اما باندهای بولینگر میتواند به شما کمک کند تا در جهت درست روند بمانید و نقاط بازگشتی بالقوه را زیر نظر داشته باشید.
به این منظور، شما باید اندیکاتورها را به شیوهای تنظیم کنید که با دستورالعملهای مطرح شده در بخش بالا مطابقت داشته باشند. (تاریخچه قیمت و واکنش آن به باند بولینگر را ببینید تا تنظیمات درست را بتوانید اعمال کنید)
تنظیمات تصادفی یا پیشفرض اندیکاتور ممکن است خیلی خوب عمل نکند. اندیکاتور را تنظیم کرده و پیش از استفاده از این اندیکاتور برای معاملات زنده، از آن برای معاملات غیرواقعی استفاده کنید.
دستورالعملهای بالا یک استراتژی معاملاتی نیستند.
استراتژی معاملاتی نیاز به نقاط ورود، نقاط خروج، و مدیریت ریسک دارد که در این مقاله مورد بحث قرار نگرفتند. با این حال، باندهای استراتژی بولینگر باندز بولینگر را میتوان با یک استراتژی معاملاتی ترکیب کرد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
باندهای بولینگر در تحلیل تکنیکال
ساعد نیوز: جان بولینگر، خالق اندیکاتور بولینگرجان بولینگر (John Bollinger) متولد سال ۱۹۵۰ در ایالات متحده، کارشناس بازارهای مالی، تحلیلگر تکنیکال و خالق اندیکاتور باندهای بولینگر است. کتاب او با نام “بولینگر و باندهای بولینگر” در سال ۲۰۰۱ چاپ و به ۱۱ زبان مختلف دنیا ترجمه شده است.
به طور کلی باندهای بولینگر را می توان زیرمجموعه ای از میانگین های متحرک دانست. همان طور که احتمالا می دانید میانگین متحرک به معنای میانگینی از داده های اصلی (معمولا قیمت آخرین معامله در یک کندل) است که به صورت یک نمودار رسم می شود. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه مدِّ نظر باشد، هر نقطه از نمودار، بیانگر میانگین قیمت آخرین معامله ۵۰ روز گذشته آن نقطه می باشد. (توضیحات جامع در مورد میانگین های متحرک و نحوه استفاده از آن ها در کلوپ میلیونرها ارائه شده است.)
در واقع میانگین های متحرک از جمله باندهای بولینگر، ابزاری برای تعقیب روند هستند. از این ابزار نمی توان برای جلو زدن از بازار و پیش بینی قیمت ها استفاده کرد، بلکه این ابزار قیمت ها را تعقیب کرده و شروع یک روند را به ما اطلاع می دهند. پس به طور کلی میانگین های متحرک (از جمله باندهای بولینگر) در گروه اندیکاتورهای تأخیری و تأییدکننده قرار دارند.
نحوه باز کردن و تنظیم اندیکاتور باند های بولینگر در نرم افزار متا تریدر
طبق تصویر زیر ابتدا در تولبار بالای نرم افزار از منوی insert به indicators رفته و در قسمت trend گزینه bollinger bands را انتخاب می کنیم.
سپس پنجره ای به شکل زیر باز می شود که در قسمت period عدد دوره خط میانی یا میانگین متحرک را تعیین می کنیم که بطور پیش فرض ۲۰ می باشد و در قسمت deviations ضریب انحراف از معیار تعیین می شود که همانطور که گفته شد این ضریب بطور پیش فرض ۲ می باشد.
ساختار اندیکاتور باند های بولینگر
اندیکاتور بولینگر باند از ۳ خط تشکیل شده که در کنار نمودار قیمت به نمایش در می آیند.
- خط میانی (ml) : خط میانی یا mid line در اندیکاتور بولینگر یک میانگین متحرک ساده است.
- باند بالایی (ub) : باند بالایی یا upper band خطی است که دربالای میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از خرید افراطی است.
- باند پایینی (lb) : باند پایینی یا lower band خطی است که در پایین میانگین متحرک تشکیل می شود و نشان از فشار فروش است.
باند های بولینگر متناسب با ضریبی (بطور پیش فرض ۲) از انحراف معیار با خط میانی فاصله دارند که انحراف از معیار به معنی نحوه پراکندگی قیمت است و به نسبت میانگین متحرک محاسبه می شود یعنی:باندهای بولینگر که در بالا و پایین میانگین متحرک رسم می شوند در برگیرنده ی قیمت های نزدیک و اطراف میانگین متحرک هستند و در تنطیمات پیش فرض این اندیکاتور ۹۵% قیمت ها در محدوده باند های بولینگر ثبت می شوند.برای مثال اندیکاتور بولینگر باند را برای نماد فملی مشاهده می کنید.
میانگین متحرک پیش فرض برای اندیکاتور ۲۰ در نظر گرفته شده و ضریب پیش فرض انحراف از معیار نیز ۲ می باشد.هر چه عدد دوره میانگین متحرک کوچکتر باشد اندیکاتور حساس تر و پهنای باند نیز کمتر می شود و باند های بالایی و پایینی در نزدیکی کندل ها قرار می گیرند. در این صورت اندیکاتور سیگنال های بیشتری صادر می کند و درصد خطا و اشتباه آن نیز بالاتر می رود همچنین اگر دوره میانگین متحرک بسیار بزرگ تعیین شود فاصله باند ها و کندل ها زیاد می شود همچنین اندیکاتور در حساسیت پایینی قرار می گیرد و کمتر سیگنال صادر می کند و ممکن است موقعیت های خرید و فروش مناسب از دست برود.
ضریب انحراف معیار در برگیرنده قیمت ها می باشد برای مثال عدد ۲ که پیش فرض است بیش از ۹۰% قیمت ها را در بر می گیرد و اگر این ضریب ۳ در نظر گرفته شود بیش از ۹۸% قیمت ها در محدوده باند ها قرار می گیرد.
باندهای بولینگر به شما چه می گویند؟
باندهای بولینگر تکنیکی بسیار مشهور هستند. بسیاری از معامله گرها بر این باورند که هر چه حرکات قیمت به باند بالایی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش خرید (استراتژی بولینگر باندز overbought) است، و هرچه حرکات قیمت به باند پایینی نزدیکتر باشد، بازار بیشتر در معرض بیش فروش (oversold) است.جان بولینگر 22 قانون برای استفاده از این باندها به عنوان یک سیستم معامله گری ارائه کرده است.
فشار (squeeze)
فشار، مفهوم اصلی باندهای بولینگر است.فشار به نزدیک شدن این باندها به یکدیگر و منقبض شدن میانگین متحرک گفته می شود. فشار، حاکی از دوره ای از معاملات با نوسان کم است که معامله گران آن را نشانه ای بالقوه از آینده ای با نوسان بالا می دانند که فرصت هایی برای معاملات فراهم می کند.از دیگر سو، هر چه باندها از هم دورتر شوند، احتمالا از شدت نوسانات کم شده و احتمال خروج معامله گر از معامله بیشتر می شود. با این حال، این شرایط سیگنال های معاملاتی نیستند. این باندها مشخص نمی کنند که زمان این تغییرات چه وقت فرا می رسد و قیمت ممکن است به چه سمتی حرکت کند.
شکست ها (breakouts)
تقریبا 90 درصد عملکرد قیمت (price action) بین دو باند صورت می پذیرد. هر شکستی بالا یا پایین باندها یک اتفاق مهم تلقی می شود. شکست، یک سیگنال معاملاتی نیست.اشتباه اکثر افراد این است که می پندارند شکست و عبور قیمت از یکی از باندها سیگنالی برای خرید یا فروش است. شکست ها هیچ نشانه ای دال بر مسیر یا اندازه حرکت قیمت در آینده نیستند.
محدودیت های باندهای بولینگر
باندهای بولینگر یک سیستم معاملاتی مستقل نیستند.آنها فقط اندیکاتوری را شکل می دهند که طراحی شده تا به معامله گران اطلاعاتی در مورد نوسانات قیمت ارائه کند. پیشنهاد جان بولینگر استفاده از این ابزار به همراه دو یا سه اندیکاتور غیروابسته است که سیگنال های مستقیم تری از بازار ارائه می کنند.به عقیده بولینگر، در تحلیل بازار باید از اندیکاتورهای متفاوت براساس انواع مختلف داده استفاده شود. برخی از تکنیک های تکنیکال مورد علاقه او، استفاده از اندیکاتور MACD، اندیکاتور on-balance volume، و شاخص قدرت نسبی (RSI) هستند.از آنجا که باندهای بولینگر از یک میانگین متحرک ساده محاسبه می شوند، به داده های قدیمی تر قیمت وزنی مشابه داده های جدیدتر می دهند، به این معنا که اطلاعات جدید ممکن است به خاطر داده های قدیمی تر اهمیت خود را از دست بدهند.
علاوه بر این، استفاده از میانگین متحرک ساده 20 روزه و دو انحراف معیار تا حدی اختیاری است و ممکن است در هر موقعیتی و برای همه نتیجه مطلوب نداشته باشد. معامله گران باید بر این اساس فرضیات خود را در مورد میانگین متحرک ساده و انحراف معیار تطبیق دهند و بر آنها نظارت داشته باشند.
استراتژی های موجود در اندیکاتور باند بولینگر
- استراتژی حمایت و مقاومت : باندهای بالا و پایین را به عنوان حمایت و مقاومت و هدف قیمتی در نظر می گیریم. در صورت شکسته شدن باند توسط قیمت سهام، بهتر است از این روش استفاده کنیم.
- استراتژی ادامه روند پر قدرت
- استراتژی پهنای باندهای بولینگر: استراتژی پهنای باند به تنهایی می تواند سیگنال های معاملاتی مناسبی را ایجاد نماید.
bollinger bands از سه بخش تاثیر میپذیرد:
مراحل محاسبه در bollinger bands:
- محاسبه میانگین متحرک ساده: میانگین متحرک ۲۰ روزه می تواند متوسط قیمت های بسته شده ۲۰ روز اول را به عنوان اولین نقطه داده در نمودار ارائه کند.
- بدست آوردن انحراف معیار: انحراف معیار بیانگر نحوه پخش شدگی ارقام نسبت به مقدار میانگین می باشد.
- محاسبه باندها: برای محاسبه باندها باید از یک فرمول به شرح ذیل استفاده کنید: مقدار را از تک تک نقاط در SMA کم و جمع (انحراف معیار *۲) = فرمول
شکست در باند بولینگر
شکست در باند بولینگر پس از یک دوره تثبیت ، به وجود می آید و زمانی صورت می گیرد که قیمت به محدوده خارج از باند نزدیک می شود.شکل زیر نمونه ای از شکست باند بولینگر را به خوبی نشان می دهد.
نکته مهمی که در صورت شکسته شدن باند بولینگر باید در نظر گرفت این است که ، در صورت شکسته شدن باند توسط قیمت سهم ، برای اطمینان بیشتر از اینکه روند سهم چگونه می خواهد پیش برود ،بهتر است که از خطوط حمایت و مقاومت استفاده می کنیم.به شکل زیر که نمونه ای از یک روند صعودی قیمتی قوی می باشد توجه کنید. همان طور که مشخص روند صعودی است و قیمت تمایل به افزایش یافتن دارد . و در همین قسمت ، خط میانگین استراتژی بولینگر باندز متحرک به عنوان خط حمایتی در نظر گرفته شده است.
استراتژی کف دو قلو و باند بولینگر
این نوع استراتژی باند بولینگر معمولی شامل کف دوقلو است. کف اولیه حجم قابل توجه و پولبک شارپ قیمتی دارد و به کندل حداقل قیمت خارج از باند نزدیک می شود. این نوع حرکات معمولا “رالی خودکار” نامیده می شود. حداکثر قیمت رالی خودکار تمایل دارد به اولین سطح مقاومت برسد که این اتفاق قبل از بالاتر رفتن قیمت سهام اتفاق می افتد.
بعد از شروع رالی، قیمت در تلاش است تا پایین ترین قیمت اخیر را بازآزمایی کند که برای آزمایش میزان قدرت فشار خرید می باشد و در پایین ترین سطح قرار گرفته است. بسیاری از تکنسین های باند بولینگر برای بازبینی قیمت، داخل باند پایین را بررسی می کنند. این نشان می دهد که فشار پایین در سهام کاهش یافته و نقش از فروشندگان به خریداران تغییر یافته است. همچنین بایستی به حجم توجه شود؛ علاوه بر این بایستی به محو شدن سریع و خودکار آن توجه کنید. در زیر مثالی از کف دوقلو که خارج از باند پایینی بولینگر قرار دارد و یک رالی خودکار را به وجود آورده است. موضوع مورد بحث مربوط به سهام FSLR در ۳۰ ژوئن ۲۰۱۱ می باشد. سهام با کاهش ۴۰ درصدی با آخرین میزان نوسانات مواجه شد. کندل استیک، خارج از باند در حال مبارزه می باشد. در طی دو روز آینده منجر به رالی شدید ۱۲% شد.
بولینگر باند استراتژی رمزنگاری
استراتژی تجارت اندیکاتورهای باندهای بولینگر Olymp Trade
بولینگر باند ("Bollinger Lines" یا BB) ابزاری برای تجزیه و تحلیل فنی است که دارای ویژگی های نشانگر روند و نوسانگر است. این یک محدوده احتمالی از تغییر قیمت دارایی را با توجه به ماهیت حرکت و نوسان آن تعیین می کند.
برنامه های تلفن همراه Olymp Trade را بارگیری کنید
دسته محبوب
اخبار محبوب
نحوه تماس با پشتیبانی Olymp Trade
نحوه تکمیل KYC در Olymp Trade
یک راهنمای کامل برای KYC برای نیجریه با Olymp Trade
آخرین خبرها
سپرده گذاری پول در Olymp Trade از طریق کارت های بانکی، بانکداری اینترنتی (Kasikornbank، Krungthai Bank، Siam Commercial Bank، TMB Bank، Bankok Bank، Bank of Ayudhya)، پرداخت های الکترونیکی و ارزهای دیجیتال در تایلند
نحوه شروع تجارت Olymp استراتژی بولینگر باندز Trade در سال 2022: راهنمای گام به گام برای مبتدیان
نحوه ثبت نام و واریز پول در Olymp Trade
این نشریه یک ارتباط بازاریابی است و به منزله مشاوره یا تحقیق در مورد سرمایه گذاری نیست. محتوای آن بیانگر دیدگاه های عمومی متخصصان ما است و شرایط شخصی ، تجربه سرمایه گذاری یا وضعیت مالی فعلی خوانندگان را در نظر نمی گیرد.
اعلان خطر عمومی: محصولات بازرگانی ارائه شده توسط شرکت ذکر شده در این وب سایت ریسک بالایی دارند و می توانند باعث از بین رفتن کل سرمایه شما شوند. شما باید در نظر بگیرید که آیا توانایی پرداخت خطر بالای از دست دادن پول خود را دارید یا خیر. قبل از تصمیم گیری برای تجارت ، باید اطمینان حاصل کنید که خطرات موجود را در نظر گرفته اید و اهداف سرمایه گذاری و سطح تجربه خود را در نظر گرفته اید.
استراتژی فشردگی باند بولینگر در تحلیل تکنیکال
باند بولینگر ( Bollinger band ) از باند بالایی , میانی و پایینی تشکیلشده شدهاست که به وسیله جان بولینگر بوجود آمده است .
باند بولینگر جهت سنجش نوسانات قیمت در صدر و پایین میانگین متحرک ساده ( Simple MA ) است . جان بولینگر اشاره نمود که دورههایی با نوسانات پایین پس از دورههای با نوسانات بالا دنبال می گردند. به این ترتیب وقتی باند بولینگر به همدیگر فشرده و نزدیک می شود , میتوان نتیجه گرفت که بهزودی حرکات قیمت قابلتوجهی روی میدهد .
براین اساس , استراتژی معاملاتی فشردگی باند بولینگر کمک میکند تا از حرکات ارزش بعد از یک دوره نوسانات پایین , به سود دستیافت .
این استراتژی چه طور فعالیت میکند؟
نمودار بالا , زمان ۲۴۰ دقیقه جفت ارز EURUSD را نشان می دهد . اندیکاتور باند بولینگر بایستی در دوره ۲۰ روزه و با انحراف ترازو ( Deviation ) 2 تهیه و تنظیم گردد و تا بتوان پهنای باند بولینگر را محاسبهکرد .
هنگام به کار گیری از این استراتژی , ما بهدنبال انقباض و فشردگی باند بولینگر در دورههایی هستیم که پهنای باند بولینگر نزدیک به ۰٫۰۱۰۰ یا این که ۱۰۰ پوینت باشد .
چهطور با این استراتژی میتوان داد و ستد کرد؟
در صورتیکه کلیه شرایط ذکرشده , ایجاد شد , به معنای حرکت قیمت قابلتوجه است , همانطور که در نمودار بالا , درون دایره سبزرنگ نشان می دهد .
سیگنال خرید یا این که ( Buy ) زمانی صادر میشود که یک کندل کامل بالای خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود .
سیگنال فروش یا ( Sell ) زمانی صادر می گردد که یک کندل کامل زیر خط میانگین متحرک ساده تشکیل شود .
حد ضرر یا این که ( Stop loss ) روی حداکثر قیمت ( High ) یا حداقل قیمت ( Low ) کندل قبلی قرار دهید یا این که
۳ % از سرمایه را درین داد و ستد به حد ضرر اختصاص دهید , ولی هر یک که کمتر بود از آن استفاده نمایید .