الگوهای پرایس اکشن

پرایس اکشن (Price action) چیست و چه کاربردی دارد؟
پرایس اکشن (Price action) به بررسی حرکت قیمت یک دارایی در طول زمان میپردازد. پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال نمودار سهام، ارزهای دیجیتال یا سایر داراییها است. بسیاری از معاملهگران برای تصمیمگیری در معاملات خود، تنها از پرایس اکشن و روندهای موجود در بازار استفاده میکنند. بهطور کلی میتوان گفت که در روش پرایس اکشن معاملهگران تنها بر مبنای حرکت قیمت، در مورد معاملات خود تصمیم میگیرند و هیچ توجهی به اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال ندارند. در این مقاله قصد داریم تا شما را با پرایس اکشن و نحوه استفاده از آن آشنا کنیم. اگر به این موضوع علاقهمند هستید تا انتهای مقاله همراه ما باشید.
پرایس اکشن (Price Action) چیست؟
برخی از معاملهگران، خرید و فروشهای خود را تنها بر مبنای حرکت قیمت یک دارایی انجام میدهند. این روش معاملاتی، پیشفرض معاملات پرایس اکشن است. اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، مانند میانگین متحرک یا باندهای بولینگر استفاده نمیکنند؛ اگر شما این کار را انجام میدهید، باید وزن بسیار کمی را در فرآیند تصمیمگیری معاملات خود به آنها بدهید.
بهطور کلی میتوان گفت که یک معاملهگر پرایس اکشن معتقد است که تنها منبع قابل اعتماد اطلاعات، از خود قیمت و حرکات آن ناشی میشود. بعد از معرفی و شناخت مفهوم پرایس اکشن، در ادامه تلاش میکنیم تا شما را با انواع استراتژیهای پرایس اکشن آشنا کنیم.
چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟
در تکنیک پرایس اکشن، معاملهگران تنها از یک نمودار ساده استفاده میکنند. آنها با بررسی الگوهای کندل استیک، خطوط روند و سطوح حمایت و مقاومت نقاط ورود و خروج مناسب را مشخص و ترید میکنند. نمودارهای شمعی، نقش مهمی در پرایس اکشن دارند. اگرچه این نمودار، در صفحهای صاف ترسیم میشود اما وضعیت بازار را به صورت برجسته نشان داده و از لحاظ سمعی و بصری بسیار هیجانانگیزتر از نمودارهای میلهای هستند.
در بخش قبلی مقاله، به سؤال پرایس اکشن چیست؟ پاسخ دادیم. در ادامه قصد داریم با آموزش پرایس اکشن به زبان ساده، به شما در پیدا کردن استراتژی مناسب معاملاتی کمک کنیم. بنابراین در قسمتهای بعدی مقاله، در مورد انواع کندل در پرایس اکشن، استراتژیهای معامله با پرایس اکشن، ساختار پرایس اکشن و روشهای مختلف پرایس اکشن صحبت خواهیم کرد.
چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؟ برای شروع کار، شما به یک نمودار ساده و خالی از هرگونه اندیکاتور نیاز دارید. در مرحله اول با رسم سطوح حمایت و مقاومت، به راحتی میتوانید نقاط برگشت و یا شکست قیمت را روی نمودار مشخص کنید؛ سپس الگوهای پرایس اکشن الگوهای پرایس اکشن باید جهت حرکت قیمت را مشخص و خطوط روند فعلی بازار را رسم کنید.
قدرت یا ضعف روند را بررسی کرده و نقاط معاملاتی را پیدا کنید؛ سپس حد ضرر و حد سود معامله را مشخص کرده و ریسک به ریوارد را محاسبه کنید. در صورتی که عدد مناسبی به دست آمد، میتوانید در نقاط معاملاتی، با توجه به استراتژی خود، وارد معامله شوید. در مرحله بعد باید کندل به کندل با بازار جلو رفته و با فرضیه معاملاتی خودتان مقایسه کرده و تا جایی که فرضیه معاملاتی شما نقض نشود، میتوانید در معامله باقی بمانید. نکته حائز اهمیت این است که با توجه به شرایط بازار و ساختار کندلها میتوانید حد سود و حد ضرر را جابهجا کنید که به این کار مدیریت پویای معامله گفته میشود.
تحلیل پرایس اکشن چیست؟ اگر به دنبال آموزش پرایس اکشن هستید، میتوانید در بهترین دوره پرایس اکشن ارز دیجیتال که توسط آکادمی سیتکس برگزار میشود شرکت کنید. شما در این دوره با آموزش پرایس اکشن ارز دیجیتال شامل انواع الگوهای پرایس اکشن، انواع استراتژی پرایس اکشن، انواع ستاپ پرایس اکشن، انواع روشهای پرایس اکشن، انواع شکست در پرایس اکشن، انواع پیوت در پرایس اکشن و کاربرد پرایس اکشن آشنایی کامل پیدا خواهید کرد.
پرایس اکشن تریدینگ (Price Action الگوهای پرایس اکشن Trading) چیست؟
پرایس اکشن تریدر کیست؟ بهطور کلی میتوان گفت که پرایس اکشن تریدر به معاملهگرانی گفته میشود که صرفاً با روش پرایس اکشن، معاملات خود را انجام میدهند و از هیچ اندیکاتوری برای تحلیلهای خود استفاده نمیکنند. معاملات پرایس اکشن ساده هستند و معمولاً یک فرآیند دو مرحلهای برای شناسایی و استفاده از فرصتهای معاملاتی در بازار دارند.
شرایط حاکم بر بازار را شناسایی کنید.
همانطور که میدانید، یک بازار میتواند در یک روند صعودی، نزولی و یا ختثی باشد. با مشاهده قیمت داراییها، معاملهگران باید به سرعت بتوانند روند اصلی بازار را تشخیص دهند.
فرصت معاملاتی را شناسایی کنید.
پس از شناسایی شرایط حاکم بر بازار، یک معاملهگر فرصتهای معاملاتی مناسب برای ترید را بررسی میکند. بهطور کلی پرایس اکشن به معاملهگر میگوید که آیا قیمت به روند صعودی خود ادامه میدهد، یا اینکه انتظار اصلاح قیمت میرود. فرض کنید که بازار روند صعودی داشته و به ۲۰۰۰ دلار نزدیک میشود؛ اگر قیمت بتواند این سطح را با موفقیت بشکند، ۲۰۰۰ دلار سطح حمایت جدید قیمت خواهد بود. معاملهگران معمولاً بعد از شکست سطح و پولبک به حمایت خود، وارد معامله میشوند. یک معاملهگر آگاه، همیشه نسبت ریسک/پاداش معاملات خود را برآورده کرده و با مدیریت ریسک و سرمایه وارد عمل میشود.
الگوهای مهم در پرایس اکشن
الگوهای مختلفی وجود دارند که در تشخیص نقاط ورود و خروج در پرایس اکشن (Price Action) به معاملهگران کمک میکنند. بر اساس این الگوها، روش معامله در پرایس اکشن متفاوت است که در زیر به سه مورد از مهمترین آنها اشاره میشود.
⬅ الگوی Inside Bar
این الگو، از دو کندل بزرگ و کوچک تشکیل شده است. به کندل بزرگ، کندل مادر یا mother bar و به کندل کوچک، Inside Bar گفته میشود. توجه داشته باشید که Inside Bar در محدوده بین high و lowکندل مادر وجود دارد. این الگو، یک استراتژی پرایس اکشن است که نشاندهنده بازار رنج و یک شکست (Breakout) احتمالی قریبالوقوع است.
⬅ الگوی Pin Bar
این الگو، از یک کندل تشکیل شده است و نشاندهنده ریجکشن و بازگشت قیمت است. این کندل، دارای یک دم بلند است که به آن، tail و به بدنه کندل، real body گفته میشود.
⬅ الگوی Fakey Bar
الگوی Fakey را میتوان بهعنوان «شکست نادرست الگوی Inside Bar» در نظر گرفت. الگوی Fakey همیشه با یک الگوی Inside Bar شروع میشود؛ سپس قیمت الگو را بریک خواهد کرد اما به سرعت برمیگردد و یک شکست کاذب ایجاد میکند و در محدوده mother bar یا Inside Bar بسته میشود. بنابراین، میتوان گفت:
Inside Bar + False-Breakout = الگوی Fakey.
روند چیست؟
به صورت کلی روندها شامل ۳ دسته میشوند: روند صعوی (Uptrend)، نزولی (Downtrend) و رنج یا خنثی (Sideways). توجه داشته باشید که روند، جهت کلی بازار یا قیمت یک دارایی را نشان میدهد.
در تحلیل تکنیکال ، روندها با خطوط روند یا پرایس اکشن مشخص میشوند. در روند صعودی، ما شاهد تشکیل قلههایی بالاتر از قلههای قبلی و درههایی بالاتر از درههای قبلی هستیم در حالیکه در طی یک روند نزولی، قلههایی پایینتر از قلههای قبلی و درههایی پایینتر از درههای قبلی تشکیل میشود. از طرف دیگر در روند خنثی، قلهها و درهها در یک سطح تشکیل شده و بالاتر و پایینتر از هم نیستند.
عناصر تشکیلدهنده پرایس اکشن
ابزارهای پرایس اکشن عبارتند از شکست (Breakouts)، کندل استیک (Candlesticks) و روندها (Trends). آنها همچنین از نظریههایی مانند حمایت و مقاومت (Support and Resistance) استفاده میکنند. توجه داشته باشید که معاملهگران از این ابزارها به منظور مشخص کردن و بهبود استراتژیهای معاملاتی خود بهره میبرند.
✔ شکست (Breakouts)
هنگامی که قیمت دارایی با گرایش خاصی حرکت میکند، به معاملهگران هشدار میدهد که در صورت شکسته شدن این گرایش، فرصت معاملاتی جدیدی به وجود میآید. بهعنوان مثال فرض کنید قیمت یک ارز در ۲۰ روز گذشته بین ۱۰ تا ۱۱ دلار بوده است، هماکنون قیمت به بالای ۱۱ دلار رسیده است. بنابراین، این تغییر گرایش به معاملهگران هشدار میدهد که احتمالاً حرکت سایدوی یا خنثی به پایان رسیده و حرکت احتمالی به ۱۲ دلار (یا بالاتر) آغاز شده است.
شکست یا برکآوتها از الگوهای مختلفی مانند مثلثها، سر و شانهها و الگوهای پرچم رخ میدهد. شکست به این معنی نیست که قیمت در جهت پیشبینی شده حرکت خواهد کرد و برخی اوقات، قیمت در جهت عکس شروع به حرکت میکند که در این صورت به آن شکست نادرست یا “False Breakout” گفته میشود و یک فرصت معاملاتی را در جهت مخالف شکست فراهم میکند.
✔ کندل استیکها (Candlesticks)
کندلها، نمایشهای گرافیکی روی نمودار هستند که روند، قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایینترین قیمت یک دارایی را روی نمودار نشان میدهند. معاملهگران از کندلها در استراتژیهای مختلف استفاده میکنند. بهعنوان مثال، هنگام استفاده از نمودارهای کندل استیک، برخی از معاملهگران از استراتژی روند کندلپوشاEngulfing) (Candle استفاده میکنند.
✔ روندها (Trends)
بهطور کلی سه نوع روند اصلی وجود دارد. بنابراین معاملهگران در بازارهای مالی شاهد روند صعودی یا بولیش ترند (Bullish Trend)یا روند نزولی یا بریش ترند (Bearish Trend) و یا روند خنثی (Sideways Trend) هستند. قیمت یک دارایی میتواند در طول روز افزایش یا کاهش پیدا کند و معاملهگران از این نوسانات و روندهای بازار برای خرید و فروشهای خود استفاده میکنند.
✔ حمایت و مقاومت (Support and Resistance)
اغلب معاملهگران از مناطق حمایت و مقاومت قیمت برای شناسایی فرصتهای معاملاتی خوب استفاده میکنند. سطوح حمایت و مقاومت مناطقی هستند که قیمت در گذشته در آنجا معکوس شده است.
بهترین اندیکاتورها برای معاملات پرایس اکشن
اکثر معاملهگران پرایس اکشن از اندیکاتورها استفاده نمیکنند؛ اما برخی از آنها ممکن است برای شناسایی بهتر نقاط ورودی، حد ضرر و تارگت قیمت از اندیکاتورهای زیر استفاده کنند.
۱- فیبوناچی اصلاحی (Fibonacci Retracement) برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت
فیبوناچی اصلاحی روی نمودار از پایین به بالا (در یک روند صعودی) یا از بالا به پایین (در یک روند نزولی) ترسیم میشود. سطوح فیبوناچی نشاندهنده مناطقی است که قیمت میتواند به آنها پولبک بزند. سطوح اصلی فیبوناچی، ۲۳٫۶٪، ۳۸٫۲٪، ۵۰٪، ۶۱٫۸٪ و ۱۰۰٪ است. در یک روند قوی، پولبکها معمولاً کوچک بوده و اغلب به سطح ۳۸٫۲ درصد میرسند ولی در اکثر روندها، پولبک به سطوح ۵۰% و ۶۱٫۸% رایج است.
۲- شاخص قدرت نسبی (RSI) برای بررسی مومنتوم
اندیکاتور RSI، روی صفحه مدرج بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میشود. هنگامی که RSI به زیر ۳۰ برسد، معاملهگران حرفهای اقدام به خرید و زمانی که RSI به بالای ۷۰ برسد، اقدام به فروش میکنند.
۳- اسیلاتور استوکاستیک برای شناسایی بازگشت روند
معاملهگران از اسیلاتور استوکاستیک به منظور تأیید سیگنالهای پرایس اکشن استفاده میکنند. استوکاستیک از دو خط سیگنال و استوکاستیک تشکیل شده است. لازم به ذکر است که خط سیگنال یک میانگین متحرک از استوکاستیک است، بنابراین آهستهتر حرکت میکند. توجه داشته باشید اگر قصد خرید دارید، باید منتظر سیگنال پرایس اکشن و حرکت استوکاستیک بالاتر از خط سیگنال بمانید.
روشهای معامله در پرایس اکشن
برای تحلیل بازار شناسایی سطوح حمایت و مقاومت ضروری است. خطوط حمایت و مقاومت، مناطقی روی نمودار هستند که موانعی برای حرکت ایجاد میکنند و در بسیاری از موارد بهعنوان نقاط برگشت قیمت در بازار در نظر گرفته میشوند. حمایت بهعنوان کف عمل کرده و از حرکت رو به پایین بیشتر جلوگیری میکند؛ درحالیکه، مقاومت بهعنوان سقف عمل کرده و حرکت رو به بالای بیشتر را محدود میکند. جالب است بدانید که سطوح حمایت و مقاومت بر اساس رفتار و تصمیمات معاملهگران در بازار تشکیل میشوند.
بهطور کلی اصول حاکم بر بازار در تمام تایم فریمها یکسان بوده و قیمت بهعنوان تابعی از عرضه و تقاضا حرکت میکند. همانطور که میدانید، روند نشاندهنده جهت حرکت بازار است و یکی از نقاط مهم معاملاتی در پرایس اکشن از تقاطع خطوط روند قیمت و خطوط حمایت و مقاومت به دست میآید.
علاوه بر این، بخش زیادی از تفسیر نمودار و تشخیص تغییر روند در پرایس اکشن، با استفاده از الگوهای کندل استیک صورت میگیرد. استفاده از الگوهایی مانند هارامی (Harami) و تفسیر کندلهای خاصی مانند کندلهای ماروبزو (Marubozu) و شمعهای دوجی (Dogi) تنها بخشی کوچکی از کاربرد کندل استیکها در پرایس اکشن هستند.
چگونه باید در الگوی ساختار برگشت ترید کرد؟
حال که با مکانهای تشکیل انواع الگو پرایس اکشن در مقاله قبل آشنا شدید، قصد دارم با چند مثال روش ترید بر روی این الگوها را به شما نشان دهم. بطور کلی روش ترید بر روی این الگو بسیار ساده است، اگر چه ممکن است در برخی موارد نیر پیدا کردن سیگنال ورود کمی غیر معمول باشد. برخی از گامهای ترید بر روی الگوهای موافق و مخالف روند با هم متفاوت است، به همین خاطر این بخش به دو قسمت تقسیم شده است و در هر قسمت بصورت مجزا روش ترید بر روی الگوهای موافق و مخالف روند تشریح گردیده است.
چگونه بر روی الگوهای مخالف روند ترید کنیم؟
اولین گام در ترید بر روی این الگو این است که صبر کنیم تا روند برای مدت زمان زیادی ادامه یابد. زیرا در این زمان است که بانکها تمایل به ایجاد برگشت روند و یا اصلاح عمیق دارند، تا بتوانند به روند پولسازی خود از بازار ادامه دهند.
اینجا یک تصویر از حرکت ریرشی یورو دالر که مدت زیادی طول کشیده است، را مشاهده میکنید. پس در اینجا می توانیم بدنبال نشانه هایی از الگوی ساختار برگشت از نوع مخالف روند باشیم.
اگر چارت را اندکی به راست ببریم، شما میتوانید یک حرکت صعودی را مشاهده کنید که از زمان شروع ریرش قیمت تا کنون، بررگتر از بقیه بوده است. این موج بزرگ صعودی ایجاد شده به تنهایی دارای اهمیت نیست ولی اگر بعد از برگشت قیمت به محلی که با یک “X”مشخص شده، دوباره یک سویینگ صعودی جدید ایجاد شود، می تواند نشانه ای برای تشکیل الگو باشد
پس وقتی موج صعودی اول به سمت کف “X” بر می گردد، می بایست نمودار را رصد کنیم تا درصورت تشکیل موج صعودی دوم، بدنبال شکل گیری الگوی ساختار برگشت باشیم.
همانطور که در شکل مشاهده می کنید، موج نرولی ایجاد شده از سقف اولین صعود، نتوانست کف او را بشکند و در فاصله 23 پپی آن متوقف شده است. این نقطه جایی است که ما باید بازار را زیر نظر داشته باشیم. زیرا شواهد ایجاد الگو در حال شکل گیری است. بدین معنی که ممکن است قیمت از محل دوم مشخص شده با “X “حرکت صعودی خود را آغاز کند.
در این مثال می بینید که ریرش دوم منتهی به کف دوم تمام شده و قیمت حرکت صعودی جدیدی را آغاز نموده است. ممکن است ساختار الگوهای دیگر با این مثال متفاوت باشد و احتمال دارد که قیمت قبل از شروع حرکت اصلی، کف دوم را نیز بزند و یا تعداد بیشتری کف بسازد.
در این مثال قیمت در کف سوم متوقف شده است. تشخیص اینکه چه موقع قیمت ممکن است کف های قبلی را برند و یا کدامیک از کفها ممکن است زده شود، ممکن نیست. البته با روش ارایه شده برای ترید این الگو، موضوع مهمی هم نیست.
وقتی قیمت به شروع حرکت صعودی دوم (کف دوم) نردیک شد، می بایست به تایم 1 دقیقه رفته و در آنجا منتظر تشکیل یک الگوی کوچکتر باشیم. دلیل رفتن به تایم پایینتر، در مقاله قبلی مبحث فراکتال بودن الگو، توضیح داده شده است. بنابراین برای تشخیص اینکه آیا کف سوم تشکیل خواهد شد یا نه؟ کافیست به تایم 1 دقیقه رفته و منتظر تشکیل همین الگو در نردیکی کف دوم باشیم. زیرا قبلا هم گفتیم که کفهای تشکیل شده در این الگو باید در قیمتهای مشابه شکل بگیرد.
در شک بالا میتوان ساختار الگوی برگشت ایجاد شده در تایم 1 دقیقه را در نردیکی کف دوم تایم یک ساعته مشاهده کرد. این الگو ممکن است در ظاهر کمی متفاوت با الگوی تایم یک ساعته باشد، ولی همه ویژگیهای الگوی تایم یک ساعته را دارد. در این تایم هم دو موج صعودی با کفهای نردیک بهم داریم. (در تایم یکساعته 3 موج داشتیم) و هر کدام از موجها بزرگ و مشخص هستند. تشکیل الگو در تایم 1 دقیقه نشانه ای از احتمال تشکیل کف سوم در تایم یک ساعته است. البته برای تأیید باید منتظر بسته شدن حداقل یک کند بالای سقف موج نزولی دوم در تایم 1 دقیقه باشیم. پس با بسته شدن یک کندل در بالای سقف موج نرولی دوم، وارد پوزیشن خرید شده و استاپ لاس را زیر کف دوم قرار میدهیم.
پس از گرفتن پوزیشن و قرار دادن استاپ لاس باید به تایم یک ساعته برگردیم و منتظر رسیدن قیمت به منشاء حرکت موج نزولی سوم باشیم (کادر قرمر) وقتی قیمت به این ناحیه قرمز رنگ رسید شما باید حرکات قیمت را زیر نظر داشته باشید زیرا اگر قرار باشد موج نرولی دیگری تشکیل شود احتمالا از این منطقه شروع خواهد شد.
تبصره:
اگر یک موج نرولی تشکیل گردید ولی در تایم پایین الگوی مذکور تشکیل نشد می توان با مشاهده اولین کندل قوی صعودی پس از تشکیل کف وارد بازار شد . در تصویر فوق این کندل صعودی با علامت فلش مشخص شده است . این کندلی است که در صورت عدم تشکیل الگو در تایم پایین می توان با آن وارد ترید شد زیرا با مشاهده این کندل احتمالا موج نرولی آخر تشکیل شده است. همچنین در یک الگوی صعودی اگر در تایم پایین الگوی مورد نظر تشکیل نشد می توان با دیدن کندل نرولی قوی وارد بازار شد.
مهمترین الگوهای کندل استیک (الگوی شمعدانی در پرایس اکشن)
الگوی شمعدانی در پرایس اکشن یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمتی هستند. قرن ها توسط بازرگانان و سرمایه گذاران برای یافتن این الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا می رود. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعدان را با مثالهای مصور پوشش می دهد.
اگر می خواهید ابتدا با خواندن نمودارهای شمعدان آشنا شوید ، یک راهنمای مبتدی برای نمودارهای شمعدان را ببینید .
نحوه استفاده از الگوهای شمعدان
الگوی شمعدانی بی شماری در پرایس اکشن وجود دارد که معامله گران می توانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار استفاده کنند. از این موارد می توان برای معاملات روزانه ، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعدان ممکن است بینشی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد ، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر ، ادامه یا بلاتکلیفی باشد.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدان لزوماً به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. آنها در عوض راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب ، نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید است. این می تواند زمینه الگوی فنی موجود در نمودار باشد ، اما همچنین می تواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه ، مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار ، الگوهای شمعدان هنگامی که در ترکیب با تکنیک های دیگر استفاده می شود ، بیشترین کاربرد را دارند. اینها ممکن است شامل روش ویکوف ، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین می تواند شامل شاخص های تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، RSI تصادفی ، باند های بولینگر ، ابرهای ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD باشد.
الگو ها در پرایش اکشن
ابتدای کار می خواهم چند سوال را مطرح کنم که شاید خود شما بخاطر همین سوالات به این مطلب مراجعه کردین و یا اینکه شاید در ذهن شما هم هستش از جمله اینکه: الگو در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ آیا باید الگو ها را یا بگیریم تا با استفاده از این الگو ها ترید کنیم؟ آیا الگوها همیشه به نتیج یکسان ختم می شوند؟
الگو در تحلیل تکنیکال به این معنی است که شکل هایی که حرکت قیمت می سازد به چه شکلی شبیه است ویا اینکه تصور کنید قیمت دارد داخل یک شکل هندسی رو پر می کنه.
الگو ها در پرایش اکشن مانند مثلثی، گوه، کنج، پاپیون، الماس، …
از میان الگو ها الگوهی مثلثی معروفیت بیشتر دارند چرا که کاربرد بیشتر داشته و هم اینکه عموم تر می باشد و در بازار سرمایه نیز چون قیمت متاثر از روانشناسی عموم دارد پس اهمیت الگو های مثلثی را بیشتر می توان درک کرد. به همین خاطر در این مقاله از میان الگو ها در پرایش اکشن به بررسی این الگو و گوه خواهیم پرداخت.
دلایل شکل گیری الگو
در بازار معمولاً در انتهای یک روند و یا بعد از یک حرکت قوی، قیمت نیاز به استراحت پیدا میکند و پترن های مثلث تفرجگاه خوبی برای قیمت هستند. و یا اگر بخواهیم بصورت روانشناسی بیان کنیم در مناطقی از قیمت که کاربران و فعالان بازار در حال تصمیم گیری و بلاتکلیفی هستند اکثرا این الگو ها ظاهر می شوند چرا که در این مناطق دید عموم به یک جهت همگرا نمی شود.
باز هم ساده تر اگر بخواهیم مطرح کنیم فکر الگوهای پرایس اکشن کنید در یک روند صعودی وقتی قیمت به اندازه ای به سمت بالا حرکت کرد کم کمک عده ای از سود بدست آمده اغنا شده و تصمیم به فروش می گیرند وباعث کاهش قیمت می شوند از طرفی عده ای دیگر هنوز بدنبال قیمت های بالاتر هستند و دست به خرید میزنند و این امر باعث می شود که نوسانات قیمتی شکل گیرد.
الگو های مثلثی و انواع ان
برای شناسایی الگوهای مثلث ، اتصال نقاط سقف و کف های نرمال است که باعث دیده شدن الگو می شود. اگر خطی که دو سقف پشت سره هم را به یکدیگر متصل می کند با خطی که دو کف پشت سر هم را به یکدیگر و صل می کند همگرا و یا واگرا باشد الگوی مثلث تشکیل خواهد شد.
انواع مثلث ها
به طور معمول ، مثلث ها به سه دسته تقسیم می شوند، مثلث صعودی، مثلث نزولی و مثلث متقارن. علاوه بر این، الگوهای گوه نیز می توانند در دسته ی الگوهای مثلث جای بگیرند ، البته با کمی تغییر.
الگوی مثلث صعودی
توسط ترسیم یک خط مقاومت در بالای نقاط (های) و سپس ترسیم یک حمایت در زیر نقاط(لو) قابل مشاهده است. بطوری که خط مقاومت (بالایی) دارای شیب خیلی کم در حد صفر و یا بهتر است بگوییم افقی و خط حمایت دارای شیب مثبت و یا بهتر است بگوییم رو با بالا است.
در این مثلث، قیمت هر بار که به سطح مقاومت می رسد ، فروشندگان ظاهر می شوند و قیمت را به سمت پایین می کشند. با این حال ، در ادامه و با تکرار این مورد، ارتفاع دره ها هر بار کاهش می یابد، و مثلث کاملا رو به بالا شکل می گیرد ، به همین دلیل این مثلث ، صعودی نامیده می شود.
الگوی مثلث نزولی
توسط ترسیم یک خط مقاومت در بالای نقاط (های) و سپس ترسیم یک حمایت در زیر نقاط(لو) قابل مشاهده است. بطوری که خط حمایت (پایینی) دارای شیب خیلی کم در حد صفر و یا بهتر است بگوییم افقی و خط مقاومت دارای شیب منفی و یا بهتر است بگوییم رو با پایین است.
در این مثلث ، قیمت هربار که به سطح حمایت می رسد خریداران ظاهر می شوند و قیمت را به سمت بالا می کشند. با این حال ، در ادامه و با تکرار این مورد ، ارتفاع قله ها هر بار کاهش می یابد و مثلث رو به پایین شکل می گیرد. به همین دلیل این الگو را الگوی مثلث نزولی می نامند.
الگوی مثلث متقارن
توسط ترسیم یک خط مقاومت در بالای نقاط (های) و سپس ترسیم یک حمایت در زیر نقاط(لو) قابل مشاهده است. بطوری که خط حمایت (پایینی) دارای شیب مثبت ر و یا بهتر است بگوییم رو به بالا و خط مقاومت دارای شیب منفی و یا بهتر است بگوییم رو با پایین است.الگوهای پرایس اکشن
در مثلث متقارن ، به نظر می رسد نبرد بین خرس و گاو یکنواخت است و هیچ طرفی قادر به پیروزی نیست. هر بار که قیمت پایین می آید خریداران وارد عمل می شوند و هر بار که قیمت بالا می رود، فروشندگان واکنش نشان می دهند. در نتیجه قیمت بین این دو خط همگرا ، که بر روی نقاط ، های و لو ترسیم کرده ایم، فشرده می شود.
الگو های مثلثی
به طور معمول در یک مثلث قیمت باید حداقل دوبار خط حمایت و مقاومت را لمس کند ، این یک گام مهم برای اطمینان از ترسیم خطوط است.
الگوی گوه
الگو گوه به عنوان تنوعی از مثلث ها همانطور که اشاره شد ، غیر از سه مثلث ذکر شده ، گوه ها نیز می توانند در دسته مثلث ها و یا مشابه آن ها قرار بگیرند. در گوه ها هر دو خط روند در یک جهت هستند، یعنی یا سمت بالا را الگوهای پرایس اکشن نشان می دهند و یا به سمت پایین متمایل هستند. دقیقا مثل الگوی مثلث، ارتفاع قله ها و دره ها، در بین این دو خط ، رفته رفته کمتر می شود.
گوه ها می توانند هم صعودی باشند و هم نزولی، آن ها زمانی شکل می گیرند که هر دو خط ما که بر روی نقاط، های و لو رسم کرده ایم. هر دو در یک سمت حرکت کنند، مثلا رو به بالا و در حال پیمانکاری، در چنین حالتی الگو را گوه صعودی می نامند.
هنگامی که خط روند بالا و خط روند پایین ، هر دو ، سمت پایین را نشان دهند ، دامنه حرکت در حال انقباض است و آن را گوه نزولی می نامند.
گوه
الگو های انبساطی
الگو های مثلثی و یا گوه که در بالا به آنها اشاره شد همه می توانند به جای همگرایی به واگرایی ختم شوند یعنی به جای نزدیک شدن های و لوها به هم از هم دورتر شوند. که در این صورت به آنها الگو های واگرا یا انبساطی گفته می شود.
پرایس اکشن (Price action) چیست؟
ممکن است در بازار های ارز دیجیتال، گاهاً شرایطی پیش بیاید و با نمودار های پر جنب و جوش مواجه گردیم. در این راستا معامله ای تحت عنوان پرایس اکشن، به تریدر ها توصیه می شود. تیم توکن باز قصد دارد در این مقاله موضوع معامله طبق Price action را بررسی کند. پس با ما همراه باشید.
مفاهیم کلی:
پرایس اکشن چیست؟
پرایس اکشن به ترید یا معامله ای بر پایه ی استراتژی تحلیل حرکت و عملکرد قیمت می گویند. باید بدانیم که ترید کردن بر پایه پرایس اکشن، روشی برای داد و ستد در بازار های مالی و بازار ارزهای دیجیتال محسوب می شود که در برگیرنده ی تجزیه و آنالیز حرکت اساسی قیمت درطی بازه های زمانی است.
به بیان دیگر می توان گفت که Price action تحلیل و درک شیوه و سیاق تغییر قیمت می باشد. یعنی آنکه عملکرد قیمت را مورد بررسی قرار می دهیم.
لازم به ذکر است که این امر به سهولت در بازارهای پر نوسان و یا نقدینگی بالا قابل رویت است. ضمن آنکه با بازکردن هر چارت قیمتی در بازار های مالی گوناگون، هر تریدر با تسلط به امور بازارهای مالی، به سهولت قادر به تحلیل و رویت می باشد.
ترید بر مبنای پرایس اکشن سایر عوامل تاثیرگذار بر حرکت بازار را چشم پوشی کرده و در ازای آن عموماً به تاریخچه خود قیمت بازار می پردازد. یعنی آنکه روند حرکت قیمت آن رمز ارز یا سهم را در یک بازه ی زمانی معین مورد سنجش قرار می دهد.
پس می توان گفت که Price action یک نوع آنالیز در تحلیل تکنیکال می باشد. اما باید دانست چیزی که پرایس اکشن را از بیشتر تجزیه و تحلیل های تکنیکال متفاوت می سازد، این می باشد که تمرکز اصلی آن بر ارتباط قیمت اکنون بازار با قیمت های اخیر آن دارایی است.
الگوهای مهم در پرایس اکشن
باید بدانیم که مهمترین و اصلی ترین بخش برای ورود به ترید و معامله، الگوهای Price action هستند که به آنان Triggers، Setupsو … هم می گویند. این الگوها از تنوع فراوانی برخوردار هستند که در ادامه ی مبحث قصد داریم سه مورد از رایج ترین الگوهای پرایس اکشن را برای شما شرح دهیم:
Inside bar pattern
الگوی «این ساید بار» یکی از الگوهای ۲ کندلی می باشد که از یک شمع بزرگ در سمت چپ و یک شمع کوچکتر در سمت راست به وجود می آید. بگونه الگوهای پرایس اکشن ای که همه ی شمع کوچک در منطقه ی شمع بزرگتر قرار میگیرند.
باید بدانیم اگر همچین الگویی در یک بازار روند دار و در یک منطقه ی مهم قیمتی رویت شود، احتمال دارد که قیمت، محدودهی فعلی خود را بشکند و یک جهش روند قیمتی را تجربه کند.
Fakey Bar pattern
این الگو را می توان در واقع یک جهش ناموفق قیمت از محدودهی قیمت فعلی دانست و آن را یک الگو یا پین ساید بار ناموفق لحاظ کرد.
یعنی آنکه اگر قیمت در یک الگوی این ساید بار از شمع پیشین جلوتر برود و در همان شمع به محدودهی پیشین خود بازگردد یک الگوی Fakey Bar را خواهیم داشت. با رویت این الگو، محتملاً، قیمت در عکس جهت سایهی شمع یعنی در جهت روند اصلی قیمت جهش را تجربه خواهد کرد.
Pin bar pattern
پین بار یک الگوی تک شمعی محسوب می شود و نشانگر بازگشت قیمت در انتهای سایهی بلند شمع این الگو می باشد. الگوی پین بار در بازارهای روند دار و بدون روند به وجود می آید و قادریم تا از آن بهره جویی کنیم. در یک روند کاهشی یا نزولی، قیمت پس از به وجود آمدن یک پین بار با سایهی بلند، به احتمال قوی در جهت عکس سایهی پین بار حرکت میکند تا خود را به محدودهی مقاومت بعدی برساند.
همچنان باید بدانیم اگر در یک روند افزایشی باشیم، قیمت بعد از به وجود آمدن یک پین بار، احتملاً بازگشت را تجربه می کند تا به محدودهی حمایت بعدی برسد.
استراتژیهای ترید با پرایس اکشن
از مهمترین استراتژیهای ترید با Price action می توان به 5 مورد زیر اشاره کرد:
- اوتساید بار بیرون از خط مقاومتی یا حمایتی
- جهش یا اسپرینگ در خط حمایتی
- الگوی اینساید بار بعد از شکست سطوح
- کندل های سایه بلند
- محاسبه و اندازه گیری طول سوئینگهای قبلی
چگونه بهره جویی از پرایس اکشن
باید بر این اصل فائق آییم که پرایس اکشن همانند اندیکاتورهای دیگر چون مکدی و شاخص قدرت نسبی یا RSI یک ابزار محسوب نمی شود و لازم است این امر را بدانیم که پرایس اکشن منبعی از دادههایی می باشد که ابزارهای گوناگون برمبنای آن ساخته و پا به عرصه ی وجودی گذاشته اند.
تریدرهای نوسانی و معامله گرهای روند، ترجیحشان کار با Price action می باشد تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها که تمرکز بر روی محدودههای حمایت و مقاومت و پیشبینی شکستها و تثبیتهای قیمتی می باشد.
تریدرها برای اینکه تحلیل پرایس اکشن مطلوب و موفقی در زمره ی کار خود داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه پرایس اکشن همانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی لازم را داشته باشند.
کاربرد Price action
از آنجایی که Price action به صورت بی واسطه با پیش بینی روند قیمت ها مرتبط می باشد، از طریق طیف وسیعی از اشخاص و سازمان های فعال در حوزه تجارت مورد بهره وری قرار میگیرد. کسانی همانند: دلالان و آژانس های تجاری، نهاد های فعال در تجزیه و تحلیل سهام و … که از آن استفاده می کنند.
محدودیت های پرایس اکشن
مورد اولی که در پیش بینی قیمت در بازه های زمانی گوناگون توسط پرایس اکشن باید بدانیم آن است که این پیش بینی ها ابتدا بر مبنای حدس و گمان صورت می پذیرد. بگونه ای که هر چه دقت اطلاعات افزایش پیدا کند، نتیجه ی این پیش بینی هم به مراتب دقیق تر خواهد بود.
مورد دوم این می باشد که تجزیه و تحلیل نمودار Price action به تفکر شخص تریدر وابسته است. امکان دارد از اطلاعات یک ارز مشابه، یک فرد روند نزولی را مشاهده کند. درحالی که فردی دیگر، با همان اطلاعات به این موضوع که این استراتژی نمایانگر یک چرخش و یک کاهش روند کوتاه مدت خواهد بود. در ضمن آنکه لازم است بدانیم بازه ی زمانی مورد بهره وری نیز از تاثیرات فراوانی برخوردار است.