بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟

بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟
اوراق منفعت
اوراق منفعت
- 21805 بازدید
- دوشنبه, 20 ارديبهشت 1395 17:14
یکی دیگر از اوراق بهاداری که برای پر کردن خلا حاصل از حذف اوراق قرضه، در بازار مالی اسلامی پیشنهاد شده، اوراق بهادار منفعت است که میتواند با استفاده از قراردادهای مجاز شرعی طراحی و در توسعه کمی و کیفی بازار مالی کمک کند.
تعریف اوراق منفعت
ورق منفعت سند مالی بهاداری است که بیانگر مالکیت دارندة آن بر مقدار معین خدمات یا منافع آینده از یک دارایی بادوام است که در ازای پرداخت مبلغ معینی به وی منتقل شده است مانند گواهی حق اقامت در هتل معین برای روز معین، حق استفاده از خدمات آموزشی دانشگاه برای ترم یا سال معین، حق استفاده از یک ساعت پرواز برای مقصد معین و حق استفاده از خدمات حج یا عمره برای سال معین.
کاربردهای اوراق منفعت
اوراق بهادار منفعت در دو بخش عمده می تواند به کار گرفته شود:
1- واگذاری منافع آینده دارایی های بادوام:
صاحبان دارایی های بادوام گاهی به نقدینگی احتیاج دارند و حاضرند برای تأمین آن، بخشی از منافع حاصل از دارایی های بادوام خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد اگر صاحبان دارایی در جست و جوی استفاده کننده نهایی (کسی که بخواهد در روز معین از منافع دارایی معین استفاده کند) باشند، احتمال موفقیت خیلی پایین و در حد صفر است. برای حل این مشکل می توان از اوراق منفعت استفاده کرد. یعنی صاحبان دارایی برای بخشی از منافع دارایی، اوراق منفعت منتشر و سپس آن ها را در مقابل مبلغ معینی به متقاضیان واگذار می کنند. دارندگان اوراق می توانند صبر کنند و در زمان معین از آن منافع بهره ببرند؛ کما اینکه می توانند قبل از فرا رسیدن مدت آن را به دیگران واگذار کنند.
2- واگذاری خدمات آینده
همانند صاحبان دارایی های بادوام، شرکت ها و مؤسسه های خدماتی نیز گاهی برای تأمین سرمایه در گردش یا توسعه فعالیت های اقتصادی، نیازمند پول می شوند و حاضرند بخشی از خدمات آینده خود را از پیش واگذار کنند. در این موارد نیز اگر شرکت های خدماتی به دنبال مشتری نهایی (استفاده کننده واقعی از خدمات) باشند، احتمال موفقیت در سطح پایین و نزدیک به صفر است، در حالی که استفاده از اوراق بهادار منفعت می تواند این مشکل را به آسانی حل کند.
مدل عملیاتی انتشار اوراق منفعت
رویه اجرایی انتشار اوراق منفعت
1- بانی (موسسه خدماتی)، طرح واگذاری منافع دارایی های بادوام یا محصولات خدماتی خود را شناسایی کرده و با مراجعه به امین (شرکت مدیریت دارایی مرکزی بازار سرمایه) شرکت واسط را تشکیل می دهد.
2- بانی (موسسه خدماتی)، طی قراردادی منافع دارایی های بادوام یا محصولات خدماتی خود را برای مدت زمان معینی به واسط واگذار می کند.
3- واسط (ناشر)، بعد از کسب مجوزهای لازم از سازمان بورس و اوراق بهادار، به انتشار اوراق منفعت اقدام کرده، منافع و خدمات خریداری شده را به مردم (سرمایه گذاران مالی) واگذار کرده و وجوه سرمایه گذاران مالی را جمع آوری می کند.
4- ناشر با استفاده از وجوه جمع آوری شده از واگذاری اوراق منفعت، بدهی خود به بانی از بابت خرید منافع و خدمات را می پردازد.
بازار ثانوی اوراق منفعت
صاحبان اوراق منفعت حق دارند در سر رسید مشخص خود به صورت مستقیم از منابع دارایی ها یا خدمات شرکت های خدماتی استفاده کنند و یا تا سررسید آن ها را به متقاضیان منافع و خدمات واگذار کنند، بنابر این اوراق منفعت برای دارندگان اوراق فواید زیادی دارند، اولاً یک نوع رزرو کردن منافع و خدمات برای زمانی مشخص است که شخص می تواند بر اساس آن برنامه ریزی کند، ثانیاً استفاده از منافع و خدمات از طریق اوراق منفعت به نقدینگی نیاز پیدا کند یا از استفاده از منافع و خدمات صرف نظر نماید، می تواند اوراق منفعت را به دیگری واگذار کند. فواید مذکور باعث می شود برای اوراق بهادار منفعت، عرضه و تقاضا و به دنبال آن بازار شکل بگیرد. هر چه اوراق منفعت منافع و خدمات شفاف تر و انتشار دهندگان آن در ارائه منافع و خدمات پایبندتر به حقوق دارندگان اوراق باشند، بازار ثانویه از رونق بیشتری برخوردار خواهد بود.
قیمت اوراق بهادار منفعت و سود حاصل از خرید و فروش آن ها (نرخ بازدهی) به عوامل زیادی چون اعتبار صاحبان دارایی و شرکت های خدماتی، قیمت اسمی منافع و خدمات، نرخ بازدهی ابزارهای مالی مشابه، زمان و مکان ارائه منافع و خدمات بستگی بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ دارد.
صندوق سرمایه گذاری قابل معامله (ETF) چیست ؟
همه ما تمایل داریم که بتوانیم پولی را که جمعآوری میکنیم در بازاری سرمایهگذاری کنیم تا بتوانیم بازدهای بیش از نگهداری پول نقد به دست آوریم. هدف ایجاد بازارهای مالی نیز بر این اساس است اما شاید این سؤال ذهن ما را درگیر کند که بهترین، سریعترین و امنترین راه کدام است؟ یا این که کدام بازار مطلوبتر است؟ آیا لازم است در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم؟ آیا لازم است صندوق های سرمایهگذاری را نیز در نظر بگیریم؟ در نظر گرفتن همه این موارد شاید برای ما کمی گیجکننده باشد، ولی در این بین میتوان گفت که شاید توجه بیشتر به صندوقهای سرمایهگذاری ما را به این هدف نزدیکتر کند. در این مقاله سعی شده تا به زبانی ساده به این سوال که صندوق سرمایه گذاری قابل معامله در بورس یا همان ETF چیست؟ پاسخ دهیم.
همانطور که عنوان کردیم صندوقهای سرمایهگذاری مشترک در واقع پرتفویی از چندین دارایی مالی تشکیل میدهند که به سرمایهگذاران کمک میکند تا با داشتن مجموعهای از سهام، اوراق مشارکت و سایر داراییهای مختلف ریسک را در پرتفوی سرمایهگذاری خود تعدیل کنند. افراد با خرید واحد صندوق های سرمایهگذاری مشترک در چندین دارایی سرمایهگذاری میکنند.
صندوقETF نیز سازوکاری مشابه صندوقهای سرمایهگذاری مشترک دارد ولی میتوان واحدهای آنها را مانند سهام شرکتها معامله کرد. برخی از این صندوقهای سرمایهگذاری مشترک و قابل معامله میتوانند دنبالهروی یک بازار، یک صنعت یا کالای خاص باشند. برای مثال یک صندوق سرمایهگذاری قابل معامله طلا با تحرکات قیمت طلا در بازار نوسان میکند. روند یک صندوق سرمایهگذاری اوراق بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ با قیمت بازار اوراق موجود در آن حرکت میکند و یک صندوق سهامی روندی همچون بازار سهام دارد.
حال اگر ما به دنبال فعالیت در بازار سهام البته بدون متحمل شدن ریسک زیاد، هزینه معاملات فراوان و پیچیدگیهای مختلف آن باشیم؛ صندوق های قابل معامله در بورس ETF میتواند بهترین انتخاب ما باشد. این صندوقها در واقع محصولی با هزینه، ریسک و پیچیدگی کمتر نسبت به خرید و فروش مستقیم سهام و دارای مزایای آن میتوانند باشد.
اگر زمانی ما متوجه شویم که شرکتی دارای پتانسیل رشد در آینده است سهام آن شرکت را خریداری میکنیم. این بررسی و یافتن شرکتهایی با پتانسیل رشد در بین حدود ۶۰۰ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ممکن است کمی زمانبر باشد و البته هیچ تضمینی هم برای رشد آتی آنها وجود نخواهد داشت.
بنابراین ما همواره باید به سوالاتی از جمله «چه سهمی را بخرم؟»، «حجم خرید برای هر سهم چقدر باشد؟»، «کارمزد و هزینه آنها چقدر خواهد شد؟» و «آیا با خرید تصادفی سهام ریسک زیادی را متحمل خواهم شد؟» پاسخ دهیم.
سبد صندوق های قابل معامله در بورس از سهام شرکتهای مختلف تشکیل شدهاند و این کار توسط افراد مجرب و متخصص تحت عنوان مدیریت سرمایهگذاری صندوق انجام گرفته است لذا نیازی وجود ندارد که ما دائماً پیگیر روند قیمت سهام شرکتهای مذکور در بازار باشیم. وجود سهام مختلف از صنایع مختلف در پرتفوی سبب میشود در حالی که در یک صنعت روند کاهشی وجود داشته باشد و در صنعت دیگر روند افزایشی، ریسک کل سرمایهگذاری با تنوع سهام در صندوق خنثی شود. در حقیقت ما با یک معامله میتوانیم در بخش گستردهای از بازار سهام حضور داشته باشیم.
انواع صندوق های قابل معامله در بورس
صندوق قابل معامله در بورس یا ETF انواع متنوع دارد و در بازارهای مالی دنیا انواع مختلفی از آن وجود دارد. در بازار سرمایه ایران نیز برخی از این صندوقها وجود دارند. انتخاب نوع ETF به روحیه و انتظار سرمایهگذار بستگی دارد. در ادامه چند مورد از این صندوقهای قابل معامله در بورس را نام میبریم.
صندوق با درآمد ثابت
صندوق با درآمد ثابت قابل معامله در بورس نیز نوعی از ETF است که در آن میزان و مقدار رشد مشخص شده است. به این معنی که اگر یک واحد از این صندوقها را بخرید، مقدار مشخصی درآمد کسب خواهید کرد و اگر بخواهید واحد خود را برای مدتزمانی کوتاه نگهدارید، بازدهی کوچکتر از بازدهی سالانه به دست میآورید. در این حالت صندوق ضامن اصل پول و سود شما است. در صندوق درآمد ثابت حداقل ۷۰ درصد از داراییها اوراق مشارکت بانکی، سپرده بانکی یا سایر اوراق با درآمد ثابت مانند اوراق خزانه هستند.
صندوق سهام
صندوق قابل معامله در بورس از نوع سهامی، همانطور که از نامش پیداست از تعدادی سهم مختلف تشکیل میشود. در این حالت نیز شرکت اصل پول بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ شما را تضمین میکند اما اگر اصل پول تضمین شود، مدیریت صندوق ضامن زیان صندوق است نه سود آن. البته در برخی صندوقهای سهام این گونه نیست و سرمایهگذار هم در سود شریک است و هم در زیان. گفتنی است که ۷۰ درصد دارایی این صندوقها از سهام تشکیل میشود.
صندوق مختلط
صندوق مختلط، مخلوطی از دو حالت قبلی است. در حقیقت حداقل ۴۰ درصد از دارایی این صندوقها را سهام، حداقل ۴۰ درصد را اوراق با درآمد ثابت تشکیل میدهند. ۲۰ درصد باقیمانده را از بین سهام یا اوراق انتخاب میکنند.
صندوق بازار خارجی
به غیر از صندوق ETF بازار داخلی، در کشورهای دیگر صندوق بازار خارجی هم وجود دارد. به به عنوان مثال اگر بخواهید در بازار هلند سرمایهگذاری کنید. اما چیزی از وضعیت بازار هلند ندانید به جای استخدام مترجم یا ثبتنام در کلاس زبان هلندی، میتوانید از ETF بازار خارجی استفاده کنید.
صندوق ارز
بیشتر دارایی صندوق قابل معامله در بورس از نوع ارز را ارز تشکیل میدهد. استفاده این نوع صندوق بیشتر در بازار فارکس مرسوم است.
صندوق صنعتی
ETFهای صنعتی، نوعی از صندوقها هستند که همه سهمهای آن از یک صنعت خاص انتخاب میشوند مانند ETF صنعت فلزات.
صندوق کالایی
صندوق ETF کالایی به جای سهام و اوراق از کالا تشکیل میشوند. مثلا صندوق طلا، صندوق فلزات گرانبها، صندوق فلزات غیرگرانبها و … .
بیشتر بخوانید: صندوق کالایی چیست؟
تفاوت ETF با سایر صندوقها در چیست؟
مهمترین تفاوت صندوقهای ETF با صندوقهای سرمایهگذاری مشترک به شرح زیر است.
1- سادگی و سهولت در سرمایهگذاری
2- محاسبه لحظهای ارزش خالص داراییهای صندوق
3- ارزانتر بودن نسبت به سایر صندوقها
4- عدم پرداخت مالیات در خرید و فروشها
5- دوره فعالیت این صندوقها نامحدود است و حداقل و حداکثری برای سرمایگذاری وجود ندارد.
6- بازخرید واحدها در کوتاه مدت و بدون پرداخت جریمه امکانپذیر است.
مزایا و معایب صندوق قابل معامله
از آنجایی که صندوق های قابل معامله در بورس ETF ها شاخص را دنبال میکنند هزینه کمتری دارند که این هزینهها شامل هزینه عملیاتی و هزینه مدیریت صندوق میشوند. مزایای صندوق های etf دسترسی به سهام مختلف در صنایع مختلف، کمتر بودن نسبت هزینه و کارمزد کارگزاری و مدیریت ریسک از طریق متنوع سازی است. از معایب صندوق های etf میتوان به دو مورد اشاره کرد. اول این که ETF های با مدیریت فعال هزینه بالاتری دارند و دوم این که گاهی ممکن است عدم نقدشوندگی مانع انجام معاملات شود.
شرایط و نحوه خرید صندوقهای قابل معامله در بورس
• دریافت کد بورسی از یک کارگزاری اولین گام است.
• مرحله بعد شناسایی صندوق ETF مناسب با تحقیق و بررسی و دریافت مشاوره است.
• سومین گام، ثبت سفارش در سامانه معاملات آنلاین و خرید واحد صندوق مورد نظر است
• در نهایت هر زمان صلاح دانستید به همان روش که واحد را خریدید، بخش یا کل آن را بفروشید.
روانشناسی بازار چیست؟
در این مقاله به مفهوم روانشناسی بازار و هم چنین تاثیر آن بر سرمایهگذاری میپردازیم.
روانشناسی بازار به رفتارهای غالب و احساسات کل بازیگران بازار در هر مقطع زمانی اشاره دارد. این اصطلاح اغلب توسط رسانههای مالی و تحلیلگران برای توضیح حرکت بازار استفاده میشود که ممکن است با معیارهای دیگر، مانند فاندامنتال توضیح داده نشود.
روانشناسی بازار رفتار کلی یک بازار را بر اساس عوامل احساسی و شناختی در شبکه توصیف میکند و نباید با روانشناسی معاملهگر که به همان عوامل اشاره دارد اما فقط بر یک فرد تأثیر میگذارد، اشتباه گرفته شود.
درک روانشناسی بازار
روانشناسی بازار را میتوان به عنوان یک نیروی قدرتمند در نظر گرفت و ممکن است با اصول یا رویداد خاصی توجیه شود. به عنوان مثال، اگر سرمایهگذاران به طور ناگهانی اعتماد خود به سلامت اقتصاد را از دست بدهند و تصمیم به عقب نشینی از خرید سهام بگیرند، شاخصهایی که قیمتهای کلی بازار را دنبال میکنند، سقوط خواهند کرد. قیمت تک تک سهام بدون توجه به عملکرد مالی شرکتهای پشت آن سهام، همراه با آنها کاهش مییابد.
همچنین احساسات کلی بازار که تاثیرگذار بر روند و رفتار قیمت میباشد را توصیف میکند. انسانها به جای اینکه به طور منطقی تصمیم گیری نمایند، به شدت تحت تأثیر سوگیریهای شناختی و عاطفی و همچنین غریزه گروهی قرار میگیرند. همه اینها نشان میدهد که بازارهای مالی الزاما بر اساس منطقهای اقتصادی و کارآمد حرکت نمیکنند.
ترس، طمع و غریزه گروهی اصطلاحاتی هستند که هنگام بحث در مورد روانشناسی پشت بازارهای مالی ظاهر میشوند. این به این دلیل است که احساسات انسانی در بازارها نقش دارد. بنابراین، نمودار قیمت را میتوان به عنوان جدول زمانی خوش بینی و بدبینی در نظر گرفت. نمودارهای قیمت نشان میدهد که فعالان بازار چگونه به تغییر انتظارات آینده واکنش نشان می دهند.
طمع، ترس، انتظارات و سرخوشی همگی عواملی هستند که در روانشناسی کلی بازار موثر میباشند. تاثیر این حالتهای ذهنی «ریسکپذیری» و «ریسکزدایی» به صورت دورهای (دورههای رونق و رکود در بازارهای مالی)، به خوبی مستند میباشد.
نظریه مالی مرسوم، یعنی فرضیه بازار کارآمد (EMH)، به دلیل عدم حسابداری کافی برای روانشناسی بازار مورد انتقاد قرار می گیرد. دنیایی را توصیف می کند که در آن همه بازیگران بازار منطقی رفتار می کنند و جنبه احساسی بازار را در نظر نمی گیرند. اما روانشناسی بازار می تواند منجر به یک نتیجه غیرمنتظره شود که با مطالعه اصول اولیه قابل پیش بینی نیست. به عبارت دیگر، نظریه های روانشناسی بازار با این باور که بازارها منطقی هستند، در تضاد است.
نکته مهم
اصول اولیه عملکرد سهام را هدایت میکنند، اما روانشناسی بازار میتواند بر اصول بنیادین غلبه کند و قیمت سهام را به سمتی غیرمنتظره سوق دهد.
پیشبینی روانشناسی بازار
به طور کلی، دو روش رایج برای انتخاب سهام توسط متخصصان وجود دارد و تنها یکی از آنها به روانشناسی بازار توجه زیادی دارد.
۱. تحلیل بنیادی به دنبال انتخاب سهام برنده با تجزیه و تحلیل مالی شرکت در زمینه صنعت آن است. روانشناسی بازار در این اعداد و ارقام جایگاه چندانی ندارد.
۲. تحلیل تکنیکال بر روندها، الگوها و سایر شاخصهایی که قیمت سهام را بالا یا پایین میکنند، تمرکز میکند. روانشناسی بازار یکی از این عوامل محرک است.
استراتژیهای معاملاتی کمی پیروی از روند که توسط صندوقهای تامینی استفاده میشود، نمونهای از تکنیکهای سرمایهگذاری است که تا حدی بر استفاده از تغییرات در روانشناسی بازار متکی است. هدف آنها شناسایی و بهرهبرداری از اختلافات بین پایههای ابزار و درک بازار از آن برای ایجاد سود است.
تحقیقات روانشناسی بازار
مطالعات تاثیر روانشناسی بازار بر عملکرد و بازده سرمایه گذاری را بررسی کردهاند. آموس تورسکی اقتصاددان و دانیل کانمن روانشناس برنده جایزه نوبل اولین کسانی بودند که نظریه بازار مرسوم بازار کارآمد را به چالش کشیدند. به این معنا که آنها این تصور را نپذیرفتند که انسان ها در بازارهای مالی همیشه تصمیمات منطقی را بر اساس اطلاعات در دسترس عموم و مرتبط در قیمت ها اتخاذ میکنند.
آنها در رد این تصور، در زمینه اقتصاد رفتاری پیشگام شدند. تئوریها و مطالعات آنها بر شناسایی خطاهای سیستماتیک در تصمیمگیری انسانی متمرکز است که از سوگیریهای شناختی مانند ترس از دست دادن، تعصبات بیش از حد و ترس از عملکرد اشتباه است.
روانشناسی بازار به ما چه می آموزد؟
از آنجایی که بازیگران بازار انسان هستند، بازارها بهعنوان مجموعهای از انتخاب انسانها میتوانند رفتار دستهجمعی یا به عبارتی خرد جمعی و سایر تمایلات غیرمنطقی مانند فروش وحشتناک و غیرمنطقی را نشان دهند که منجر به حبابهای قیمت دارایی میشود. با اذعان به وجود روانشناسی بازار، می توان فهمید که بازارها همیشه کارآمد یا منطقی نیستند.
معاملهگران همچنین میتوانند به طور جمعی یک پاسخ شرطی را تجربه کنند، این رفتار جمعی را لنگر انداختن (ثابت نگه داشتن قیمت در یک سطح) مینامند. بنابراین اگر یک سطح مقاومت یا حمایت در گذشته ایجاد شود، میتواند یک لنگر مشترک ایجاد کند که در آن همان سطوح در آینده با مقاومت یا حمایت مواجه شوند.
چگونه مردم می توانند از روانشناسی بازار به نفع خود استفاده کنند؟
با انجام تحقیقات خود، میتوانید تشخیص دهید که چه زمانی روانشناسی بازار، احساساتی مانند ترس یا طمع منجر به شرایط بیش از حد فروش یا خرید بیش از حد می شود. سپس میتوانید معاملات خلاف رفتار بازار انجام دهید. به این معنا که زمانیکه دیگران در حال فروش سنگین هستند شما خرید نمایید. همچنین زمانی که دیگران در حال خرید هیجانی هستند شما اقدام به فروش کنید. توجه به این نکته ضروری است که خرید و فروش دارایی مستلزم شناخت نقطه مناسب ورود یا خروج میباشد. همچنین تحقیقات میتواند به شما کمک کند تا زودتر وارد روند بشوید، اما بعد از اینکه قیمت دارایی از پارامترهای بنیادی( ارزش ذاتی) عبور کرد، تعقیب روندها مطلوب نمیباشد.
روانشناسی بازار در کدام بازارها حضور دارد؟
برای همه طبقات دارایی، از سهام و اوراق قرضه تا فارکس، نرخ بهره و ارزهای دیجیتال اعمال میشود.
چگونه می توان روانشناسی بازار را اندازه گیری کرد؟
چندین شاخص از احساسات بازار وجود دارد که می توان به آنها نگاه کرد،. شاخصی مانند VIX که سطح ضمنی ترس یا طمع را در بازار اندازه گیری می کند. ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی همچنین می توانند برای آشکارسازی احساسات در بازار بر اساس عملکرد و حجم تاریخی قیمت استفاده شوند.
روانشناسی بازار با استفاده از تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمت را بررسی و تحلیل مینماید تا الگوهایی را پیدا کند که بیانگر تداوم روند و یا تغییر روند جاری را نشان می دهد. تحلیلگران بازار سرمایه معتقدند که این الگوها نتیجه روانشناسی بازار است. بنابراین، نمودار قیمت را می توان به عنوان نمایش گرافیکی از احساساتی مانند ترس، حرص، خوش بینی و بدبینی و رفتار انسانی مانند غریزه گروهی در نظر گرفت. نمودارهای قیمت نشان می دهد که فعالان بازار چگونه به انتظارات آینده بازار واکنش نشان می دهند.
در واقع، اصول روانشناسی بازار، زیربنای انگیزههای تحلیل تکنیکال است. یک استراتژی معاملاتی که فرصتها را با تجزیه و تحلیل روندهای قیمت و حجم تاریخی شناسایی میکند.
معامله گران و سرمایهگذاران به دلایل مختلفی تمایل دارند به سطوح قیمت رند روانی گرایش پیدا کنند. به این دلیل که این قیمتها در گذشته قابل توجه بودهاند و معاملهگران میدانند که احتمالا دوباره نیز این قیمتها مورد توجه فعالان بازار خواهند بود. فعالان بازار اغلب انتظارات آینده را بر اساس بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ آنچه در گذشته اتفاق افتاده است میسنجند. اگر سطح حمایتی در گذشته شکل گرفته باشد، معاملهگران ممکن است تصور کند که دوباره حمایت قوی ارائه خواهد کرد.
مناطق حمایت و مقاومت توسط تحلیلگران تکنیکال برای مطالعه قیمتهای گذشته و پیشبینی حرکات بازار آتی مورد استفاده قرار میگیرند. این مناطق را میتوان با استفاده از ابزارهای تحلیل تکنیکال ساده، مانند خطوط افقی یا خطوط روند یا با اعمال شاخصهای پیشرفتهتر، مانند ابزار فیبوناچی ترسیم کرد. روانشناسی بازار نقش اصلی را در حرکت قیمت یک ابزار خاص ایفا می کند. زیرا معاملهگران و سرمایهگذاران گذشته را به یاد میآورند، به شرایط متغیر واکنش نشان میدهند بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ و حرکت بازار آینده را پیش بینی میکنند. دانستن اینکه بازار به چه چیزی فکر میکند بهترین راه برای تعیین اینکه در آینده چه خواهد کرد است.
جمع بندی
در نهایت، روانشناسی بازار، تأثیر مستقیمی در سرمایهگذاری افراد در بازار بورس و سهام داشته و خواهد داشت. همچنین احساسات کلی بازار که بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ تاثیرگذار بر روند و رفتار قیمت میباشد را توصیف میکند. انسانها به جای اینکه به طور منطقی تصمیم گیری نمایند، به شدت تحت تأثیر سوگیریهای شناختی و عاطفی و همچنین غریزه گروهی قرار میگیرند.
ازاینرو، با داشتن دانش کافی در مورد اینکه روانشناسی بازار چیست، خواندن چند کتاب روانشناسی بازار و استفاده از دورههای آموزشی بورس، مانند دوره آموزش هتریک مدرسه تحلیل م یتوانید بهترین تصمیم ها را در معاملات خود بگیرید.زیرا همانطور که گفتیم تحلیل تکنیکال بر روندها، الگوها و سایر شاخصهایی که قیمت سهام را بالا یا پایین میکنند، تمرکز میکند. روانشناسی بازار یکی از این عوامل محرک است. تحلیل تکنیکال به شما کمک کند تا زودتر وارد روند بشوید، اما بعد از اینکه قیمت دارایی از پارامترهای بنیادی( ارزش ذاتی) عبور کرد، تعقیب روندها مطلوب نمیباشد.
نرخ بهره و انواع آن در بازارهای مالی
شاخص نرخ بهره به عنوان یک ابزار کنترلی قدرتمند در اداره و هدایت بازار عمل میکند که در اقتصادهای پیشرفته، با توجه به وضعیت بازار و از تقابل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود.
به گزارش ایبِنا، نرخ بهره یا Interest Rate میزان پولی است که به وسیله وام دهنده برای استفاده از داراییهایش از وام گیرنده گرفته میشود و به شکل درصدی از اصل سرمایه بیان بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ میشود. این نرخ عموماً به شکل سالانه مورد اشاره قرار میگیرد که به آن نرخ سود سالانه میگویند. سود یا بهره در واقع پولی است که از بابت اجاره یا قرض و به خاطر استفاده از دارایی، گرفته میشود. در مورد داراییهای بزرگ، مثل ماشینآلات یا ساختمان، نرخ بهره بعضی اوقات با عنوان «نرخ اجاره بها» شناخته میشود.
به عبارت دیگر، نرخ بهره یکی از مهمترین متغیرهای کلان اقتصادی در سیاستگذاری است که به عنوان هزینه اجاره سرمایه از دیدگاه سرمایهگذار و هزینه فرصت از دیدگاه سپردهگذار در نظر گرفته میشود. اقتصادهای پیشرفته کنونی جهان به شدت تحت تاثیر نرخهای بهره قرار داشته و به سرعت نسبت به تغییرات آن، واکنش نشان میدهند.
در واقع، شاخص نرخ بهره به عنوان یک ابزار کنترلی قدرتمند در اداره و هدایت بازار عمل میکند که در اقتصادهای پیشرفته، با توجه به وضعیت بازار و از تقابل عرضه و تقاضای پول تعیین میشود؛ اما در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و در فقدان ساختارهای کارآمدی همچون بازارهای مالی پیشرفته، نرخهای بهره، معمولاً بدون توجه به وضعیت بازار، به صورت دستوری و با در نظر گرفتن شاخصهای کلی اقتصادی از جمله تورم و با دیدگاه حمایتی نسبت به بعضی از بخش های اقتصادی، تعیین می شود.
همچنین از سوی دیگر، بهره را میتوان اختلاف قیمت مبادله یک کالا با همان کالا در دو زمان مختلف، یا به صورت دقیقتر، اختلاف قیمت مبادله مبلغی پول با همان مبلغ پول در دو زمان مختلف در نظر گرفت. به عبارت دیگر نرخ بهره، قیمت استفاده از پول است و مانند هر قیمت دیگری تحت تأثیر عرضه و تقاضا قرار دارد.
در بازارهای مالی و سرمایه از انواع نرخهای بهره استفاده میشود که میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
بهره ساده
نرخ تعیین شدهای است که بر اساس اصل پول قرض گرفته یا سپردهگذاری شده به عنوان سود محاسبه میشود و به وام دهنده یا سپردهگذار پرداخت میشود.
بهره مرکب
مبلغی است که بر اساس مبلغ اصلی و نیز سود انباشته دورههای قبل محاسبه میشود و بنابراین میتواند به عنوان «بهره بر سود » در نظر گرفته شود.
بهره اسمی
ناشران اوراق قرضه به هنگام انتشار اوراق قرضه نرخی را به عنوان نرخ بهره اسمی اعلام میکنند که عبارت است از سود پرداختی سالانه به دارندۀ ورقه قرضه به صورت نسبتی از ارزش اسمی ورقه قرضه. بنابراین نرخ بهره اسمی از تقسیم پرداخت بهره سالیانه به قیمت اسمی ورقۀ قرضه حاصل میشود.
بهره جاری
اوراق قرضه منتشر شده معمولاً در بازارهای مالی به قیمتی متفاوت از قیمت اسمی معامله میگردد که به قیمت معاملاتی آن قیمت جاری گفته میشود. بنابراین اگر بهره سالانه را به قیمت جاری ورقه قرضه تقسیم نماییم حاصل تقسیم، نرخ بهره جاری است.
بهره موثر
اغلب ناشران اوراق قرضه، بهره مربوط به ورقه قرضه را در فواصل زمانی ۳ ماه یا ۶ ماه پرداخت مینمایند که این امر برای سرمایهگذار این فرصت را پدید میآورد که بهرۀ دریافتی را مجدداً سرمایهگذاری نموده و بازده خود را افزایش دهد. بنابراین نرخ بهرۀ سرمایهگذار در این صورت متفاوت از نرخ بهره اعلامشده خواهد بود.
بهره شناور
نرخ بهرهای است که با تغییر عواملی مانند نرخ بهره بازار، شاخص بازار سهام، نرخ تورم و . تغییر میکند. این نرخ بهره را میتوان نرخ بهره متغیر یا قابل تنظیم نامید.
بهره ثابت
این نوع نرخ بهره، نقطه مقابل نرخ بهره شناور است که در آن نرخ بهره بدهی در مدت زمان توافق شده ثابت میماند.
نرخ بهره بین بانکی
بانکها در پایان دوره مالی کوتاه مدت (روزانه یا هفتگی) با مازاد یا کسری نقدینگی مواجه میشوند که باید آن را به تعادل برسانند. اگر بانکی با کسری نقدینگی مواجه شود باید با استقراض یا وام گرفتن در صدد جبران آن برآید، از سوی دیگر برای به تعادل رساندن مازاد نقدینگی خود نیز باید اقدام به عرضه آن کنند. بانکها برای حل این مشکل، بازاری را به نام بازار بین بانکی تشکیل داده که در آن اقدام به عرضه و تقاضای نقدینگی، به صورت وام مینمایند. بنابراین در بازار بین بانکی، انتقال نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد وجوه به موسسات مالی دارای کسری وجوه صورت میگیرد. عمده وامهای بین بانکی دارای سررسید یک هفته و کمتر بوده و اکثراً وامهای یک شبه بر مبنای نرخ سودی است که به آن نرخ سود بین بانکی میگویند.
کلام آخر
نرخ بهره یکی از عوامل اقتصادی کلان و دارای اهمیت در هر کشوری است. بانک مرکزی بر اساس شرایط اقتصادی، نرخ بهره را تعیین میکند و انجام امور مالی بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ و بانکی در راستای این نرخ صورت میپذیرد. نرخ بهره برای جلوگیری از کاهش ارزش پول برای وامدهنده میان پول پرداختی امروز و دریافتی در آینده استفاده میشود. اغلب نرخ بهره مثبت است که انگیزهای برای سرمایهگذاری در فرصتهای جامعه ایجاد میکند. هرچه وضعیت اقتصادی و شرایط بازار بهتر باشد، انتظار برای دریافت سود و بهرههای بیشتر نیز بالاتر است.
قانون جدید بازار سرمایه، خوب است یا بد؟ / آثار پوست اندازی قوانین بورسی، بر روند بازار چیست؟
هفته گذشته، پیشنویس طرح قانون اصلاح بازار اوراق بهادار ایران در ۹بند ارائه شد . بسیاری از کاربران بورسی در شبکه های اجتماعی پیرامون مفاد این قانون با یکدیگر به بحث نشسته و برخی از کارشناسان نیز به موافقت و یا مخالفت با این اقدام پرداختند.
- بند اول؛ حضور رییس سازمان بورس در جلسات هیات دولت
- بند سوم؛ آموزش عمومی و فرهنگسازی بازار سرمایه
- بند ششم؛ تخصیص ۱۰درصد سود خالص سازمان بورس به صندوق تثبیت بازار سرمایه
- بند هفتم؛ تاسیس صندوقهای پروژه در سطح ملی
- بند هشتم؛ الزام عرضه محصولات شرکتها در بورس کالا و انرژی
- بند نهم؛ تاسیس کانون سهامداران حقیقی
اقتصادآنلاین – سیده زینب رزمگیر؛ در روز یکم دیماه ۱۴۰۰، پیشنویس طرح قانون اصلاح بازار اوراق بهادار ایران، مصوب کارگروه تخصصی بازار سرمایه کمیسیون اقتصادی مجلس در بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ ۹ بند اعلام شد. این گزارش به بررسی برخی از بندهای این طرح میپردازد.
عمده اصلاحات به شرح زیر است:
•حضور رییس سازمان بورس در جلسات هیات دولت
• معرفی شورای عالی بورس؛ اعضای این شورا و حیطه وظایف و اختیارات ایشان
• قانونگذاری در باب گسترش فرهنگسازی و آموزش بازار سرمایه از طریق نهادهای متولی مانند سازمان صداوسیما
• تهیه و تدوین سند ارتقای دانش مالی و اقتصادی
• تخصیص ۱۰درصد از سود خالص سازمان بورس به صندوق تثبیت بازار
• تاسیس صندوق پروژه در سطح ملی
• الزام شرکتهای مرتبط جهت عرضه تولیدات در بورس کالا و انرژی
• تاسیس کانون سهامداران حقیقی
بند اول؛ حضور رییس سازمان بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ بورس در جلسات هیات دولت
هومن عمیدی، کارشناس بازار سرمایه، درباره بند مربوط به حضور رییس سازمان بورس در جلسات هیات دولت گفت: به نظر میرسد باید سریعتر این اتفاق میافتاد تا آثار تصویب قوانین و ابلاغیههای مهم حاکم بر صنایع کشور، قبل از ابلاغ و زمانی که در دولت مطرح میشود، با اظهار نظر ریاست سازمان بورس و ارائه تحلیل موشکافانه نسبت به ابعاد این موضوع بررسی شود. این اقدام از تصمیمات خلقالساعه و دارای آثار منفی برای بازار جلوگیری میکند. این بند، یکی از موارد خوب و ضروری است که در صدر لیست اعلام شده نیز قرار دارد.
بند سوم؛ آموزش عمومی و فرهنگسازی بازار سرمایه
وی پیرامون بند آموزش عمومی و فرهنگسازی بازار سرمایه گفت: اگر در بخش تئوری متوقف نشود و نکات مثبت آموزشی، با سادهترین روشها برای عموم مردم در دستور کار قرار بگیرد، میتواند سطح علمی و فرهنگ سرمایهگذاری جامعه را تغییر دهد. امید آن میرود که این آموزشها راهبردی، کاربردی و دور از کلیشه بوده و بتواند به سرعت مخاطب خود را پیدا کند و آثار خود را در بالا بردن سواد اقتصادی جامعه و بحث مهم بورس داشته باشد.
عمیدی درباره بند قانونمندسازی فعالیت ذینفعان بازار سرمایه در فضای مجازی گفت: باید ابعاد آن مشخص شود. هرگونه محدودیت، آثار منفی در پی خواهد داشت اما اگر آثار تشویقی و مثبتی داشته باشد به نظر بند مهم و تاثیرگذاری است.
بند ششم؛ تخصیص ۱۰درصد سود خالص سازمان بورس به صندوق تثبیت بازار سرمایه
عمیدی درباره تخصیص ۱۰درصد سود خالص سازمان بورس اوراق بهادار به صندوق تثبیت بازار سرمایه گفت: با توجه به نیازی که بازار سرمایه به نقدینگی این صندوق دارد، پیشنهاد میشود رسیدن این رقم به بیست درصد اثربخشی به مراتب بیشتری خواهد داشت و میتواند بخشی از نیاز بازار را تامین کند. همانطور که گفته شد در حال حاضر یکی از مشکلات بزرگ بازار، کاهش ارزش معاملات و کمبود نقدینگی است. به نظر میرسد اگر این رقم به بیست درصد افزایش پیدا کند، میتواند آثار بهتری داشته باشد.
بند هفتم؛ تاسیس صندوقهای پروژه در سطح ملی
این کارشناس پیرامون بند تاسیس صندوقهای پروژه گفت: اگر این اقدام به درستی انجام شود، کمککننده خواهد بود و اگر نادرست صورت بگیرد، میتواند منشا فساد و رانت بازار سرمایه یا بازار مالی چیست؟ شود. همه چیز به نحوه اجرا قوانین و راحتی انجام این قضیه و مراقبتهای لازم قانونی از آن برمیگردد.
بند هشتم؛ الزام عرضه محصولات شرکتها در بورس کالا و انرژی
وی با اشاره به بند الزام عرضه محصولات شرکتها در بورس کالا و انرژی به اقتصاد آنلاین گفت: این فرآیند کاملا قانونی و درست است و باید زودتر انجام میشد تا رانت و توزیع رانت به حداقل برسد. از طرف دیگر، یک جریان رقابت سالم در معاملات بورس کالا ایجاد خواهد شد و معاملات شرکتها همسو با آمار معادلاتی بورس کالا خواهد بود.
بند نهم؛ تاسیس کانون سهامداران حقیقی
این کارشناس ضمن اشاره به مفاد این قانون، خصوصا بند تاسیس کانون سهامداران حقیقی، عنوان کرد: تشکیل این کانون یکی از نیازهای اولیه و از دغدغههای قدیمی سهامداران حقیقی است. تشکیل سریع این کانون ضروری است و باید از دخالت سهامداران حقوقی در این کانون جلوگیری شود تا آثار خود را داشته باشد. همچنین حضور نمایندگانی از این کانون، در شورای عالی بورس مهم است. اگر این کار صرفا یک امر تشریفاتی باشد، آثار خودش را ندارد اما اگر دارای سیت و کرسی در شورای عالی بورس باشد و با انتخابات بتوانند نماینده خود را برای شورای عالی بورس انتخاب کنند، از تضییع حقوق سهامداران حقیقی جلوگیری میکند و رسالت این کانون به درستی انجام خواهد شد.
عمیدی در پایان خاطرنشان کرد: امیدواریم موارد مناسب دیگری به این ۹مورد اضافه شده و در کمیسیونهای مربوطه به سرعت تصویب شود تا آثار مثبت آن در بازار مشاهده شود. همچنین میتوان کمیتهای تشکیل داد تا بحث نرخگذاریهای دستوری در صنعت خودرو، اورهسازی و دیگر صنایع و تضییع حقوق سهامداران این مجموعهها را بررسی کند. سپس با ارائه پیشنهادات خوب خود، بتواند زمینه یکسانسازی حقوق همه سهامداران در بحث نرخگذاری را دنبال کرده تا منافع سهامداران حقیقی و حقوقی صنعتهای مشمول نرخگذاری دستوری تامین شود و حقی از این دسته از سهامداران تضییع نشود.