انواع نمودارها در بازار فارکس

تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال (تکنیکی - Technical Analysis) روشی است که برای پیش بینی روند قیمت کالا یا سهام در آینده براساس تاریخچه قیمتی و رفتاری آن در بازار استفاده می شود. این تحلیل در بازار فارکس، بایننس و. و حتی بورس ایران نیز کاربرد دارد. تجزیه و تحلیل فنی اغلب برای ایجاد سیگنال های کوتاه مدت استفاده می شود و اطلاعات مفیدی را در اختیار تحلیلگران و معامله گران قرار می دهد که بتوانند با استفاده از آن ها پیش بینی دقیق تری انجام دهند.
در واقع تحلیل تکنیکی شامل مطالعه و بررسی نمودارها و الگوها است که وضعیت سهم های مختلف در بازار را برای معامله گران و سرمایه گذاران روشن می کند. فرض کنید قیمت یک سهم در طول یک سال تغییرات زیادی دارد. برای مثال در پاییز نمودار این سهم روند صعودی پیدا میکند. با استفاده از این تحلیل می توان تمام تغییرات و عواملی که روی سهم تأثیر گذاشته اند را شناسایی و برای موفقیت بیشتر در خرید و یا فروش سهم استفاده کرد.
فلسفه تحلیل تکنیکال
- همه چیز در قیمت لحاظ شده است:
به این معنا که همه عوامل سیاسی اقتصادي و. در قیمت لحاظ شده است. تغییرات قیمت تابعی از عرضه و تقاضاست. اگر تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت صعودي می شود و اگر عرضه بر تقاضا پیشی گیرد قیمت کاهش می یابد. این تغییرات، اساس تمام پیش بینی هاي اقتصادي و بنیادي است. - قیمت ها بر اساس روند حرکت می کند:
هدف از ترسیم نمودار قیمت، شناسایی روند و پیش بینی جهت حرکت این روند است. - تاریخ تکرار می شود و آینده چیزي نیست جز گذشته:
تحلیلگران فنی معتقدند که تاریخ تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال از الگوهای نمودار برای تجزیه و تحلیل حرکات بعدی بازار استفاده می کند. در حالی که چندین سال از انواع تجزیه و تحلیل استفاده شده است، اما همچنان هم اعتقاد بر این است که از آنها استفاده شود.
نمودار حسابی و نمودار لگاریتمی در تحلیل تکنیکال
در مبحث تحلیل تکنیکال، نمودار قیمت مهمترین ابزار مورد استفاده فرد به شمار میرود که کلیت تحلیل و تصمیمگیری در رابطه با انجام معامله توسط آن انجام میشود. به همین دلیل، حساسیت زیادی روی نوع نمودار مورد استفاده توسط تحلیلگر وجود دارد و این که چه نموداری برای تحلیل نماد مدنظر استفاده شود بسیار مهم است.
برای کسب انواع نمودارها در بازار فارکس اطلاعات بیشتر در ارتباط با نمودارها به مقالهی نمودارخوانی (Chart Analysis) مراجعه کنید.
انواع نمودار قیمت
نمودار قیمت از دو بخش زمان در محور افقی (محور X) و قیمت در محور عمودی (محور Y) تشکیل شده است. زمان در هر صورت با گامهای ثابت مورد بررسی قرار میگیرد؛ ولی تغییرات قیمت به دو صورت تحلیل میشود: حسابی و لگاریتمی.
در تغییرات قیمت برحسب مقیاس حسابی یا خطی، تغییرات ارزی قیمت (ریال، دلار، تتر و …) بررسی میشود؛ به نحوی که به طور مثال فاصله 1000 ریال تا 1200 ریال با فاصله 4000 ریال انواع نمودارها در بازار فارکس تا 4200 ریال یکسان است. این مقیاس هنگامی کاربرد دارد که روند کلی بازار مدنظر خنثی بوده یا تغییرات قیمتی در بازه زمانی مدنظر کم باشد (زیر 100 درصد).
از طرفی در مقیاس لگاریتمی، میزان تغییرات قیمت، مستقل از ارز پایه و برحسب درصد محاسبه و رسم میشود؛ به طوری که در نمودار قیمت با مقیاس لگاریتمی، برای مثال فاصله 1000 ریال تا 2000 ریال با فاصله 2000 ریال تا 4000 ریال یکسان است. زیرا هردو، گام قیمتی 100% را نشان میدهند. مقیاس لگاریتمی در بازارهای ناپایدار با تغییرات شدید قیمتی یا در بازههای بلندمدت در بازارهای با پایداری قیمتی بیشتر کاربرد دارد. به طور کلی برای تغییرات قیمتی بزرگ (بالای 100 درصد) از مقیاس لگاریتمی استفاده میشود. نکته دیگر در رابطه با این مقیاس آن است که از آنجاییکه در نمودارهای با این مقیاس تنها محور عمودی لگاریتمی بوده و محور افقی که نشاندهنده زمان است همچنان خطی بررسی میشود، گاهاً به آن مقیاس و یا نمودار نیمه لگاریتمی (Semi-log) نیز گفته میشود.
یک نکته دیگر در رابطه با استفاده از انواع مقیاسها این است که در تغییرات کم قیمت (زیر 100 درصد) مقیاس حسابی و لگاریتمی با هم تفاوت چندانی ندارند و به همین دلیل هر دوی آنها قابل استفاده هستند.
مثال 1
در مثال زیر، نماد خودرو (ایران خودرو) از بازار بورس تهران، از اواخر سال 1397 تا اواخر سال 1399 نشان داده شده است. در طول این دو سال تغییرات قیمت تعدیل شده در بازه 130 ریال تا 8000 ریال بوده است که حدود 6,000 درصد نوسان قیمتی را نشان میدهد. همانطور که در عکس مشخص است، نمودار با مقیاس حسابی تقریباً تا انتهای سال 1398 را به سختی و تقریباً ثابت نشان میدهد، در حالی که نوسان در این بازه از 130 ریال تا 675 ریال و حدود 400 درصد بوده است که اصلاً مقدار کمی نیست.
مثال 2
در این مثال، شاخص بیتکوین با نماد BLX (BraveNewCoin Liquid Index for Bitcoin) از بازار ارزهای دیجیتال مورد بررسی قرار گرفته است. بازه مورد بررسی از اواخر سال 2011 تا اواخر سال 2017 میباشد که از حدود 2 دلار تا حدود 19500 دلار تغییرات قیمت داشته است که این میزان تغییرات نزدیک به یک میلیون درصد میباشد. همانند مثال قبل، در این مثال نیز با بررسی نمودار با مقیاس حسابی عملاً تا مارس 2017 تغییرات محسوس قیمت مشاهده نمیشود، در حالی که در نمودار لگاریتمی و با بررسی تغییرات قیمت، بیش از 55,000% نوسان قیمتی از 2 دلار تا حدود 1200 دلار را شاهد خواهیم بود.
مثال 3
جفت ارز EURJPY (یورو برحسب ین ژاپن) در بازار فارکس، از سال 1993 به صورت ثبت شده مبادلات فعال داشته است. در تمام مدت فعالیت این جفت ارز، پایینترین قیمت ثبت شده 89.581 ین ژاپن در اکتبر سال 2000 و بالاترین قیمت 169.723 ین ژاپن در ژولای سال 2008 میباشد. در ماژورترین حالت نیز تغییرات قیمت زیر 100 درصد است و همانطور که در شکل مشخص است تفاوت چندانی بین نمودار حسابی و لگاریتمی وجود ندارد. برای همین در تحلیل جفت ارزهای بازار فارکس، حساسیت خاصی در رابطه با انتخاب نوع نمودار وجود ندارد.
نحوه محاسبه سطوح در نمودار لگاریتمی
در نمودار لگاریتمی، همانطور که گفته شد، تغییرات درصدی قیمت مورد بررسی قرار میگیرد. این تغییرات به صورت یک ضریب در قیمت اولیه ضرب میشود تا به قیمت نهائی انواع نمودارها در بازار فارکس برسد. به عنوان مثال اگر بگوییم قیمت از x به اندازه n درصد رشد داشته تا به قیمت y برسد، در این صورت داریم:
علت اضافه شدن عدد 100 به n لحاظ کردن قیمت اولیه است. برای درک بهتر این موضوع رشد 50 درصدی 1000 ریال را در نظر بگیرید که به 1500 ریال میرسد. حال داریم:
1000 * (100+50)/100 = 1500
حال با توجه به قوانین محاسبات لگاریتمی خواهیم داشت:
log(x * y) = log(x) + log(y) = log(z)
در نتیجه در محاسبات لگاریتمی خواهیم داشت:
log(x) + log((100+n)/100) = log(y)
که این فرمول کاملاً نشان میدهد که اگر میزان تغییرات قیمت بر حسب درصد یکسان باشد، گام افزایشی یا کاهشی داخل نمودار ثابت خواهد بود که در طول نمودار باعث میشود نوسانات قدرتمند اولیه هم در بازارهای با تغییر قیمت بالا قابل رویت باشند.
فلسفه استفاده از نمودارهای حسابی و لگاریتمی:
در تغییرات قیمت از 1000 ریال به 1500 ریال به صورت حسابی، فردی با 10 میلیون ریال سرمایه معادل حاصلضرب 500 ریال در 10,000 سهم به میزان 5 میلیون ریال سود خواهد داشت؛ در حالی که فردی با 100 میلیون ریال سرمایه معادل حاصلضرب 500 ریال در 100,000 سهم برابر با 50 میلیون ریال سودآوری داشته است. این تغییرات قیمت در حالت لگاریتمی برای هر دو فرد به میزان 50% بازدهی خواهد بود که مستقل از قدرت خرید اولیه فرد است.
نتیجهگیری:
استفاده از نمودار لگاریتمی در بازارهای رونددار و با تغییرات قیمتی بزرگ به تحلیلگر دید بهتری میدهد، در حالی که استفاده از نمودار لگاریتمی و حسابی در نمودارهای با روند خنثی و با تغییرات قیمتی کم، جوابدهی یکسانی داشته و تفاوت چندانی ندارند. با توجه به این بحث و تمایل به جامعیت بخشی به سیستم تحلیلی واحد، شاید استفاده از نمودار لگاریتمی بهتر باشد.
Murphy, John J.. Technical Analysis of the Financial Markets: A Comprehensive Guide to Trading Methods and Applications. United Kingdom: New York انواع نمودارها در بازار فارکس Institute of Finance, 1999.
Prechter, Robert Rougelot., Frost, Alfred John. ELLIOTT WAVE PRINCIPLE – KEY T. United States: PROBUS PUBLISHING Company, 2005.
انواع چارت در بازارهای مالی
همیشه از قدیم میگویند: «یک تصویر ۱۰۰۰ کلمه است»؛ پس چرا ما نباید از این قابلیت استفاده کنیم؟ بیایید همه چیز را تصویری کنیم و از نعمت بینایی خود در جهت سود استفاده کنیم. از این به بعد، چارت بهترین دوست شما خواهد بود. پس سعی کنید با انواع چارت دوست باشید.
یک چارت، یا به طور دقیقتر، یک چارت قیمت، اولین ابزاری است که هر تریدر با تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد؛ پس باید آن را یاد بگیرد.
یک چارت به طور ساده نمایش دیداری قیمت در طول زمان است.
کار آن نمایش فعالیت تریدرها است که در طول یک دوره یا پریود معاملهگری رخ داده (چه ۱۰ دقیقه باشد، چه ۴ ساعت، یک روز یا یک هفته)
هر دارایی در بازارهای مالی که بتوان داده قیمتی آن را در بازه زمانی بدست آورد، میتواند به یک چارت تبدیل شود و میتوان روی آن تحلیل کرد. حتی شما اگر داده قیمتی مرغ، گوشت یا تخممرغ هم داشته باشید، میتوانید بفهمید کی گران میشود(چون متاسفانه هیچوقت ارزان نمیشوند! 😂)
تغییرات قیمتی مجموعهای از رویدادهای رندم و تصادفی است، پس کار ما به عنوان یک تریدر این است که ریسک را مدیریت کنیم و روی احتمالات سرمایهگذاری کنیم. اینجاست که چارت به کمکمان میآید.
انواع چارت ها بسیار کاربر-پسند هستند زیرا فهمیدن تغییرات قیمتی در طول زمان به دلیل تصویری بودن آنها بسیار راحت است.
با یک چارت، تحلیل تغییرات قیمتی، الگوها و تمایلات یک ارز یا هر نماد دیگری بسیار ساده است.
نمیخواهیم بحث را مثل کلاس ریاضی مدرسه خشک کنیم. واقعیت این است که آموزشهایی که به ما دادند کمترین کاربردی ندارد؛ اما در این بخش فقط یک آموزش شاید به کار آید.
اگر یادتان باشد در نمودار ۲ بعدی، یک محور Yو محور دیگر X بود. در چارت مالی، محور Y (عمودی) مقیاس قیمت است و محور X (افقی) مقیاس زمان است.
در انواع چارت، قیمت از چپ به راست خوانده میشود؛ پس جدیدترین قیمت بازار در راستترین بخش چارت وجود دارد.
در ایام قدیم، این چارتها با دست نقاشی میشدند!
خوشبختانه، بیل گیتس و استیو جابز به دنیا آمدند تا برای ما کامپیوتر را خلق کنند. پس امروزه چارتها توسط کامپیوتر و نرمافزار کشیده میشوند.
انواع چارت قیمتی چه چیزی را نشان میدهد؟
نمودارهای قیمتی تغییرات عرضه و تقاضا را نشان میدهد.
به زبان ساده، چارت مجموع خریدها و فروشهای یک نماد (در این مورد مثلاً جفت ارز) است.
یک چارت شامل تمام اخبار فعلی و انتظارات تریدرها از اخبار آینده میشود. وقتی آینده از راه میرسد و واقعیت از آن انتظارات متفاوت است، قیمت دوباره تغییر میکند.
اخبار آینده حالا تبدیل به «اخبار رخداده» شده است و با این اطلاعات جدید، تریدرها انتظارات خود را از اخبار آینده اصلاح میکنند. همین چرخه بارها تکرار میشود.
چارتها تمام فعالیت میلیونها شرکتکننده در بازار را مخلوط میکند و نمایش میدهد. چه این شرکتکنندهها انسانها باشند چه الگوریتمها (رباتها)
چه این تراکنشها به وسیله یک صادرکننده، مداخله ارزی توسط بانک مرکزی، تریدهای انجام شده توسط هوش مصنوعی در هج فاند یا معامله تریدرهای خرده باشد، یک چارت تمام این دادهها را به صورت یک فرمت تصویری به ما نمایش میدهد تا بتوانیم روی آن تحلیل تکنیکال کنیم.
انواع چارت قیمتی
اجازه دهید به ۳ نوع از معروفترین نوع چارت قیمتی نگاهی بیاندازیم:
۳.چارت شمعی (candlestick)
حالا هرکدام از این چارتها را توضیح میدهیم و به شما نشان میدهیم چه نکاتی در هر کدام مهم است.
چارت خطی(Line Chart)
یک چارت خطی ساده به این صورت است که از بسته شدن یک قیمت در بازه زمان به قیمت بعدی، خطی میکشد.
وقتی با خط به صورت رشتهای در میآیند، میتوانیم حرکت قیمت عمومی یک نماد را در بازه زمان نشان دهد.
خواندن این چارت بسیار ساده است، اما چارت خطی ممکن است اطلاعات جزئی کمتری درباره رفتار قیمت در بازه زمان به تریدر بدهد.
تمام چیزی که نشان میدهد این است که قیمت در انتهای بازه زمانی در قیمت X بسته شده است. دیگر هیچ اطلاعات دیگری وجود ندارد.
یکی از فایدههای این نوع چارت، دیدن سریع و آسان روند است. از این چارت معمولاً برای دیدن یک تصویر کلی از بازار استفاده میشود.
این چارت همچنین بهترین ابزار برای نمایش روندها است که خیلی ساده همان «شیب خط» است.
بعضی از تریدرها کلوز (قیمت بسته شدن) کندلها را مهمتر از اُپن(قیمت باز شدن کندل)، لو (پایینترین قیمت کندل) یا های (بالاترین قیمت کندل) میدانند. با توجه به فقط کلوز کندلها، نوسانات مابین آن نادیده گرفته میشود.
در بخش زیر یک مثال از EUR/USD وجود دارد:
چارت میلهای(Bar chart)
یک چارت میلهای کمی پیچیدهتر از دو مدل قبلی است، این نوع چارت قیمت باز و بسته، های و لو را نشان میدهد.
چارت میلهای به تریدر کمک میکند بازه قیمتی را در هر بازه زمانی مشاهده کند.
این میلهها ممکن است بزرگ یا کوچک باشند (هر میله با میله دیگر متفاوت است، درست مثل کندل)
بخش پایینی میله عمودی نشاندهنده پایینترین قیمت معامله شده در بازه زمان است (همان لو یا Low) به همین ترتیب بخش بالایی میله عمودی نشاندهنده بالاترین قیمت معامله شده در بازه زمان است (همان های یا high)
هر میله که کامل میشود، نمایانگر کل اطلاعات قیمتی در بازه زمانی خودش است.
اگر قیمت نوسان بزرگی در بازه قیمتی انجام دهد، میله بلندتر میشود و همینطور اگر نوسان کمی انجام دهد، میله کوتاه خواهد بود.
نوسان در اندازه میله به دلیل روشی است که هر میله ساخته میشود. ارتفاع عمودی میله نمایانگر بازه بین قیمت های و لو در یک بازه زمانی است.
میله قیمتی همچنین در بازه زمان، قیمت باز شدن و بسته شدن را به خطی افقی ضبط میکند.
خط افقی سمت چپ میله، قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست میله قیمت بسته شدن میله را نشان میدهد.
در بخش زیر یک مثال از EUR/USD وجود دارد:
یک میله به طور ساده، برشی از زمان است، ممکن است این برش (بازه زمانی) یک روز، یک هفته یا یک ساعت باشد.
هرجا شما واژه میله را دیدید، به بازه زمانی یا تایم فریم آن دقت کنید.
چارت میلهای همچنین با نام “OHLC” شناخته میشود زیرا نمایانگر Open,High,Low,Close
یک تفاوت عمده بین چارت خطی و یک OHLC این است که چارت میلهای میتواند نوسانات را نشان دهد.
در بخش زیر دوباره تصویری از یک میله در چارت میلهای را داریم:
Open: خط کوچک افقی در سمت چپ میله که نشاندهنده قیمت باز شدن است
High: بالای خط عمودی که بالاترین قیمت در بازه زمانی را نشان میدهد.
Low: پایین خط عمودی که نشاندهنده پایینترین قیمت در بازه زمانی است
Close: خط کوچک افقی در سمت راست که نشاندهنده قیمت بسته شدن است.
چارت شمعی ژاپنی یا کندلی (Candlestick Chart)
چارت کندلی در انواع چارت یک ورژن یا نسخه دیگر از همان چارت میلهای است.
چارتهای کندلی همان اطلاعات قیمتی چارت میلهای را نشان میدهند، اما زیباتر و گرافیکیتر👌
بسیاری از تریدرها این چارت را نه تنها به دلیل زیبایی آن بلکه به خاطر سادگی آن در خواندن دوست دوست دارند.
چارت کندلی هم همان بازه های تا لو را در یک حط عمودی نشان میدهند. هرچند، در نمودار کندلی، بدنه بزرگتر میانی، بازه قیمتی باز و بسته شدن را نشان میدهد.
کندلها به خواندن سنتیمنت بازار با تفاوت رنگشان کمک میکنند.
به شکل سنتی، اگر بدنه میانی پر یا رنگی باشد، نشان میدهد کلوز پایینتر از اُپن است.
در این مثال، رنگ پر شده مشکی است. برای بلوکهای پرشده ما، بالای بدنه یا بلوک، قیمت باز شدن و پایین بلوک، قیمت بسته شدن است.
اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، بلوک یا بدنه میانی به شکل سفید یا توخالی خواهد بود.
ما در میهن چارت اصلاً دوست نداریم فقط روی چیزهای سنتی تمرکز کنیم (چارت سیاه و سفید). ظاهر این چارتها کمی غیر جذاب است.
انواع نمودارها و موارد استفاده آنها
نمودارهای مختلفی در این بازار وجود دارد که ممکن است متفاوت به نظر برسند ولی در آخر همگی اطلاعات مورد نیاز کاربر را بیان میکنند.
انواع نمودار های تحلیل مورد استفاده در بازار فارکس
نمودار تحلیل یکی از ابزار و موارد بسیارپرکاربرد در تبادلات و بازارمعاملات فارکس و بروکر فارکس به حساب می آید که کاربر با تجزیه و تحلیل و آنالیز انواع مختلف این نمودار ها می تواند تصمیم موفق تر و بهتر در زمینه تبادلات را در بازار معاملات فارکس اخذ نماید. از جمله انواع نمودار تحلیل می توان به نمودار تحلیل خطی، نمودار تحلیل میله ای و نمودار تحلیل شمعی اشاره نمود.
نمودار تحلیل یکی از موارد بسیار کاربردی در بازار معاملات فارکس به حساب میآید که با استفاده از آنها می توان به تجزیه و تحلیل تبادلات و بازار معاملات پرداخت و در نتیجه با استناد به داده هایی که در نمودار ها وجود دارد به اخذ تصمیم گیری مناسب در جهت انجام معاملات در بازار فارکس اقدام می نماییم. ما در این مقاله قصد داریم به معرفی پرکاربردترین انواع این نمودار بپردازیم و پس اگر شما قصد دارید در مورد این موضوعات اطلاعات خوبی کسب نمایید این مقاله را مطالعه کنید:
نمودار خطی
یکی از انواع نمودار انواع نمودارها در بازار فارکس تحلیل، نمودار تحلیل خطی می باشد که مکانیزم آن به این صورت است که خطی است که از یک قیمت بسته شده به قیمت بسته شده بعدی ترسیم می گردد. وقتی که نقاط به وجود آمده از بسته شدن قیمت ها به صورت متوالی به یکدیگر متصل گردند امکانی به وجود می آید تا مسیر حرکت قیمت یک جفت ارز را در یک دوره زمانی مشخص مورد بررسی و بازبینی قرار دهیم.
نمودار تحلیل
نمودار میله ای
یکی از انواع نمودار تحلیل، نمودار تحلیل میله ای می باشد که دارای ساختار و کاربردهای پیچیده تری نسبت به نمودار تحلیل خطی می باشد. این نمودار موارد مانند قیمتهای باز و بسته شدن و همچنین پارامترهای مانند کف و سقف قیمت تبادلات را به نمایش می گذارد. در نمودار میله ای یک نوار عمودی وجود دارد که پایین این نوار نشان دهنده کف قیمت معامله شده برای یک دوره زمانی مشخص می باشد و در صورتی که به بالای نوار مراجعه نماییم آن قسمت نشان دهنده سقف قیمت پرداخت شده در این دوره زمانی مشخص می باشد. خط نوار عمودی در نمودار تحلیل میله ای دامنه این معاملات جفت ارزها را در تبادلات فارکس به نمایش می گذارد. همچنین خط تیره رنگ موجود در سمت چپ نوار که حالت افقی دارد قیمت باز شدن تبادلات و همچنین خط تیره رنگ موجود در سمت راست که حالت افقی دارد به قیمت بسته شدن تبادلات در بازار معاملات فارکس را در اختیار ما می گذارد.
نمودار شمعی
نمودار تحلیل شمعی یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل پرکاربرد در بازار معاملات فارکس به حساب میآید که به نوعی همان اطلاعاتی که نمودار تحلیل میلهای در اختیار کاربر قرار می دهد را با گرافیک جذاب تر و فرمت کاربرپسند تر در اختیار فرد درخواست کننده قرار میدهد. در نمودار تحلیل شمعی محدوده بالا و پایین قیمت و باز و بسته شدن به صورت خط عمودی به نمایش در می آید. در نمودار تحلیل شمعی بلوک در نظر گرفته شده دارای ابعاد بزرگتری بوده و محدوده بین قیمت باز شدن و بسته شدن به صورت تمام و کمال به کاربر نشان داده می شود.
پرایس اکشن RTM چیست؟
پرایس اکشن RTM یکی از انواع پرایس اکشن هاست که می تواند به تریدر یا معامله گر در جهت کسب سود بیشتر کمک بزرگی کند، سرمایه گذاران بزرگ بازار ارزهای دیجیتال ( کریپتوکارنسی - cryptocurrency) از روش پرایس اکشن به میزان زیادی برای معاملات خود استفاده می کنند، این روش بدون استفاده از هیچ اندیکاتوری و تنها با استفاده از فاکتور قیمت و گذشته مسیر کوین یا توکن مورد نظر صورت می گیرد، به همین خاطر این روش یکی از محبوب ترین روش های تحلیل است.
آشنایی با پرایس اکشن
تحلیل در بازارهای مالی بر دو نوع تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال تمرکز دارد، تحلیل تکنیکال بر موضوعات، شناخت کندل انواع نمودارها در بازار فارکس و همچنین پیاده سازی استراتژی ها معاملاتی سروکار دارد. همچنین دیگر تحلیل بازار ارزهای دیجیتال یعنی تحلیل فاندامنتال با اخبارهای بازار سیگنال های خرید یا فروش را به معامله گران می دهد، قابل ذکر است که یکی از مهم ترین بخش های بلاک چین، تحلیل درون زنجیره ای است.
پرایس اکشن یکی از تحلیل های تکنیکال است که با توجه به مهم ترین فاکتور خود یعنی قیمت، سیگنال های خرید یا فروش را به سرمایه گذاران می دهد، این تحلیل انواع مختلفی دارد که در جدول زیر آنها را مشاهده می کنید.
انواع پرایس اکشن های موجود در بازار ارزهای دیجیتال |
پرایس اکشن مدل RTM |
پرایس اکشن مدل ال بروکس |
پرایس اکشن مدل Woods |
پرایس اکشن مدل Lance |
مقایسه پرایس اکشن مدل RTM با پرایس اکشن مدل Lance
هنگامی که معامله گران بازار با استفاده از اندیکاتورها و الگوهای کلاسیک تحلیل های خود را پیش می بردند و اکثر مواقع با ضرر از بازار مالی خارج می شدند، شخصی به نام ایف (If Myante) متوجه شد که موسسات و بانکها برای بدست انواع نمودارها در بازار فارکس آوردن پول معامله گران خرد (کوچک و کم سرمایه)، با دستکاری و ایجاد ترفندهایی بر روی نمودار پیشروی بازار سرمایه قصد فریب دادن این دسته از سرمایه گذاران را دارند. تصمیم گرفت تا یک آکادمی تاسیس کند و با بررسی دقیق نمودار تمام این فریبها را کشف کند.
تلاش چندین ساله وی برای کشف راز بازار و تحرکات قیمت سبک قدرتمندی از پرایس اکشن را بوجود آورد که نامش RTM است.
نوع دیگری از پرایس اکشن، پرایس اکشن ال بروکس است، به علت بهینه بودن این روش تکنیکال، ال بروکس توانسته است طرفداران زیادی را به سمت خود جذب کند.
ستاپ های ال بروکس یکی از کامل ترین در پرایس اکشن است.
جهت آشنایی با پرایس اکشن و تحلیل نمودارها می توانید دوره پرایس اکشن را تهیه کنید.
(لنس بگز) یکی از معامله گران حرفه ای بازار فارکس و بورس است، وی فعالیت اصلی خود را در بازار فارکس انجام می داد و در بازارهای دیگری همچون معاملات آتی نیز فعالیت می کرد. این معامله گر با نوشتن کتاب پرایس اکشن لنس بگز و ارائه دوره های آموزشی پرایس اکشن خود کمک بزرگی به معامله گران این بازارها کرده و افراد زیادی به روش او معاملات خود را انجام میدهند. آقای لنس بگز با ارائه این کتاب سعی کرده است تا تمامی مباحث مربوط به استراتژی پرایس اکشن را در آن ارائه دهد.
لنس بگز Lance Beggs معامله گر حرفه ای فوق العاده خوب و محترمی می باشد که درک خوبی از مباحث مهم پرایس اکشن از جمله: تجزیه و تحلیل تکنیکال، پرایس اکشن ساختار بازار، مدیریت ریسک و سرمایه، ترکیب مناطق با احتمال زیاد برای خرید و فروش و روانشناسی معامله گری را داشته و به همین کیفیت آن ها را به شاگردان خود و در محصولاتش ارائه میدهد.
ستاپ های معاملاتی پرایس اکشن Lance
ستاپ های معاملاتی بازار ارزهای دیجیتال با شناسایی ضعف در حرکت فعلی قیمت به دست میآید. فرصتهای معاملاتی در محدوده سطوح حمایت و مقاومت در تایم فریم معاملاتی و تایم فریم بالاتر مشخص میشوند.
ستاپ های معاملاتی لنس بگز |
ستاپ تست حمایت و مقاومت |
ستاپ شکست ناموفق |
ستاپ پولبک بعد از شکست |
ستاپ پولبک ساده در روند |
ستاپ پولبک پیچیده در روند |
ستاپ تست حمایت و مقاومت (TST)
ستاپ حمایت و مقاومت در شرایطی ایجاد می شود که قیمت توانایی عبور از این دو محدوده را ندارد لذا زمانی که قیمت در عبور از این محدوده ها ناتوان باشد، این سطوح حفظ خواهند شد. احتمال موفقیت این معامله در شرایطی بالاتر است که قیمت به مقاومت های تایم فریم بالاتر واکنش نشان دهد.
ستاپ شکست ناموفق (BOF)
همان طور که در تصویر بالا مشخص است، قیمت پس از رسیدن به محدوده حمایت و مقاومت به آن نفوذ کرده و از آن عبور کرده است اما قیمت، توانایی ادامه حرکت موفقیت آمیز خود را ندارد و مجدد به داخل محدوده باز می گردد. مفهوم این ستاپ این است که تریدرها یا معامله گران بازار ارزهای دیجیتال هنگام شکست قیمت وارد معامله شده اند، لذا بازار توانایی کافی برای ادامه مسیر را ندارد؛ عدم توانایی ادامه مسیر سبب میشود معاملهگران ذکر شده به دام بیوفتند و خروج آنها سبب فشار بیشتر در جهت مخالف شکست خواهد شد.
ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB)
در این مدل، قیمت پس از عبور از محدوده حمایت و مقاومت، یک پولبک ضعیف را ایجاد می کند، این نشان دهنده ضعف در مسیر پولبک و قدرت حرکت در مسیر جدید است. نکته قابل توجه برای کاربران حوزه ارزهای دیجیتال، بررسی کردن حرکت مسیر است تا نشانه های ضعف را مشاهده کند.
در صورت مشاهده ضعف در پولبک بعد از شکست به دنبال ستاپ معاملاتی BPB باشید. برای ورود به معامله در هر یک از ستاپها میبایست نسبت مناسب ریسک به ریوارد و تریگر ورود خصوصا در محدوده قیمتهای عمده فروشی LWP فراهم باشد.
ستاپ پولبک ساده در روند (BP)
قابل توجه ترین و مهم ترین نکته تحلیل حرکات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) این است که بازار همواره در جهت قدرت و خلاف جهت ضعف حرکت میکند. معامله گران بزرگ از این پولبک های ضعیف برای یافتن معاملهگرانی که به اشتباه در خلاف جهت روند وارد شدهاند و خروج آنها حرکت در مسیر روند اصلی را تقویت میکند، استفاده میکنند.
تحلیل کندل به کندل حرکات قیمت کمک میکند تا زمان پایان پولبکها را شناسایی کنیم. یکی از نواحی که احتمال اتمام پولبکها را تقویت میکند، کف و سقف نوسان پیشین میباشد.
در شکل بالا توجه به کف و سقف نوسانهای پیشین که احتمال بیشتری برای اتمام پولبکها را نمایان میکند، نشان داده شده است.
ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB)
در این ستاپ ورود به معامله بعد از تحقق پولبکهای پیچیده اتفاق می افتد چرا که این ستاپ متشکل از چندین نوسان و یا اصلاح زمانی و فرسایشی بوده است. با مشاهده ضعف در این اصلاح پیچیده میتوان به دنبال ستاپ معاملاتی CPB بود. وقوع PBهای ناموفق که تاکنون قیمت در جهت روند حرکت نکرده، میتواند سبب فرصت CPB شود.
ستاپ CPB فرصتهای معاملاتی قویتر، مطمئنتر و با سود بیشتری نسبت به ستاپهای PB ایجاد مینماید.
ستاپ های پرایس اکشن مدل RTM
ستاپ های پرایس اکشن مدل RTM |
QM |
Diamond |
Can Can |
QM در پرایس اکشن RTM
یکی از قدرتمندترین الگوریتم ها در پرایس اکشن RTM، ستاپ QM است، این الگوریتم با عرضه و تقاضا سرمایه گذاران بازار ارزهای دیجیتال سروکار دارد. در این الگو QM روند صعودی ابتدا قیمت، یک قله ساخته و سپس یک کف می سازد. قیمت دوباره بالا رفته و قله بالاتری می سازد و مجدد برگشته و قیمتی پایین تر از قبل را می سازد، در این حالت محدوده بین دو قله زون QM ما خواهد بود.
Diamond در پرایس اکشن RTM
این الگو زمانی تشکیل می شود که الگو QM در نمودار چارت شکست خورده باشد. این الگو به الگو الماس نیز معروف است چرا که با وصل کردن قله (HH) به قله بالاتر یعنی قله (HHH) و سپس وصل کردن این خطوط به کف پایین تر (LL) یک الماس تشکیل می شود.
Can Can در پرایس اکشن RTM
نواحی Can Can در روش پرایس اکشن RTM به زون هایی گفته می شود که انتظار واکنش های تند قیمت در آنجا زیاد است چرا که گره های اصلی قیمت در این زون ها دیده می شود.