شاخص مومنتوم چیست؟

معرفی انواع اندیکاتورها به همراه مثال هایی از هرنوع
شباهت اصلی بین انواع اندیکاتور های تحلیل تکنیکال این است که همه آنها در محاسبات خود از قیمت های اوراق بهادار (آغازین، پایانی، سقف، و کف) استفاده می کنند. اما همین تعداد اندک متغیر، صدها و بلکه هزاران اندیکاتور تجاری را به وجود آورده است.
دکتر سیگنال بازار ارزهای دیجیتال و بیت کوین را تحلیل می کند و شما را از افزایش قیمت های پیش رو مطلع می سازد و درتلاش هست، تا با ارائه برترین سیگنال های تحلیل شده بیت کوین و آلت کوین ها که دارای دقت بالایی هستند به افزایش عملکرد و کم کردن ریسک معاملات شما کمک کند تا سود شما را در معاملات به حداکثر برساند. به تیم تحلیلگر ما ملحق شوید و لذت تریدینگ را با دکتر سیگنال تجربه کنید.
اندیکاتور های تکنیکال
اندیکاتور های تکنیکال عموما به دو دسته تقسیم می شوند: اندیکاتورهای پیشرو و تأخیری (یا اصطلاحاً پسرو).
اندیکاتور پیشرو
اندیکاتورهای پیشرو آنهایی هستند که قبل از شروع روند قیمت سیگنال می هند، یعنی به نوعی از شروع حرکت قیمت جلو هستند و پیشاپیش سیگنال می دهند که روندی جدید رخ داده یا روند کنونی معکوس خواهد شد.
اندیکاتور تاخیری
اندیکاتورهای پسرو اما آنهایی هستند که عملکرد قیمت را دنبال می کنند، یعنی پس از اینکه روندی رخ داد یا معکوس شد، آنرا سیگنال می دهند. اندیکاتور های این هر دو دسته به یکی از انواع زیر تعلق دارند: اندیکاتورهای روند، حرکت، نوسان نما، یا حجمی.
اندیکاتورهای تشخیص روند
این اندیکاتورها برای نشان دادن روند یا جهت قیمت دارایی مورد معامله به معامله گران و سرمایه گذاران طراحی شده اند. درک روند قیمت با مشاهده قیمت در بازه های زمانی امکانپذیر است. روند قیمت یک دارایی می تواند به سمت پایین (منظور روند نزولی یا خرسی است) ، یا به سمت بالا (روند صعودی یا اصطلاحاً گاوی)، و یا جانبی (بدون جهت مشخص) باشد. دنباله رو های روند آن دسته از معامله گران هستند که از شاخص های روند برای تحلیل بازار استفاده می کنند. اندیکاتور های میانگین متحرک ساده، MACD ، شاخص میانگین جهت دار، و ابر ایچیموکو پرکاربردترین اندیکاتورهای روند نما هستند. اما در کنار آنها پارابولیک سار، رگرسیون خطی، نوسان نمای پیش بینی، و سوپر ترند هم نمونههای دیگری از گروه اندیکاتور های روند نما هستند. اندیکاتورهای تشخیص روند به معامله گران در شناخت جهت و روندی که معمولاً سودده ترین استراتژی است کمک می کنند. این اندیکاتورها همچنین با نشان دادن تغییر در روند، این امکان را برای او فراهم می کنند تا در موقعیت مناسب در شروع یک روند وارد شود.
اندیکاتورهای مومنتوم
اندیکاتورهای مومنتوم از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که برای تعیین قدرت یا ضعف قیمت سهام استفاده می شوند، و حرکت و سرعت افزایش یا سقوط قیمت سهام را اندازه گیری می کنند. شاخص های تکانه معمول شامل شاخص قدرت نسبی (RSI) و واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) هستند.
مومنتوم، نرخ رشد یا سقوط قیمت سهام را اندازه گیری می کند. از نقطه نظر روند ، مومنتوم شاخص بسیار مفید و پر کاربردی از قدرت یا ضعف در قیمت دارایی مورد نظر است. تاریخچه بورس همواره به ما نشان داده که مومنتوم هنگام رشد بازار بسیار مفیدتر از زمان سقوط بازار است. این واقعیت که بازارها بیشتر از سقوط رشد می کنند دلیل همین امر است. به عبارت دیگر ، بازارهای گاوی بیش از بازارهای خرسی دوام دارند.
همانطور که اشاره شد، مومنتوم اندازه گیری سرعتی است که ارزش یک اوراق بهادار در یک دوره معین در حال حرکت است. معامله گران مومنتوم بر روی سهام یا دارایی هایی تمرکز می کنند که بطور قابل ملاحظه و با حجم زیاد در یک جهت حرکت می کنند. برای این منظور، آنها از اندیکاتورهای مومنتوم مانند مکدی، شاخص قدرت نسبی (RSI)، استوکاستیک، CCI، شاخص کانال کالا، اسیلاتور مومنتوم چاندی، و Williams %R استفاده می کنند.
مشاهده می کنید که اندیکاتورهای مومنتوم نما بر اساس اندیکاتورهای اسیلاتورهستند که معمولاً برای تعیین پوزیشن های خرید بیش از حد و فروش بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرند.
اندیکاتورهای نوسانی
اندیکاتورهای مبتنی بر نوسان ابزارهای ارزشمندی در تحلیل تکنیکال هستند که تغییرات قیمت بازار را در یک بازه زمانی مشخص بررسی می کنند. به عبارت دیگر نوسان نرخ نسبی است که در آن قیمت یک اوراق بهادار حرکت می کند (بالا یا پایین). نوسان زیاد وقتی اتفاق می افتد که قیمت در یک دوره کوتاه سریع بالا و پایین شود. اگر قیمت به آهستگی حرکت کند ، می توانیم در نظر بگیریم که نوسان کمی دارد. هرچه قیمت ها سریعتر تغییر کنند، یعنی نوسان آنها بیشتر بوده. بنابر این هرچه قیمت کندتر تغییر کند، نوسان آنها کاهش می یابد. میتوان آنرا بر اساس قیمت های تاریخی اندازه گیری و محاسبه، و برای شناسایی روند استفاده نمود. نوسان همچنین به طور معمول نشان می دهد که در بازار خرید یا فروش بیش از حد صورت گرفته (به این معنی که قیمت به طور غیرقابل توجیهی بالا یا پایین است) ، که میتواند توقف یا برگشت روند را در پی داشته باشد.
نوسان در معاملات اهمیت بسیار بالایی دارد، آنقدر که می توان اندیکاتورهای گوناگونی را یافت که آنرا اندازه گیری، و یا از آن برای تولید سیگنال استفاده کنند. شناسایی نقاطی که قیمت به طور بالقوه متوقف و معکوس می شود برای هر تاجری بسیار مفید است. اندیکاتورهای نوسانی معمولاً در ترکیب با سایر شرایط تولید سیگنال استفاده می شوند. چندین اندیکاتور مبتنی بر نوسان وجود دارد که همگی از نوسان به روشی هوشمندانه برای کمک به شناسایی فرصت های معاملاتی استفاده می کنند. نمونه هایی از این اندیکاتورها عبارتند از: باند بولینگر که بطور گسترده ای محبوب و کاربرد آن آسان است، همراه با Average True Range ، کانالهای کلتنر (KC)، کانالهای دونچیان و Envelope.
اندیکاتورهای حجمی
بازار از خریداران و فروشندگان تشکیل شده. برای وقوع یک معامله، باید خریدار و فروشنده ای که مایل به انجام آن باشند وجود داشته باشد. بنابراین یک واحد حجم، معامله ای بین خریدار و فروشنده را نشان می دهد.
اصطلاح “حجم” برای اوراق بهاداری که در بازارهای بورس مبادله می شوند، به معنی در بر گرفتن چیزهای مختلف است. اما در بازار فارکس و سایر اوراق بهادار که از طریق بورس معامله نمی شوند، می تواند به معنای تعداد تیک ها (تغییرات قیمت) باشد که در یک بازه زمانی مشخص اتفاق می افتند. دلیل آن این است که هیچ مبادله متمرکزی وجود ندارد که معاملات در آن ثبت شود. و مهمتر از همه، دادههای مربوط به حجم نشان دهنده آنچه فقط در مورد یک فراهم کننده نقد شوندگی خاص رخ می دهد است.
گذشته از خود حجم، بسیاری از اندیکاتورهای دیگر نیز وجود دارند که براساس داده های حجم تنظیم می شوند. تحلیل این اندیکاتورهای حجمی همیشه به معامله گران و سرمایه گذاران کمک کرده است تا درک بهتری از اتفاقات بازار داشته باشند. برخی از پرکاربرد ترین اندیکاتورهای حجمی اینها هستند:
Volume price trend indicator
Money flow index
Chaikin money flow indicator
Ease of movement
Negative volume index
Volume-weighted average price
انواع مختلف شاخص های موجود در بالا را می توان برای هر بازار (سهام ، معاملات آتی ، فارکس ، قراردادهای اختیار معامله، ای تی اف ها…) و هر دوره (معاملات روزانه ، کوتاه مدت ، میان مدت و بلند مدت) اعمال کرد.
بسیاری از صاحب نظران توصیه می کنند که حداقل یک اندیکاتور از هر نوع را در سیستم معاملاتی خود بگنجانید شاخص مومنتوم چیست؟ تا معاملاتی ایجاد شده بر حسب استراتژی خود را تأیید کنید. اگرچه این یک توصیه خوب به نظر می رسد، ما به شما توصیه می کنیم قبل از تجارت واقعی بر اساس آن، در اجرای هر ایده یا توصیه جدید آنرا مورد پیش آزمون (backtest) قرار دهید.
کندل استیک درلغت به معنای شمعدان میباشد و جالب است که بدانید، فروشندگان برنج در ژاپن اولین افرادی بودند که از کندل ها برای شناسایی قیمت بازار وشتاب قیمتی در بازارهای مالی استفاده کردند. بنابراین در تعریف کندل میتوان گفت، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن قیمت یک ارز دیجیتال در یک دوره زمانی مشخص را مشخص نمود. 18 مورد معروف ترین الگوهای کندل ژاپنی در کندل شناسی را میتوانید در مقاله مربوطه و تخصصی شاخص مومنتوم چیست؟ دکتر سیگنال مطالعه نمایید.
اگر از قبل در بازار معاملات حضور داشته اید، به احتمال زیاد اصطلاحات “تحلیل بنیادی” و “تحلیل تکنیکال” را شنیده اید. این مفاهیم تعریف و پیش بینی ارزش ارز کریپتوکارنسی را به ذهن می آورد. تقریباً همه معامله گران اتفاق نظر دارند که تجزیه و تحلیل فنی یک تمرین اساسی است که باید از آن استفاده شود؛ روش های مختلف تحلیل سیگنال کریپتو کارنسی را بررسی کنید تا بتوانید باعلم کامل و دقیق به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.
آموزش اندیکاتور RSI تریدینگ ویو
RSI یا شاخص قدرت نسبی ( Relative Strength Index ) یک شاخص فنی است که قدرت یا ضعف یک جفت ارز یا سهام را با مقایسه حرکتهای صعودی آن در مقابل حرکتهای نزولی آن در یک دوره زمانی معین اندازهگیری میکند. اندیکاتور RSI توسط جی ولز وایلدر جونیور ایجاد شد و اولین بار در سال 1978 در کتاب خود با عنوان “New Concepts in Technical Trading Systems” از آن نام برده است.
اندیکاتور RSI چیست ؟
RSI یک شاخص مومنتوم در نظر گرفته می شود که به این معنی است که برای تعیین سرعت و قدرت حرکت قیمت و اینکه آیا روند اصلی در حال تقویت یا تضعیف است استفاده می شود. علاوه بر کمک به معامله گران در شناسایی روند اصلی قیمت، RSI همچنین برای شناسایی شرایط خرید بیش از حد و فروش بیش از حد که همان اشباع خرید و اشباع فروش نام دارد استفاده می شود شما می توانید برای واگرایی و سیگنال نیز از آن استفاده کنید .
ناحیه های مهم RSI
اندیکاتور RSI در یک بازه 0 تا 100 در حال نوسان است .
- اگر 70 و بیشتر از آن باشد نشان دهنده خرید بیش از حد ویا اشباع خرید است در این وضعیت ممکن است قیمت به سرعت کاهش پیدا کند و یا با سرعت بسیار بالایی به حرکت صعودی خود ادامه دهد.
- اگر 30 و کم تر از آن باشد به ما نشان می دهد بسیاری از معامله گران تصمیم به فروش گرفته اند و در این وضعیت ممکن است قیمت با سرعت بیشتری به کاهش خود ادامه دهد و یا بسیار سریع قیمت به اصطلاح برگردد و افزایش پیدا کند.
- اگر قیمت بالای 50 بود نشان دهنده افزایش قیمت است .
- اگر قیمت پایین 50 بود نشان دهنده کاهش قیمت است.
اندیکاتور RSI چطور محاسبه می شود؟
دوره پیش فرض برای شاخص قدرت نسبی (RSI) 14 دوره است. معامله گران از مقادیر متفاوتی استفاده میکنند که معمولاً از 2 دوره (برای نمودارهای هفتگی) تا 25 دوره (برای بازههای زمانی کوتاه مدت) متغیر است.
چطور از اندیکاتور RSI تریدینگ ویو استفاده کنیم؟
برای استفاده از اندیکاتور RSI در تریدینگ ویو باید ابتدا نمودار قیمتی یک ارز یا سهام را باز کنید سپس از بخش Indicators کلمه RSI را جستجو کنید مانند تصویر سپس آن را انتخاب کنید تا برای شما اضافه شود.
بعد از اضافه شدن اندیکاتور به نمودار قیمتی شما می توانید تنظبمات آن را تغییر دهید ولی همان تنظیمات پیش فرض پیشنهاد می شود .
در تصویر بالا که از انس جهانی طلا در تایم فریم 1 ساعته گرفته شده است مشاهده می کنید که قبل از شروع ریزش زیاد در انس اندیکاتور RSI به ما یک واگرایی منفی نشان می دهد و بعد از گذشت مدت زمانی قیمت شروع به کاهش کرده است.
واگرایی چیست؟ اگر قیمت صعودی باشد و اندیکاتور هایی مانند MACD و RSI کاهش باشند ما واگرایی منفی داریم و ممکن است در آینده قیمت کاهش پیدا کند و اگر قیمت نزولی باشد و اندیکاتور هایی مانند MACD و RSI صعودی باشند ما واگرایی مثبت داریم و ممکن است در آینده قیمت افزایش پیدا کند .
برای تایید یک روند جدید
شما با استفاده از اندیکاتور RSI می توانید یک تایید برای تغییر روند پیدا کنید.
اشباع خرید و اشباع فروش
برای پیشنهاد اینکه چه زمانی یک حرکت قیمت اخیر ممکن است به سطوح « اشباع خرید » و « اشباع فروش» برسد.
برای هشدار در مورد بازگشت احتمالی قیمت
به دلیل واگرایی بین قیمت واقعی و اندیکاتور RSI شما می توانید قبل از ورود به معامله شرایط قیمت را بررسی کنید شاخص مومنتوم چیست؟ که آیا قیمت ممکن است روند خود را ادامه دهد یا بزودی تغییر روند خواهد داد .
MFI یا شاخص گردش پول چیست؟
مومنتوم یا همان شتاب در قیمت را با اندیکاتوری به نام “شاخص گردش پول” (Money Flow Index) اندازهگیری می کنند. این اندیکاتور می تواند در طی یک دوره زمانی میزان ورود و خروج پول به یک دارایی اندازه گیری کند. همچنین شرایط اشباع خرید (منظور موقعیتی است که دیگر خریداری وجود ندارد) و اشباع فروش (منظور موقعیتی است که دیگر فروشندهای وجود ندارد) را با استفاده از این اندیکاتور شناسایی می کنند.
در این مطلب، با کمک مقالهای از وبسایت ig، اندیکاتور MFI و نحوه معامله با آن را به زبان ساده توضیح میدهیم.
این شاخص برای ارزیابی فشار خرید و فروش در یک بازار معین، همواره دو عامل قیمت و حجم معاملات را بررسی میکند. تحلیلگران بازارهای مالی دریافتهاند که عامل حجم معاملات به تنهایی قادر به سنجش میزان شتاب و اندازه حرکت نیست. آنچه که معاملهگران نیاز به شناسایی آن در بازار دارند، واکنش بازار به تغییرات قیمت است. به همین دلیل، شاخص گردش پول (MFI) با بررسی حرکات قیمت، افزایش شتاب آن را به سمت بالا یا پایین تأیید میکند. این شاخص همچنین میتواند نشاندهندهی احساسات بازار باشد.
شاخص گردش پول چگونه کار میکند؟
شاخص گردش پول با نوسان در محدودهی ۰ تا ۱۰۰ خود کار میکند. رقم ارائهشده در پایان محاسبه MFI، به منظور شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و به صورت خطی ترسیم میشود. خواندن این سیگنال کار راحتی است به صورتی که اگر MFI بالای ۸۰ باشد، بازار به عنوان بازاری اشباع از موقعیتهای خرید محسوب میشود، در حالی که اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود.
ایدهی استفاده از MFI این است که وقتی شاخص به بالای ۸۰ یا زیر ۲۰ میرسد، احتمالاً بهزودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معاملهگران باید به فکر باز کردن موقعیتهای جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.
نکتهی بسیار مهم دیگر، نظارت بر موقعیتهایی است که قیمت یک دارایی و MFI سیگنالهای متناقض ارائه میدهند که بهعنوان «واگرایی» شناخته میشود. در کل واگراییها زمانی اتفاق میافتند که روند قیمت خلاف روند اندیکاتور باشد. به عنوان مثال، اگر قیمت در حال افزایش باشد، اما MFI به سطوح جدید و بالاتر مطابق رشد قیمت نرسد، این یک نمونه از واگرایی نزولی و در واقع چرخش روند صعودی به نزولی است. این تناقض نشان میدهد که به زودی ممکن است فشار فروش وجود داشته باشد. در طرف مقابل، اگر قیمت به نرخهای پایینتر سقوط کند، اما MFI از آن پیروی نکرده و در مسیر صعودی باشد، این حرکت ممکن است نشانهای از واگرایی صعودی و فشار قریبالوقوع خرید باشد.
شایان ذکر است که واگراییها همیشه به معکوس شدن روند منجر نمیشوند. شاخص گردش پول میتواند سیگنالهای کاذب نیز تولید کند. این موارد زمانی اتفاق میافتند که شاخص ظاهراً فرصت معاملاتی مناسبی را ایجاد کند، اما قیمت مطابق انتظار حرکت نمیکند. در این صورت اگر معاملهگر، استراتژی مناسبی برای مدیریت ریسک در اختیار نداشته باشد، ورود به معامله میتواند ضررهای غیرمنتظره برای وی به همراه داشته باشد.
محاسبات MFI
معاملهگران نیاز به انجام محاسبات MFI نخواهند داشت، زیرا معمولاً سیستمها و پلتفرمهای آنلاین مانند تریدینگ ویو (Trading view) این کار را بهطور خودکار انجام میدهند. به راحتی میتوانید اندیکاتور MFI را به نمودار تحلیلی خود اضافه کنید و از آن بهره ببرید. اما دانستن مراحل و نحوهی محاسبات MFI، روشی عالی برای درک دقیق چیزی است که این شاخص نشان میدهد.
اگرچه فرمول MFI میتواند پیچیده به نظر برسد، اما پس از تجزیه و تحلیل به روشی در دسترس برای سنجش شرایط بازار تبدیل میشود. فرآیند محاسبهی MFI در پنج مرحله ساده به طور ساده بیان میشود:
- قیمت معمولی محاسبه میشود.
- جریان پول خام محاسبه میشود.
- جریان پول مثبت و منفی تعیین میشود.
- نسبت گردش پول محاسبه میشود.
- شاخص گردش پول محاسبه میشود.
گام اول: محاسبه قیمت معمولی
برای محاسبه قیمت معمولی برای هر دوره معاملاتی، باید میانگین بالاترین و پایینترین قیمت در یک صرافی و قیمت نهایی یا بسته شدن (Close) را پیدا کنید. این محاسبات به صورت زیر خواهند بود:
فرمول محاسبه قیمت معمولی
گام دوم: محاسبه جریان پول خام
جریان پول خام صرفاً یک عدد تقریبی از میزان سرمایه منتقلشده در بازار در یک دوره معین است. منظور از سرمایه منتقلشده مقدار سرمایه دستبهدستشده یا تغییر مالکیت دادهشده در بازار است، خواه این اقدام به خرید دارایی یا فروش آن منجر شده باشد. نحوهی محاسبهی آن به صورت حاصلضرب قیمت معمولی در حجم آن دوره محاسبه میشود.
فرمول محاسبه جریان پول خام
گام سوم: تعیین جریان مثبت و منفی
هنگامی که جریان پول خام را محاسبه کردید، اکنون میتوانید جریان این پول را به صورت مثبت یا منفی تعیین کنید. این کار با مشخص کردن اینکه جریان پول خام در یک دورهی معین بیشتر یا کمتر از دورهی قبل بوده است، انجام میشود. با توجه به اینکه قیمت معمولی از مشتقات جریان پول خام نیز هست، از این قیمت برای مثبت یا منفی بودن جریان هم میتوان استفاده کرد.
بنابراین در بیانی دیگر اگر قیمت معمولی برای دورهی معین شده بیشتر از دوره قبل باشد، جریان پولی مثبت در نظر گرفته میشود و در مقابل اگر از قیمت دوره قبل کمتر باشد، یک جریان پول منفی در نظر گرفته خواهد شد.
گام چهارم: محاسبه نسبت گردش پول
پس از تعیین جریان مثبت یا منفی پول میتوانید نسبت گردش پول را محاسبه کنید. نحوهی محاسبه به این صورت است که مجموع تمام جریانهای مثبت پولی در ۱۴ دوره گذشته را بر مبنای تمام جریانهای منفی طی ۱۴ دوره گذشته تقسیم کنید. این معادله به صورت زیر است:
فرمول محاسبه نسبت گردش پول
گام پنجم: محاسبه شاخص گردش پول
با محاسبه نسبت جریان پول میتوانید MFI را محاسبه کنید. فرمول شاخص گردش پول به شرح زیر است:
فرمول محاسبه شاخص گردش پول
در تفسیر این عدد میتوان گفت که اگر شاخص MFI مثبت باشد، قیمت دارایی در طی این ۱۴ دوره عمدتاً بالا رفته و نشانگر فشار خرید در آن است. در مقابل اگر قیمت تا حدود زیادی کاهش یافته باشد و عدد شاخص منفی باشد، بیانگر فشار فروش خواهد بود.
کاربردهای معاملاتی اندیکاتور MFI
در تفسیر اعداد نمایش دادهشده در شاخص گفتیم که اگر شاخص MFI بالای ۸۰ باشد، بازار به عنوان بازاری اشباع از موقعیتهای خرید محسوب میشود، در حالی که اگر این شاخص زیر ۲۰ باشد، علامتی برای شرایط اشباع فروش در بازار خواهد بود. وقتی شاخص به این سطوح در محدودهی این اندیکاتور میرسند، به زودی قیمت در بازار معکوس خواهد شد و معاملهگران باید به فکر باز کردن موقعیتهای جدید و استفاده از شتاب و مومنتوم حرکت بیفتند.
نکتهای که اکثر تحلیلگران تازه وارد آن را در نظر نمیگیرند این است که صرفاً به دلیل اینکه شاخص در زیر محدوده ۲۰ قرار دارد، اقدام به خرید نخواهیم کرد یا با ورود شاخص به ناحیهی ۸۰ دارایی خود شاخص مومنتوم چیست؟ را نفروخته یا وارد معاملهی فروش (Short) نمیشویم، بلکه باید از انواع فیلترهای دیگر تحلیل مانند انواع شاخصها، واگراییها، الگوها، سطوح حمایت یا مقاومت و موارد دیگری از این قبیل تاییدیه دریافت کرد. در ادامه توضیحات بیشتری در اینباره خواهیم داد.
این شاخص مانند تمامی شاخصهای تکنیکالی با یک سری از محدودیتها مواجه است. یکی از این محدودیتها این است که شاخص میتواند برای مدت زمان شاخص مومنتوم چیست؟ طولانی در نواحی اشباع خرید یا فروش نوسان کند و ممکن است باعث ایجاد سیگنالهای کاذب شود. با این حال، اگر معاملهگر بیاموزد که یک استراتژی معاملاتی با توجه به حرکات قیمت (پرایس اکشن) طراحی کند، اندیکاتور MFI میتواند در شناسایی مناطق بالقوهی چرخش بازار کمک شایانی بکند.
شناسایی مناطق اشباع خرید یا فروش و واگراییها با MFI
شاخص قدرت نسبی (RSI) یا سایر نوسانگرها (Oscillator) شرایط اشباع خرید و فروش در بازار را شناسایی میکنند. شاخص گردش پول نیز به علت بهره بردن از اطلاعات مربوط به حجم، اکثر سیگنالهای کاذب را از بین میبرد. به شکل ۱ در زیر توجه کنید. این شکل نمودار قیمت بیت کوین را در چارچوب زمانی روزانه به همراه اندیکاتور MFI نشان میدهد.
شکل ۱; حرکات قیمت بیت کوین در تایم فریم روزانه بر اساس ورود شاخص گرش پول به نواحی اشباع خرید و فروش
در این شکل، MFI بیت کوین را میبینیم که به زیر سطح ۲۰ رسیده است. این موضوع نشان میدهد که احتمالاً در بازار شرایط اشباع فروش وجود دارد. شاخص طی چند روز بار دیگر از سطح ۲۰ فراتر رفته و روند صعودی تازهای در پیش گرفته است. در ادامه شاخص از آستانه سطح ۸۰ جلوتر رفته و سیگنال اشباع خرید را در بازار ایجاد کرده است. در نهایت دوباره این عدد به زیر ۸۰ بازگشته است.
بزرگترین مشکل معامله با سیگنالهای اشباع بازار این است که به سادگی نمیتوان موضعی در برابر روند اتخاذ کرد، زیرا شاخص جریان پول در اواسط روند نیز ممکن است سیگنال معکوس شدن آن را صادر کند. برای مثال، با دقت در شکل ۱ میبینیم که با خروج شاخص از سطح ۸۰، قیمت همچنان به روند صعودی خود ادامه داده است. بهترین راه برای معامله، ترکیب این سیگنال با عوامل تکنیکالی دیگر است. بنابراین در مثال بالا به شناسایی واگرایی میپردازیم.
شکل ۲; حرکات قیمت بیت کوین در تایمفریم روزانه براساس مشاهده واگرایی در شاخص گردش پول
در توضیح شکل بالا میتوان گفت که چگونه با شناسایی یک واگرایی مخفی مثبت (+HD) در اندیکاتور MFI ادامهی روند صعودی را حتی با توجه به ورود شاخص به ناحیهی اشباع خرید تشخیص دادیم. همچنین، در ادامه با مشاهدهی واگرایی منفی (-RD) در ناحیهی اشباع خرید، چرخش روند صعودی به نزولی شناسایی شده است. حتی با ترسیم یک روند صعودی ساده بر روی قیمت یا مشاهده سطح مقاومتی در محل شکلگیری واگرایی منفی نیز میتوان فیلتر جدیدی برای چرخش روند داشت. به این شکل، اهمیت ترکیب شاخص مومنتوم چیست؟ فیلترهای مختلف برای دریافت سیگنالهای بهتر از این شاخص پررنگتر میشود.
دلایل اهمیت شاخص گردش پول (MFI) برای معاملهگران
معاملهگران با نظارت بر شاخص گردش پول (MFI) میتوانند نقاط چرخش احتمالی بازار را با تعیین مناطق اشباع خرید یا فروش مشخص کنند. این شاخص می تواند یک معیار اساسی برای نشان دادن احساسات بازار حول یک دارایی نیز باشد، یعنی MFI میتواند اشتیاق یا بیتفاوتی معاملهگران را نشان دهد.
مانند سایر ابزارهای تجزیه و تحلیل مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب می شود. اندیکاتورهای پیشرو قبل از شروع یک روند جدید و یا معکوس شدن، سیگنال ارائه میکنند، بنابراین از این شاخص میتوان در پیشبینی حرکت بازار استفاده کرد. به این نکته توجه داشته باشید که شاخصهای پیشرو کاملاً دقیق نیستند. بنابراین همیشه از آنها باید در کنار سایر عوامل تحلیل، برنامه معاملاتی و همچنین یک استراتژی مناسب برای مدیریت ریسک استفاده کرد.
شاخص گردش پول (MFI) و شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (RSI) نیز نوسانگر دیگری برای نمایش قدرت یا ضعف حرکت قیمت در بازار بر اساس قیمتهای بسته شدن در دورهی معاملاتی اخیر در نمودار است. هر دو نوسانگر RSI و MFI سیگنالهای ورود قیمت به مناطق اشباع خرید و فروش را صادر میکنند. معاملهگران با استفاده از ترکیبی از این سیگنالها میتوانند نقاط ورود و خروج معاملات خود را تنظیم کنند.
تفاوت این دو اسیلاتور در این است که RSI دادههای حجم را در بر نمیگیرد. به همین دلیل است که MFI معمولاً به عنوان RSI با وزن حجمی شناخته میشود. اغلب مواقع تصور میشود که MFI سیگنالهای زودتری را نسبت به RSI ارائه میدهد، زیرا این یک شاخص پیشرو است. با این حال هیچ توافقی مبنی بر برتری هر کدام از این شاخصها بر دیگری وجود ندارد، در واقع بسیاری از معاملهگران از هر دوی آنها برای تأیید هرگونه سیگنال استفاده میکنند.
جمعبندی
شاخص گردش پول (MFI) یک نوسانگر تکنیکال است که میزان ورود و خروج پول به دارایی را برای یک دوره زمانی اندازهگیری میکند. این شاخص معمولاً با استفاده شاخص مومنتوم چیست؟ از ۱۴ دوره از دادههای قیمتی محاسبه می شود. این دورهها شامل همهی تایم فریمهای زمانی موجود بر اساس نیاز معاملهگر هستند. محاسبات این شاخص از ترکیب حجم معاملات، قیمت معمولی بازار و جریان پول برای دورهای معین به دست میآید. عدد نهایی در مقیاسی بین صفر تا ۱۰۰ ارائه و بر روی نمودار ترسیم میشود.
اگر عدد شاخص MFI بالای سطح ۸۰ باشد، غالباً به نظر میرسد که بازار دارای شرایط خرید بیش از حد است یا به اصطلاح وارد منطقه اشباع خرید شده است. در حالی که اگر این عدد زیر ۲۰ باشد، نشانهای از شرایط فروش بیش از حد یا به اصطلاح ورود بازار به منطقه اشباع فروش است. با ورود شاخص به این نواحی (بالای ۸۰ و پایین ۲۰) ممکن است به زودی قیمت در بازار تغییر جهت دهد.
بر خلاف شاخص مقاومت نسبی (RSI) که از داده های حجم معاملات استفاده نمی کند, شاخص MFI از آن استفاده می کند. با این حال هر دو از این نظر که شرایط اشباع خرید و فروش در بازار را مشخص می کنند به هم مربوط می شوند. مانند سایر شاخصهای مبتنی بر حجم، MFI نیز یک شاخص پیشرو محسوب میشود و از آن برای پیشبینی حرکات آینده قیمت استفاده میشود.
پنج اندیکاتور تکنیکال که باید بشناسید
ابزار اصلی معاملهگرانی که از روش تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار و تصمیمگیری، به اندیکاتور ها یا شاخصهای تکنیکال هستند. البته انتخاب اندیکاتور ها با شماست و هیچ استاندارد مشخصی برای این که از چه شاخصی کمک بگیرید وجود ندارد. بلکه هر معاملهگری ابزارهایی که بیشتر با سبک شخصیاش سازگار است را برگزیده و در ادامه تلاش میکند در استفاده از آن به استادی برسد. به همین دلیل هم برخی معاملهگران ترجیح میدهند مومنتوم یا سرعت حرکت بازار را زیر نظر بگیرند، در حالی که برخی دیگر بهدنبال فیلتر کردن نویز بازار و اندازهگیری تلاطم یا Volatility آن میروند. اما آیا راهی برای شناسایی بهترین و کارآمدترین اندیکاتور ها وجود دارد؟
خوب، همانطور که گفتیم هر معاملهگری در این باره نظر خود را به شما خواهد گفت. به بیان دیگر آنچه از نظر یک معاملهگر بهترین اندیکاتور (Indicator) تاریخ است، از نظر دیگری کاملا بیمصرف است. هرچند، برخی از اندیکاتور ها بین تمامی فعالان بازار محبوب هستند و تقریبا همه حداقل از یکی از این شاخصها در کنار گزینههای دیگر استفاده میکنند.
در ادامه پنجتا از مهمترین اندیکاتور های تحلیل تکنیکال که هر معاملهگری باید با آنها آشنا باشد را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
مقدمه
معاملهگران از اندیکاتور های تکنیکال برای افزایش اطلاعات خود درباره تحرکات قیمت داراییهای مختلف در بازار استفاده میکنند. بکارگیری این اندیکاتور ها شناسایی الگوها در نمودارهای شمعی قیمت را آسانتر کرده و میتوانند به شما در تشخیص بهتر نقاط مناسب برای ورود و خروج از بازار کمک کند. اندیکاتور ها انواع مختلفی دارند و برای کارهای مختلف از معاملات کوتاهمدت تا سرمایهگذاریهای بلندمدت مورد استفاده قرار میگیرند. حتی برخی تحلیلگران حرفهای و معاملهگران قدیمی اندیکاتور های شخصی برای خودشان درست میکنند.
در این مقاله، میخواهیم شرح مختصری بر محبوبترین اندیکاتور های مورد استفاده معاملهگران بازارهای مالی و رمزارزی را به شما معرفی کنیم.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی (یا Relative Strength Index) با نام RSI نیز شناخته میشود. این اندیکاتور مومنتوم یا شدت حرکت بازار را نشان میدهد و با یک نگاه مختصر به آن میتوانید بفهمید که دارایی موردنظرتان در وضعیت بیشخرید (Overbought) یا بیشفروش (Oversold) قرار گرفته است. این کار با اندازهگیری مقدار نوسانات اخیر قیمت (که بهصورت استاندارد 14 دورهزمانی اخیر – مثل چهارده روز، چهارده ساعت و … – درنظر گرفته میشود) انجام میگیرد. دادههای بدست آمده سپس در یک اندیکاتور نوسانی (یا Oscillator) که مقدار آن بین صفر و 100 متغیر است نمایش داده میشود.
از آنجا که شاخص RSI نشانگر مومنتومی است، با بررسی آن میتوانید از نرخ (مومنتوم) تغییر قیمت آگاه شوید. این یعنی وقتی نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی بالا برود، روند قدرتمندی شکل گرفته و خریداران بهطور فزآینده در حال ورود به بازار هستند. از طرف دیگر، اگر مومنتوم یا نرخ افزایش قیمت در یک بازار صعودی کاهش یابد، ممکن است نشاندهنده تغییر احتمالی روند در آینده و مسلط شدن فروشندگان بر بازار باشد.
معمولا وقتی شاخص RSI یک دارایی یا کالا بالاتر از 70 باشد، در وضعیت بیشخرید (اشباع خرید – Overbought) قرار دارد. در مقابل، وقتی عدد این شاخص به زیر 30 نزول کند، آن کالا یا دارایی در وضعیت بیشفروش (اشباع فروش – Oversold) است. در نتیجه، اعداد بسیار نزدیک به صفر یا صد میتواند نشانهای از تغییر روند یا بازیابی قیمتها در آینده نزدیک باشد. با این حال، در نهایت بهتر است به اعداد نمایش داده شده توسط شاخص RSI بهعنوان سیگنالهای مستقیم خرید و فروش نگاه نکنید. زیرا این شاخص هم مانند بسیاری از روشهای دیگر مورد استفاده در تحلیل تکنیکال (TA) میتواند حاوی اطلاعات غلط یا گمراهکننده باشد. بنابراین بهتر است همیشه قبل از شروع معامله، سایر شاخصها و عوامل مهم را در نظر داشته باشید.
میانگین متحرک (MA)
یک میانگین متحرک یا Moving Average با فیلتر کردن نویز بازار و نمایش جهت روند آن، به شما کمک میکند سریعتر حرکات قیمتی یک دارایی یا کالا را بررسی کنید. از آنجا که این شاخص براساس دادههای قبلی کار میکند، در رده شاخصهای پیرو یا Lagging Indicator قرار میگیرد. این دسته از شاخصها، تنها بر مبنی اطلاعات پیشین کار میکنند و در نتیجه چندان برای پیشبینی روندهای آتی بازار کارایی ندارند. همچنین، عبارت متحرک در نام این شاخص به حرکت آن همراه با نمودار قیمت اشاره دارد. به بیان دیگر، هر نقطه از نمودار میانگین متحرک با استفاده از دادههای تعداد مشخصی از بازههای زمانی قبلی تعیین میشود و بههمین دلیل هم همواره در حال همراهی نمودار قیمت شاخص مومنتوم چیست؟ است.
دو تا از رایجترین میانگینهای متحرک مورد استفاده معاملهگران میانگین متحرک ساده (SMA/MA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) است. میانگین متحرک ساده یا SMA با تجمیع دادههای قیمتی در یک بازه زمانی معین و محاسبه میانگین آنها ترسیم میشود. برای مثال، میانگین متحرک 10 روزه با محاسبه قیمت میانگین در ده روزه اخیر محاسبه میشود. در مقابل فرمول محاسبه میانگین متحرک نمایی یا EMA بهگونهای است که وزن بیشتری برای قیمتهای جدیدتر قائل باشد. در نتیجه، این میانگین متحرک به نوسانات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد.
همانطور که اشاره کردیم، نمودارهای میانگین متحرک در رسته شاخصهای پیرو قرار میگیرند. در نتیجه، هرچه بازه زمانی درنظر گرفته شده برای میانگین متحرک بیشتر باشد، حساسیت آن به تغییرات قیمت کمتر خواهد بود. این یعنی سرعت واکنش میانگین متحرک ساده 200 روزه به آخرین تغییرات قیمت، کمتر از میانگین متحرک 50 روزه خواهد بود. معاملهگران معممولا برای سنجش روند بازار، از رابطه قیمت یک دارایی با میانگینهای متحرک بخصوص استفاده میکنند. برای مثال، بیشتر آنها بازار دارایی یا کالایی که مدتهاست بالاتر از خط میانگین متحرک 200 روزه قرار گرفته است را کاملا صعودی (گاوی) میدانند.
همچنین، نقاط تلاقی خطوط میانگین متحرک هم میتوانند به شما برای ورود و خروج از معامله کمک کنند. برای مثال اگر خط میانگین متحرک 100 روزه خط میانگین متحرک 200 روزه را قطع کرده و به زیر آن برود، میتوانید آن را نشانه مناسبی برای فروش در نظر بگیرید. اما دقیقا چرا؟ این وضعیت یعنی قطع خط میانگین متحرک200 روزه توسط میانگین متحرک 100 روزه و حرکت به زیر آن، نشان میدهد که میانگین قیمت در 100 روز اخیر از میانگین قیمت در 200 روز اخیر کمتر شده است. دلیل فروش در این نقطه هم عدم پیروی حرکات کوتاهمدت قیمت از روند کلی صعودی بازار و احتمال تغییر جهت قیمتها است.
همگرایی-واگرایی میانگین متحرک (MACD)
شاخص MACD برای تعیین نرخ تغییر قیمت یک دارایی با استفاده از رابطه بین دو میانگین متحرک آن بکار میرود. این اندیکاتور از دو خط تشکیل شده که خطوط MACD و سیگنال نامیده میشوند. خط MACD با تفریق مقادیر میانگین متحرک نمایی 26 دوره زمانی از میانگین متحرک نمایی 12 دوره زمانی بدست میآید. سپس این خط در کنار میانگین متحرک نمایی 9 دوره زمانی خط MACD – یا خط سیگنال – ترسیم میشود. همچنین در بسیاری از پلتفرمهای ترسیم نمودار و تحلیل تکنیکال حاوی یک هیستوگرام نیز هست، که فاصله بین خط MACD و خط سیگنال را بهصورت گرافیکی به شما نشان میدهد.
معاملهگران تلاش میکنند با یافتن واگراییهای موجود بین شاخص MACD و حرکات قیمتی، میزان قدرت روند فعلی بازار را تخمین بزنند. برای مثال، اگر قیمت در حال ثبت سقفهای بالاتر (Higher High) بوده و MACD در حال ایجاد کف بالاتر (Lower High) باشد، احتمالا در آینده نزدیک شاهد برعکس شدن روند بازار خواهیم بود. اما در این شرایط شاخص MACD دقیقا چه چیزی به ما میگوید؟ این حرکت اندیکاتور MACD به ما نشان میدهد که قیمت علیرغم کاهش مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت در حال کاهش است، بنابراین احتمال بازیابی قیمتها یا معکوسشدن روند بالا است.
معاملهگران همچنین میتوانند بهدنبال نقاط تلاقی بین خود خطوط MACD و سیگنال باشند. برای مثال، وقتی خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن بالاتر میرود احتمالا موقعیت مناسبی برای خرید ایجاد شده است. در مقابل اگر خط MACD خط سیگنال را قطع کرده و از آن پایینتر برود، میتوانید آن را نشانهای برای فروش در نظر بگیرید.
شاخص MACD معمولا در کنار شاخص RSI بکار میرود، چرا که هر دو مومنتوم یا نرخ تغییرات قیمت را با روشهای مختلف اندازه میگیرند. در نتیجه اگر بین هر دو این شاخصها همخوانی مناسبی وجود داشته باشد دیدگاه بهتری از شرایط تکنیکال بازار در اختیار شما قرار میدهند.
شاخص RSI تصادفی
شاخص RSI تصادفی یا Stochastic RSI یک نشانگر نوسانی (Oscillator) نرخ تغییرات قیمت است که به ما نشان میدهد یک کالا یا دارایی در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش قرار دارد. همانطور که از نام این شاخص هم پیداست، این اندیکاتور از RSI مشتق شده و از دادههای آن بهجای دادههای قیمتی استفاده میکند. به بیان دیگر، شاخص RSI تصادفی با اعمال فرمول نوسانگر تصادفی روی مقادیر RSI بدست میآید. معمولا، مقادیر شاخص RSI تصادفی در محدوده بین 0 تا 1 (یا گاهی بین صفر تا 100) نمایش داده میشود.
این شاخص بهدلیل سرعت واکنش بالاتر و حساسیت بیشتر، سیگنالهای متعددی در اختیارتان قرار میدهد که تفسیر درست آنها میتواند کمی چالشبرانگیز باشد. در نتیجه بیشتر در مواقعی که نزدیک به بیشترین و کمترین مقادیر بازه خود قرار دارد، مورد استفاده قرار میگیرد. معمولا اگر مقدار شاخص RSI تصادفی بیشتر از 0.8 یا کمتر از 0.2باشد، دارایی یا کالای مورد نظر بهترتیب در وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در نظر گرفته میشود. رسیدن این شاخص به صفر نشاندهنده این نکته است شاخص RSI در کمترین مقدار خود در بازه زمانی مورد نظر (که معمولا 14 دوره زمانی، مثل 14 ساعت، 14 روز و …) قرار دارد. در مقابل، رسیدن این شاخص به 1 نشان میدهد که شاخص RSI در سقف خود در بازه زمانی مورد نظر است.
البته این را هم درنظر داشته باشید که درست مثل شاخص RSI، نمیتوانید تنها با اتکا به وضعیت بیشخرید یا بیشفروش نشانداده شده در شاخص RSI تصادفی روی برعکس شدن روند قیمت حساب کنید. شاخص RSI تصادفی تنها نشان میدهد که مقادیر اندیکاتور RSI (که مبنی محاسبه مقادیر شاخص RSI تصادفی است) نزدیک به کف یا سقف اخیر خود قرار دارند. همچنین باید بخاطر داشته باشید که شاخص RSI تصادفی در مقایسه با شاخص RSI حساسیت بیشتری نسبت تغییرات قیمت دارد، در نتیجه احتمال نمایش سیگنالهای غلط توسط آن بیشتر است.
باندهای بولینگر (BB)
شاخص باندهای بولینگر یا Bollinger Bands در کنار نمایش وضعیت بیشخرید یا بیشفروش برای یک دارایی، میزان تلاطم یا Volatility بازار را هم به شما نشان میدهد. این شاخص از سه خط – یک میانگین متحرک ساده یا SMA بهعنوان خط میانی و دو خط بالایی و پایینی – تشکیل شده است. معاملهگران مختلف از تنظیمات مختلفی برای این شاخص استفاده میکنند، اما معمولا خطوط بالایی و پایینی دو انحراف استاندارد از خط میانی هستند. با افزایش یا کاهش تلاطم بازار، فاصله بین این دو خط بالایی و پایینی بهترتیب زیاد یا کم میشود.
بهطور کلی، هرچه قیمت به خط بالایی نزدیک باشد دارایی موردنظر بیشتر به وضعیت بیشخرید نزدیک شده است. در مقابل، هرچه قیمت به باند پایینی نزدیک شود بیشتر به وضعیت بیشفروش نزدیک شدهایم. در بیشتر موارد، قیمت در بین دو خط بالایی و پایین یا همان باند بولینگر قرار دارد. اگرچه در موارد معدودی ممکن است شاهد بالاتر یا پایینتر رفتن قیمت از محدوده باند هم باشیم. البته این وضعیت را نمیتوان بهعنوان سیگنالی مشخص برای خرید یا فروش درنظر گرفت، اما میتوان با قطعیت گفت که در چنین شرایطی بازار وضعیت بسیار حادی دارد.
یک مفهوم مهم دیگر در استفاده از شاخص باند بولینگر، فشردگی یا Squeeze است. این حالت در شرایط آرامش بازار، که تمامی خطوط باند بولینگر به یکدیگر نزدیک میشوند، دیده میشود و معمولا نشانه افزایش تلاطم بازار در آینده نزدیک است. در مقابل، اگر خطوط باند بولینگر شروع به فاصله گرفتن از یکدیگر کنند، میتوانیم منتظر کاهش تلاطم بازار در روزهای آتی باشیم.
جمعبندی
یادتان باشد که تفسیر هر کس از دادههای شاخصها میتواند متفاوت باشد. در نتیجه، بهتر است همیشه قبل از تصمیمگیری یک گام به عقب بازگشته و بررسی کنید که آیا تمایلات شخصی شما بر نتیجهای که از تحلیل تکنیکال خود گرفتهاید تاثیرگذار بودهاند یا خیر؟ چرا که آنچه یک معاملهگر سیگنال خرید میداند، میتواند از نظر دیگری سیگنالی برای فروش درنظر گرفته شود. همچنین این نکته را هم بخاطر داشته باشید که شاخصهای تکنیکال، درست مثل سایر روشهای تحلیل بازار، وقتی کارایی دارند که در کنار سایر ابزارهای تحلیلی مثل تحلیل بنیادی بکار گرفته شوند.
نحوه استفاده از اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) برای تحلیل روند
شاخص قدرت نسبی یا RSI یک اندیکاتور مومنتوم قیمتی است که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد و تغییرات قیمتهای اخیر یک ورقه بهادار را برای تعیین نقاط اشباع خرید و اشباع فروش اندازهگیری میکند. این شاخص بین نقاط صفر و 100 نوسان میکند و برای تعیین نقاط تعادلی نقاط میانی (50) و حدود بالا و پایین (معمولا 30 و 70) برای آن تعیین میشود. این اندیکاتور توسط شخصی به نام «جی ولز وایلدر جونیور» در کتابش «مفاهیم جدید در تحلیل تکنیکال» (1978) معرفی شد.
میتوان گفت اکثر تحلیلگران تکنیکال از این اندیکاتور برای تعیین روند و همچنین نقاط برگشت روند استفاده میکنند و بسیار اندیکاتور محبوبی محسوب میشود.
نحوه محاسبه RSI
برای محاسبه شاخص قدرت نسبی یا RSI معمولا از دورههای 14 روزه استفاده میشود. این شاخص از دو مرحله محاسبه به دست میآید یعنی RSI مرحله اول و RSI مرحله دوم. RSI مرحله اول به صورت زیر محاسبه میشود:
استاندارد دوره مورد استفاده در محاسبه RSI معمولا 14 روزه است. در مرحله بعد RSI مرحله دوم محاسبه میشود که در واقع هموارسازی یا حذف نقاط پرت و نوسانی مرحله اول RSI است. RSI مرحله دوم در واقع همانی است که در نمودار منعکس میشود و تریدرها آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهند.
بر اساس فرمولهای بالا هرگاه قیمتها مثبت شوند شاخص RSI نیز رو به بالا خواهد رفت و هرگاه قیمتها منفی شوند این شاخص روندی رو به پایین طی میکند.
نحوه استفاده از RSI
دو نقطه مهمی که برای تحلیل نمودار RSI استفاده میشود نقاط 30 و 70 هستند. معنای سنتی و کلی این است هرگاه این شاخص زیر 30 بیاید به معنی نقطه اشباع فروش است و احتمال بازگشت روند وجود دارد و از طرف دیگر هر گاه نمودار بالای نقطه 70 قرار بگیرد به معنای قرار گرفتن در نقطه اشباع خرید است و احتمال چرخش روند محتمل است. اما نکتهای که وجود دارد این است که برخی از تحلیلگران حرفهای بازارهای جهانی بر این عقیده هستند گاهی اوقات نقاط اشباع فروش بالاتر از نقطه 30 قرار میگیرند و برعکس نقاط اشباع خرید پایینتر از نقطه 70 هستند. «کنستانس براون» از جمله این تحلیلگران است. وی میگوید که در یک روند صعودی نقاط اشباع فروش معمولا بالاتر از نقطه 30 هستند و ممکن است نزدیک نقطه 50 باشند و در یک روند نزولی نقطه اشباع خرید ممکن است پایینتر از 70 و نزدیک 50 باشد. تریدرهای حرفهای با تحلیل روند میتوانند این نقاط را تشخیص دهند.
نکته مهم دیگری که وجود دارد این است که حتما همراه با RSI از اندیکاتور دیگری نیز استفاده شود و معمولا معاملهگران از MACD یا مکدی استفاده میکنند و تحلیل آنها دقیقتر شود چرا که این دو میتوانند خطاهای یکدیگر را پوشش دهند.
از جمله ویژگیهای این شاخص این است که میتوان برای آن خط روند ترسیم کرد. یعنی همانطور که برای نمودار قیمت ترسیم میشود این اندیکاتور نیز این قابلیت را دارد و پذیرای خط روند است و میتوان نقاط مهم را روی آن شناسایی کرد.
مورد مهم دیگر در اندیکاتور RSI تعیین واگراییها و همگراییهاست که این نیز میتواند در فهم روند کمک بسیار زیادی بکند.