نظریه داو جونز

تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چه کاربردهایی دارد؟
تحلیل تکنیکال چیست؟ تحلیل تکنیکال، علم مطالعه اطلاعات و دادههای گذشته بازار مانند قیمت و حجم معاملات برای بررسی روند فعلی بازار است. تکنیکالیستها، با کمک روانشناسی بازار و تحلیل کمی قصد دارند از عملکرد گذشته، برای پیشبینی رفتار آینده بازار استفاده کنند. در Technical analysis، از الگوهای شکلگرفته بر نمودار (پترنها) و اندیکاتورهای مختلف برای تحلیل بازار استفاده میشود.
هدف اصلی تحلیلهای تکنیکال، بررسی روند فعلی بازار و امکان تداوم آن است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال در انواع بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال استفاده میکنند. تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، به معاملهگران این بازار، در انجام معاملات صحیح و کسب سود بیشتر کمک میکند.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
در سال ۱۸۸۲ چارلز داو همراه با ادوارد جونز، کمپانی داو جونز را تأسیس کرد. او در همان سال، نظریات خود را در قالب مقالاتی در وال استریل ژورنال چاپ میکرد. پس از گذشت یک قرن، امروزه تکنیکالیستها معتقدند که پایه و اساس تحلیل تکنیکال، همان نظریاتی است که داو در آن سالها در مقالات خود عنوان میکرد. امروزه با وجود پیشرفت تکنولوژی، باز هم تحلیلگران مبنای تحلیل تکنیکال را همان نظریات داو میدانند.
سالها قبل، بعد از انتشار نظریات داو، انجمن تحلیلگران تکنیکی، جام نقره ای به نام گورهام را به چارلز داو و کمپانی او تقدیم کردند. متأسفانه چارلز داو، کتابی در مورد نظریات خود منتشر نکرد و تنها مطالبی که از او در دسترس است، همان مقالاتی است که در وال استریت ژورنال به چاپ رسیده است.
تعاریف تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال، دانش آنالیز نمودار تاریخچه معاملات (تغییرات قیمت، حجم معاملات و…) در یک بازار است که معاملهگران با کمک آن میتوانند روند احتمالی بازار در آینده را تشخیص دهند. در این علم به جای مطالعه کالای مورد معامله در یک بازار، به مطالعه و ارزیابی رفتار خود بازار پرداخته میشود. بهطور کلی، قیمت به میزان عرضه و تقاضا در بازار بستگی دارد. بنابراین تحلیل تکنیکال تصویری ساده و کلی از آنچه برای قیمت در بازار اتفاق می افتد را ارائه میدهد.
اصول مقدماتی نظریات داو
- همه چیز در میانگینها (شاخصها) لحاظ میشود.
- بازار سه نوع روند دارد.
- روندهای بزرگ دارای سه مرحله هستند.
- شاخصها باید یکدیگر را تأیید کنند.
- حج معاملات باید روند را تصدیق کند.
- روندها تا زمانی که اخطارهای قطعی بازگشت را دریافت نکنند به حرکت خود ادامه میدهند.
فلسفه یا منطق تحلیل تکنیکال
سه بحث فلسفی یا منطقی در مورد تحلیل تکنیکال وجود دارد:
✅ همه چیز در قیمت قابل مشاهده است: این جمله پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در واقع یک تریدر معتقد است که تمام مواردی که میتواند بر قیمت یک ارز یا کالا مؤثر باشد، در قیمت آن لحاظ شده است. اساس تمام پیشبینیهای اقتصادی برمبنای میزان عرضه و تقاضا است. هرگاه میزان عرضه بالاتر از تقاضا باشد قیمت افت و چنانچه تقاضا از عرضه پیشی بگیرد، قیمت افزایش مییابد.
✅ قیمت طبق روند حرکت میکند: هدف اصلی از رسم نمودارها، تشخیص روندها و جهت آنهاست. طبق نظریه موجود، همواره قیمت دوست دارد روند فعلی خود را حفظ کند و به جای تغییر جهت، تمایل دارد در جهت روند فعلی حرکت کند.
✅ تاریخ تکرار میشود: یکی از مباحث مهم تحلیل تکنیکال، روانشناسی معاملهگران است. درواقع میتوان این چنین گفت که نمودارهای سالهای گذشته بازار، نشاندهنده تأثیر مسائل روانشناسی آن دوره بر قیمت و جهت حرکت بازار در آن زمان است.
تحلیلگر تکنیکال کیست؟
به معاملهگرانی که تحلیل تکنیکال انجام میدهند، عناوین مختلفی از جمله تحلیلگر تکنیکال، چارتیست یا تحلیلگر بازار داده میشود. در دهههای گذشته همه این عناوین هممعنی بوده و به جای یکدیگر استفاده میشدند اما با گذر زمان و پیشرفت تحلیل تکنیکال، بین این اسامی تفاوتهایی ایجاد شد.
بهطور مثال در گذشته چون تحلیل تکنیکال صرفأ برمبنای نمودار بوده است، عناوین چارتیست و تحلیلگر تکنیکال آماری هممعنی در نظر گرفته میشد اما قطعأ امروزه این دیدگاه تغییر کرده است. درواقع میتوان این چنین گفت که برای یک چارتیست، نمودار مهمترین ابزار است و مابقی ابزار ثانویه محسوب میشوند. اما یک تحلیلگر آماری از سیستمهای آماری، نرمافزارهای کامپیوتری و… برای خرید و فروش خود استفاده میکند.
نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال چگونه است؟
زمانی که شما قصد سرمایهگذاری و شناسایی فرصتهای موجود در بازار را دارید، بهترین روش تحلیل تکنیکال است. این تحلیل برمبنای روندهای موجود در بازار شکل میگیرد. بر خلاف تحلیل فاندامنتال در تحلیل تکنیکال تجزیه و تحلیل نوسانات قیمتی، روندها و تغییرات به وجود آمده در حجم معاملات اهمیت دارد. درواقع با استفاده از روندها، الگوهای شکلگرفته بر نمودار، حجم معاملات، سطوح حمایت و مقاومت و با کمک انواع اندیکاتورها و اسیلاتورها، میتوان از تحلیل تکنیکال استفاده کرد.
ابزار و تکنیکهای تحلیل تکنیکال
ابزارها و تکنیکهای زیادی برای انجام تحلیل تکنیکال وجود دارد اما اساساً این تحلیل از طریق سه دیدگاه زیر بررسی میشود:
- قیمت: زمانی که در بازار تغییری در قیمت ایجاد میشود، نگرش معاملهگران و میزان عرضه و تقاضا نیز تحت تاثیر قرار میگیرد.
- زمان: میزان جابهجایی قیمت تابع زمان است. هر چه مدت زمان تغییر روند طولانیتر شود، شدت تغییر قیمت بیشتر خواهد بود.
- حجم: قدرت تغییرات قیمت ارتباط مستقیمی با حجم معاملات انجام شده دارد. اگر افزایش قیمت با تغییر جزئی در حجم معاملات همراه باشد، به این معنی است که این تغییر قیمت به اندازه کافی قدرتمند نیست.
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چه کاربردی دارد؟
✔ الگوهای بازار تمایل به تکرار دارند
این واقعیتی است که توسط تریدر معروف، جسی لیورمور به آن اشاره شدهاست. به گفته لیورمور، انسانها یکسان هستند و بنابراین رفتار انسان نیز در طول زمان یکسان خواهد بود. نحوه واکنش افراد به بالا و پایین بودن قیمت در بازار و همچنین ترس و طمع یکسان است. از آنجایی که رفتار معاملهگر فاندامنتال ثابت میماند، الگوهای نمودار بازار نیز ثابت خواهد ماند؛ یا حداقل در طول زمان تمایل به تکرار دارند. تحلیل تکنیکال بر این فرض اساسی استوار است که بازار تمام اطلاعاتی را در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
بنابراین تلاش برای شناسایی کالا یا ارز گرانقیمت یا ارزانقیمت هیچ فایدهای ندارد. فرض بر این است که قیمت یک ارز یا کالا، منعکسکننده تمام اطلاعات شناختهشده و ناشناخته آن است پس قیمتها فقط حرکات تصادفی هستند و بنابراین تنها راه برای تجزیه و تحلیل بازارها مطالعه الگوهای گذشته و استفاده از این الگوها برای بررسی آینده بازار است. برای تحلیل قیمت و بررسی بازار ارز دیجیتال نیز میتوان از خاصیت تکرارشوندگی الگوهای گذشته بازار استفاده کرد و آینده بازار را پیشبینی کرد.
✔ ورود و خروج صحیح به بازار
با استفاده از تحلیل تکنیکال، ابزار و تکنیکهای آن میتوان نقطه ورود و خروج مناسب به بازار را پیدا کرد.
✔ تحلیل تکنیکال روند و مومنتوم را به بهترین شکل به نمایش میگذارد
انواع مختلفی از روندها در بازار وجود دارد. بهعنوان مثال روند صعودی، روند نزولی، روند خنثی یا سایدوی و… وجود دارد. تحلیل تکنیکال به شما کمک میکند تا روند را شناسایی کنید و مطابق با آن معامله کنید. برای مثال اگر روند بازار صعودی است، باید از هر شیب برای خرید در بازار استفاده کنید. از طرف دیگر اگر روند بازار نزولی است، باید برای فروش اقدام کنید. اما چگونه میتوان تشخیص داد که آیا روند مثبت است یا خیر؟
اینجاست که مومنتوم به کمک شما میآید. اولین راهی که تحلیل تکنیکال به ما امکان شناسایی یک روند را میدهد، تشخیص شکست (Break out) است. زمانی که یک سطح حمایتی یا مقاومتی با قدرت شکسته میشود، نشانه مومنتوم است. راه دوم برای شناسایی مومنتوم این است که در روند صعودی Higher High و Higher Low و در روند نزولی Lower Low و Lower High را بررسی کنیم که این تأییدی بر مومنتوم است. برای معاملهگران، مومنتوم بسیار مهم است؛ زیرا همیشه یک تریدر باید در جهت آن معامله کند.
ویژگیهای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
تحلیل تکنیکال ابزار و تکنیکهای متعددی دارد و خود معاملهگر بسته به شرایط بازار و استراتژی معاملاتی خود تصمیم میگیرد که از کدام ابزار یا تکنیک برای رسیدن به بهترین نتیجه استفاده کند. ویژگی خاص تحلیل تکنیکال این است که با استفاده از آن، یک نمودار پیچیده، کاملأ ساده، خوانا و قابل فهم میشود و به دنبال آن تریدر میتواند به سرعت تصمیمگیری و عمل کند. در بازار ارزهای دیجیتال، معاملهگران با استفاده از تحلیل تکنیکال و مطالعه گذشته بازار میتوانند به پیشبینی روند قیمتی ارزهای دیجیتال بپردازند. بنابراین تحلیل تکنیکال همواره نقش مهمی در موفقیت معاملهگران دارد.
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چه اهمیتی برای تریدرها دارد؟
از سالها قبل، تحلیل تکنیکال جزء جداییناپذیر بازارهای مالی بوده است و نقش مهمی در معاملات بازار ارزهای دیجیتال، فارکس ، بورس ایران و… دارد. معاملهگران با استفاده از ابزارها و تکنیکهای تحلیل تکنیکال مانند پترنها، حجم معاملات، سطوح حمایت و مقاومت و اندیکاتورها میتوانند با بررسی گذشته بازار، روند و قیمت آینده بازار را پیشبینی کنند. نکته مهم و کلیدی این است که تریدرها برای استفاده از تحلیل تکنیکال، محدودیت تایمفریم ندارند و میتوانند در هر بازه زمانی از آن استفاده کنند.
مزایای تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحلیل بنیادی
یکی از مهمترین مزایای تحلیل تکنیکال در مقایسه با تحلیل فاندامنتال، این است که از تحلیل تکنیکال میتوان در تایمفریمهای مختلف استفاده کرد. در صورتی که از تحلیل بنیادی تنها در بازه زمانی بلندمدت استفاده میشود. بنابراین تمام معاملهگرانی که در بازههای زمانی کوتاه مدت، میان مدت و یا بلندمدت مشغول به ترید هستند، میتوانند از تحلیل تکنیکال بهره ببرند. درواقع میتوان اینگونه گفت که تحلیل تکنیکال محدود به تایم فریم خاصی نیست و بسته به استراتژی معاملاتی تریدر در تمام بازههای زمانی قابل استفاده است.
از دیگر مزیتهای تحلیل تکنیکال میتوان به نقش مهم آن در پیشبینیهای اقتصادی اشاره کرد. بهطور مثال، جهت تغییرات قیمت بازار میتواند ما را در مورد تورم آگاه کند. همچنین با کمک تحلیل تکنیکال میتوان در مورد تضعیف یا تقویت اقتصاد اطلاعاتی کسب کرد. افزایش قیمت یک کالا یا ارز معمولاً نشاندهنده رشد اقتصاد و کاهش قیمت، اغلب نشاندهنده ضعف در اقتصاد است. در نتیجه نمودارهای طلا، نفت یا اوراق قرضه میتوانند اطلاعات مهمی در مورد جهت حرکت اقتصاد و وضعیت تورم در جامعه ارائه دهند. بهطور کلی میتوان گفت که در تحلیل فاندامنتال، علل تغییر قیمت بررسی میشود؛ در حالیکه در تحلیل تکنیکال، تأثیرات آن به چالش کشیده میشود.
معایب تحلیل تکنیکال
یکی از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال وارد میشود در مورد این است که هر معاملهگر تفسیر خاص خودش را از نمودارها دارد و موضوع مورد بحث دیگر این است که چگونه میتوان آینده بازار را با رصد کردن قیمتهای گذشته بازار پیشبینی کرد. اینگونه نقدها معمولأ در قالب جملاتی مانند “نمودارها نشاندهنده وضعیت کنونی بازار هستند اما به ما نمیگویند که به چه سمتی در آینده حرکت میکنند.” یا سؤالاتی همانند ” آیا واقعاً قیمتها در راستای روندها حرکت میکنند؟” مطرح میشوند. شاید در پاسخ به اینگونه انتقادات باید گفت که کاملاً مشخص است که تفسیر نمودارها یک فعالیت ذهنی و خواندن آنها یک هنر است و تا زمانی که شما نتوانید نمودارها را به درستی بخوانید، درک درستی از آنها نخواهید داشت.
آیا با تحلیل تکنیکال میتوان قیمت را پیشبینی کرد؟
تحلیل تکنیکال با استفاده از اطلاعات گذشته بازار میتواند قیمت آینده را پیشبینی کند. یکی از مهمترین مطالبی که همواره در مورد تحلیل تکنیکال مورد بحث بوده مربوط به اعتبار اطلاعات گذشته و امکان استفاده از آن برای پیشبینی قیمت در آینده بازار است. محقق بزرگ آمار، ویلیام فروند میگوید: “نکته قابل درک در تعریف آمار این است که اولین قدم در پیشبینی اقتصاد و تجارت، جمعآوری اطلاعات گذشته بازار است.” بنابراین میتوان اینگونه نتیجه گرفت که برای پیشبینی آینده فقط و فقط میتوانیم از اطلاعات گذشته بازار و مرتبط کردن آنها با هم استفاده کنیم.
آیا تنها استفاده از تحلیل تکنیکال کافی است؟
تکنیکالیستها بر این باورند که تحلیل تکنیکال بهتنهایی برای پیشبینی بازار کافی است. جان مورفی در کتاب خود نوشته است که یک تحلیلگر تکنیکال بیشتر از یک تحلیلگر فاندامنتال به تحلیلهای خود معتقد است و اگر یک تریدر بخواهد بین دو نوع تحلیل انتخاب کند، انتخاب تحلیل تکنیکال منطقیتر است. جان مورفی معتقد است که تحلیل تکنیکال تأثیر عوامل فاندامنتال را بر قیمت بررسی میکند بنابراین بررسی تحلیل فاندامنتال بیفایده است.
در یک بازار مالی میتوان با استفاده از تحلیل تکنیکال ترید کرد ولی تقریباً بعید است که یک معاملهگر بتواند تنها با کمک تحلیل فاندامنتال خرید و فروش مفیدی انجام دهد. بنابراین طبق نظریه جان مورفی، شما میتوانید با آموزش تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال بهراحتی در این بازار معامله کنید و با صرف وقت و یادگیری اصول تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال به موفقیت برسید.
چگونه تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال را یاد بگیریم؟
برای آموزش و یادگیری تحلیل تکنیکال میتوانید از کتابهای رفرنس این حوزه مانند “تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه” نوشته جان مورفی، مقالات علمی نظریه داو جونز و یا دورههای آنلاین موجود استفاده کنید. اما نکته مهم و اساسی در کنار آموزش، صرف وقت، تمرین و صبوری است. دورههای آنلاین مختلفی در حال برگزاری است که اگر شما قصد ثبت نام و آموزش تحلیل تکنیکال دارید، میتوانید در آموزش تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال که توسط آکادمی مجموعه سیتکس برگزار خواهد شد، شرکت کنید.
تحلیل تکنیکال، علم مطالعه و بررسی گذشته بازار و پیش بینی قیمت و روند بازار در آینده است. چالز نظریه داو جونز داو در سال ۱۸۸۲، مقالاتی مربوط به نظریات خود در مورد تحلیل تکنیکال در مجله وال استریت چاپ کرد. علیرغم اینکه او هیچگاه کتابی در مورد این نظریات چاپ نکرد اما امروزه، تحلیلگران تکنیکال بازار، مبنای تحلیل تکنیکال را نظریات او میدانند. در تحلیل تکنیکال اولأ قیمت نشاندهنده همه چیز است، ثانیأ قیمت طبق روند حرکت می کند و ثالثأ تاریخ تکرار میشود. یک معاملهگر برای استفاده از تحلیل تکنیکال، باید با روندها، پترنها، حجم معاملات، سطوح حمایت و مقاومت، اندیکاتورها و اسیلاتورها آشنا شود.
آکادمی سیتکس سعی بر آن دارد که با شناسایی نیازهای آموزشی سازمانها، شرکتها و افراد فعال در بازار ارزهایدیجیتال و با بهرهگیری از توان علمی و کاربردی اساتید مجرب داخل و خارج از سازمان، دورههای متنوع آموزشی و عملی در عرصه ارزهای دیجیتال طراحی و اجرا نماید.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال یکی از روش هایی است که برای ارزیابی و تحلیل سهام و بازارهای مالی با استفاده از نمودارهایی مانند قیمت یا میزان و حجم معاملاتی که در طول زمان های مشخصی انجام شده صورت می گیرد. از طریق تحلیل تکنیکال معامله کنندگان می توانند میزان حرکات یا نوسانات قیمت ها را برای آینده پیش بینی کنند. در این مقاله تاریخچه ای در خصوص تاریخچه تحلیل تکنیکال را بیان می کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال به بیش از ۳۰۰ سال بیش باز می گردد و همه چیز از مشاهدات معامله گران به تغییرات قیمت و سهام شروع شده است. هلندی ها و ژاپنی ها اولین کسانی بودند که در تحلیل تکنیکال پیشقدم شدند. حتی روش تکنیک های شمعی برای نخستین مرتبه در ژاپن برای قیمت برنج پایه گذاری شد.
در قرن هفدهم «جوزف وگا» در هلند و در قرن هجدهم «مونه هیسا هما» در ژاپن از جمله اولین نفراتی بودند که این شکل از پیش بینی قیمت را رواج دادند. اما زمینه های پیشرفت آن برای نخستین بار توسط «چارلز داو» در آمریکا پایه گذاری شد. چارلز هنری داو (charles dow) روزنامه نگار آمریکایی در نوامبر ۱۸۵۱ در شهر «استرلینگ کانک نیکت» به دنیا آمد. وی در ۲۹ سالگی به نیویورک رفت و دراین شهر وارد بازارهای سرمایه گذاری شد. او ابتدا با نوشتن گزارش ها و مقالات به عنوان خبرنگار حوزه مالی در روزنامه ای کار خود را آغاز کرد.
چارلز داو پدر علم تحلیل تکنیکال
او درهمان سال از «ادوارد دیویس جونز» که در زمینه تحلیل گزارشهای مالی فعالیت میکرد دعوت به همکاری نمود. تا اینکه در نوامبر ۱۸۸۲ نشریه داو جونز وشرکا در زمینه تحلیل وسرمایه گذاری را تاسیس نمود. بعد از مدتی «چارلز برگ استرسر» هم به آنها ملحق و پس از گذشت زمانی کوتاه آمار مشترکین آنها به بیش از ده هزار نفر رسید. در نتیجه نشریه داو جونز و شرکا به یکی از مهم ترین منابع اخبار و اطلاعات سرمایه گزاران تبدیل شد.
درجولای۱۸۸۴ داو توانست میانگین های داوجونز را به وجود آورد که از ۹ سهم راه اهن و دو شرکت صنعتی تشکیل شده بود. این شاخص در ۲۶ می ۱۸۹۶ بر اساس میانگین دلاری ۱۲ سهم پیشرو در صنایع آمریکا به وجود آمد که البته از آن ۱۲ سهم امروزه فقط سهام شرکت جنرال الکتریک باقی مانده است. در سال۱۸۸۹، داو، روزنامه «وال استریت ژورنال» را تأسیس کرد که از آن زمان تا امرزو یکی از معروفترین جراید در حوزه بازار سهام در نیویورک به شمار می آید.
داو با سعی بسیار خود در بررسی بورس نیویورک و روند قیمت سهام از طریق نشر مقالات در وال استریت ژورنال، مردم راذبا اصول و مبانی اولیه تحلیل تکنیکال آشنا کرد. به همین سبب وی سهم بسزایی در گسترش این روش تحلیل در طی ۱۰۰ سال اخیر داشته است و پیروانش با تکمیل دیدگاه وی در رشد و تکمیل آن یاری رساندند.
گفتار و دیدگاه داو درمورد رفتار بازار و روند آن که به نظریه داو مشهور است، بر مبنای فلسفه ای است که می گوید قیمت یا شاخص بازار، هر عامل مهم و معناداری را به درون خود جذب کرده و آن را بازتاب می دهد.
اصول نظریه داو
داو سه اصل بسیار مهم را سر رشته تحلیل تکنیکال قرار داد و می نظریه داو جونز توان گفت با این سه اصل تاریخچه تحلیل تکنیکال آغاز شد:
۱- بازار همه چیز را منعکس می کند:
اگر کسی این اصل را به درستی درک نکرده باشد، یادگیری تحلیل تکنیکال تقریباً برایش بیهوده است. تحلیلگران اعتقاد دارند فاکتورهای بنیادی، سیاسی، جغرافیایی و سایر اتفاقات در قیمت هر سهم تاثیر می گذارد و قیمت تمامی این عوامل را منعکس می کند.
۲- قیمت ها دارای روند بوده و تغییرات آن ها تصادفی نیستند:
این بدین معناست که بعد از شکل گیری یک روند، قیمت در همان جهت حرکت می کند، تا زمانی که روندی مخالف آن شگل بگیرد. این فرضیه را می توان بیان دیگری از «قانون اول نیوتن» درباره ی حرکت دانست. پس قیمت ها تا زمانی که عامل بازدارنده ای مسیر آنها را منحرف نکند، به همان سو پیش می روند.
۳- تاریخ تکرار می شود:
اصل مهم دیگری این است تاریخ، تمایل به تکرار دارد. تحلیل تکنیکال برای بررسی نوسانات قیمت در بازار و درک روندها، از نمودار و الگوهای قیمت استفاده می کند و این الگوها سالهاست که مورد قبول واقع شده اند.
با بیان این سه اصل از سوی داو، دیگر تحلیلگران و ریاضی دانانی که به این روش از پیش بینی آینده علاقهمند بودند، الگویی را برای کار خود یافتند و در نتیجه امروزه شاهد روش ها و تکنیک های بسیار زیادی در این نظریه داو جونز حوزه هستیم. از دیگر اشخاصی که دانش تحلیل تکنیکال را بیش از پیش گسترش داده اند می توان به «رالف الیوت»، «ویلیام گن»، «آلن حال اندرو» و «گویچی هوسودا» نیز اشاره نمود که در آینده از دستاوردهای مهم این اشخاص نیز، مطالبی را خدمت شما ارایه خواهیم کرد.
جادوی تحلیل تکنیکال بورس (مقدماتی + پیشرفته) - کتابخانه موفقیت
تحلیل تکنیکال برای اولین بار در قرن هجدهم میلادی در کشور ژاپن توسط شخصی به نام سوکیو هونما که در بازار خرید و فروش برنج بود به وجود آمده است.اما اعتقاد بر این است که تحلیل تکنیکال حتی زودتر از قرن هجدهم و در قرون وسطی در اروپا نیز استفاده شده است.همچنین نمودار نیز برای اولین بار حدودا سال ۱۸۷۹ میلادی به کار گرفته شد.اما آغازگر تحلیل تکنیکال مدرن آقای چارلز داو است. او یک روزنامه نگار است ولی او را به عنوان پدر علم تکنیکال می شناسند.در سال ۱۸۸۲ داو به همراه ادوارد جونز و چارلز برگس ترسر شرکت داو-جونز را تاسیس کردند.دفتر آنها نزدیک به ساختمان بورس نیویورک بود.شرکت داو- جونز بولتن هایی را تهیه می کرد و آن را بین مشتریان پخش می نمود.در سوم جولای ۱۸۸۴،داو اولین نسخه شاخص سهام را منتشر کرد.که بر منبای میانگین وزنی قیمت سهام محاسبه می شد.انگیزه و رویای اصلی داو این بود که از این شاخص ها برای پیش بینی اقتصاد استفاده کند.تلاش های وی منجر به مجموعه ای از نظریه ها شد که به (نظریه داو ) شهرت پیدا کردند.
تحلیل گران با ثبت قیمت ها و محاسبه میانگین ها متوجه شدند.که قیمت معاملات با الگوی خاصی تکرار می شود.اصطلاحاتی مانند سقف و کف دو قلو برای نامگذاری الگو ها برای اولین توسط داو و سپس پیروانش مانند ویلیام همیلتون نلسون،رابرت ری یا در دهه ۱۹۲۰ میلای استفاده شد.
سرنخ های پیدایش تحلیل تکنیکال
در سال ۱۹۲۰ درباره تحلیل تکنیکال ،ریچارد وایکاف خبرنامه ای را منتشر کرد. و آن را به صورت پستی برای دویست هزار نفر ارسال کرد.او نهایتا در سال ۱۹۳۰ دوره مکاتبه ای (آموزش سرمایه گذاری و معاملات مبتنی بر نظریه تحلیل تکنیکال) را برگزار کرد.
ریچارد شابیکر،سردبیر مجله نیویورک تایمز در دهه ۱۹۳۰،به بررسی الگو های موجود در سهام پرداخت و اولین کسی بود که از واژگانی چون مثلت ،پرچم،سر و شانه وغیره برای توصیف نمودارها استفاده کرده است.(با این اصطلاحات در دوره آشنا خواهید شد.).
سرانجام اولین کتاب تحلیل تکنیکال در سال ۱۹۴۸ توسط داماد شابیکر،رابرت ادوارد و جان مکی منتشر شد.که این کتاب به کتاب مقدس تحلیل تکنیکال شهرت یافت و تا سال ۲۰۰۹ به چاپ نهم نیز رسید.
پیدایش اندیکاتورها و کندل استیک ژاپنی:
تحلیل گران تکنیکال در دهه ۱۹۵۰ کم کم به ابزار های ریاضی روی آوردند و تنها به نمودار ها بسنده نکردند.نتیجه چنین گرایشی منجر به خلق اندیکاتور هایی مانند میانگین های متخرک و سایر ابزارها و مفاهیم نوین شد.پیدایش کندل استیک ژاپنی به اواسط قرن هجدهم میلادی برمیگردد. ولی بازارهای مالی غرب از آن بی خبر بودند.که در اواخر دهه ۱۹۸۰ استیو نیسون نمودارهای کندل استیک را به تحلیل گران تکنیکال در آمریکا معرفی کرد. از آن پس نمودار هایی مانند کاگی،کیس،رنگو و غیره به متد های تصویری تحلیل تکنیکال اضافه شدند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
برای تحلیل تکنیکال تعاریف مختلفی وجود دارد که به چند مورد از آن ها اشاره می کنیم:
- تحلیل تکنیکال ،علم بررسی نمودار قیمت – زمان است.در مقابل روش تحلیل بنیادی که به بررسی صورت های مالی و پارامترهای اقتصادی موثر بر سود آوری شرکت ها می پردازد.
- معنای دیگر آن ،بررسی گذشته نمودار سهام ،پیش بینی آن و سرانجام اتخاذ بهترین تصمیم برای لحظه حال حاضر است.این تصمیم می تواند یکی از موارد خرید،فروش ،نگهداری ، و یا خروج از بازار باشد.
- به معنای جستجو و کشف قوانین ریاضی،الگوها و اشکال هندسی است.که اغلب بر روی نمودار قیمت ظاهر می گردند. و می توان بر مبنای آنها انتظار وقوع رفتارهای مشخصی را از جانب قیمت داشت.
- یعنی استفاده از ابزار ها و فرمول های ریاضی که به معامله گر این کمک را می کند، تا در اولین قدم جهت روند بازار را بهتر تشخیص دهد. و در قدم دوم نقاط بهتر و دقیق تری را برای ورود و خروج به بازار را پیدا کند. و در قدم سوم از اتخاذ تصمیمات احساسی رها شده و معاملات خود را به صورت ماشینی انجام دهد.
اصول اساسی تحلیل تکنیکال:
چارلز داو برای اولین بار سه اصل را به عنوان اصول اساسی تحلیل تکنیکال بیان کرد که به شرح زیر می باشد:
۱- همه چیز در قیمت نهفته است
این جمله به این معناست که همه اطلاعات لازم درون نمودار قیمت – زمان وجود دارد. در واقع یک تکنیکالیست صرفا با در اختیار داشتن اطلاعات مربوط به قیمت ، می تواند کلیه تحلیل های لازم را انجام دهد. و نیاز به داشتن اطلاعات پنهانی و یا آگاهی از سایر روش های تحلیلی ،مانند تحلیل فاندامنتال و غیره نخواهد داشت. به این اصل (اصل کفایت اطلاعات ) نیز گفته می شود. به این معنی که هر گونه اطلاعات مفید و موثری که در بازار وجود داشته باشد.قبلا تاثیر خودش را بر عرضه و تقاضا گذاشته است.و خواه ناخواه موجب تغییر رفتار قیمت شده است.بنابراین اگر بتوانیم رفتار قیمت را به درستی تحلیل و بررسی کنیم،در واقع تمام نیروهای پنهانی موجود در پشت پرده بازار را تحلیل کرده ایم.
۲- آینده شبیه به گذشته است
در واقع این همان (استقرای ریاضی )است.یعنی رخدادی که قبلا بارها و بارها به شیوه های یکسان اتفاق افتاده است،احتمالا از این به بعد نیز به همان ترتیب رخ خواهد داد.بنابراین تحلیل گران تکنیکال به بررسی و طبقه بندی آنچه قبلا در تاریخچه نمودارها به وقوع پیوسته است می پردازند. و اگر بتوانند هر نوع نظم و الگوی تکرار شونده را بیایند.انتظار دارند مشابه چنین نظمی در آینده نیز به همان ترتیب در نمودار ها مشاهده گردد.قطعا وجود چنین احتمالی در آینده به صورت کاملا قطعی نیست.بنابراین یک تکنیکالیست حرفه ای همواره در تمام تحلیل هایش از یک حد ضرر استفاده می کند(نگران برخی اصطلاحات به کار برده نباشید در فایل آموزشی یاد خواهید گرفت). زیرا معتقد است هز تحلیل تکنیکال هر چقدر هم که دقیق و بی نقض باشد به هر حال عاری از خطا نیست و همیشه احتمال نقض شدن آن وجود خواهد داشت.
۳- قیمت تمایل به حفظ روند جاری دارد
به عنوان مثال هنگامی که یک روند صعودی در بازار حاکم باشد،معامله گران ناخودآگاه راغب هستند روند صعودی فعلی را کماکان ادامه دهند. و بنابراین در چنین مواقعی مشاهده می کنید که بازار به اخبار مثبت بسیار بیشتر و اغزاق آمیز تر از اخبار منفی واکنش نشان می دهد. و بالعکس. در واقع ایجاد تغییر در یک روند به نیرویی بسیار بزرگ نیاز دارد که بتواند چرخشی اساسی در روند غالب بازار به وجود آورد.به این قانون اصطلاحا (قانون اینرسی) نیز گفته می شود چون در واقع بیان می کند که قیمت دارای یک (مومنتوم) و (اینرسی ) است که تمایل دارد جهت روند و حرکت فعلی خودش را تا حد ممکن در همان راستا حفظ کند.یعنی قیمت به یک توپ بیلیارد می ماند که در اثر ضربه چوب (اخبار منتشره بازار) بر روی میز بیلیارد (بازار) به حرکت در می آید. و تمایل دارد حرکت خود را مادامی که به جدارهای میز (سطوح حمایت و مقاومت) اصابت نکند در همان جهت ادامه بدهد.
در جادوی تحلیل تکنیکال بورس شما چه چیزی یاد خواهید گرفت:
این دوره آموزشی به صورت کتاب الکترونیک است که در دو سطح مقدماتی و پیشرفته به صورت کاملا گرافیکی و تصویری برای نمایش نمودار ها آماده شده است. در تهیه این فایل های آموزشی زمان زیادی صرف شده تا یک آموزش جامع برای تحلیل تکنیکال بورس آماده شود.بعد از مطالعه سرفصل های دوره در قسمت پایین خواهید دید که جامع ترین دوره ممکن برای تحلیل تکنیکال را انتخاب کرده اید.
هر چند در بورس هیچ چیز قطعی و ۱۰۰ درصد نیست ولی با آموزش حرفه ای تحلیل تکنیکال و در کنار آن تمرین و تجربه می تواند سود های بسیاری را نصیب شما بکند.فکر کنم به اندازه کافی متوجه شده باشید که چقدر یادگیری تحلیل تکنیکال باارزش هست.اگر دنبال سودهای خوب و عالی در بورس هستید اطفا عجله نکنید چند روزی را وقت بگذارید و این فایل ها را مطالعه کنیدپول شما با ارزش ترین دارایی شماست به شرطی که از آن درست استفاده کنید. دچار تصمیمات احساسی نشوید(که سریع بروم و یک سهم را بخرم چون میگن سود خیلی بالایی داره) این دوره نهایت وقتی که از شما خواهد گرفت ۳ روز است ولی در عوض بعد از اتمام دوره با خیال راحت تر یک سهم را انتخاب خواهید کرد و با اطمینان بالایی اقدام به خرید و فروش سهم خواهید کرد.فکر کنم با این شرایط الان بازار بورس ۴۹ هزار تومن ارزشش را دارد که پرداخت کنید و در این دوره شرکت کنید.چون اولا ارزش مطالبی که یاد خواهید گرفت خیلی بیشتر از اینا ارزشمند است.و ثانیا بعد از یادگیری تحلیل تکنیکال این پول در عرض نهایت یک روز در بورس جبران می شود با سودی که خواهید کرد.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)
اگر جزو سرمایه گذاران ارز های دیجیتال هستید مسلما با انواع تحلیل آشنایی دارید اما اگر جزوه تازه واردان به این عرصه اید لازم است بدانید که تحلیل ارز های دیجیتال برای تصمیم گیری در رابطه با سرمایه گذاری های به دو روش صورت میگیرد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال تلاش می کند با جستجوی الگوها و ترندهایی برای تعیین حرکات آینده قیمت ها، تمایل بازار در پشت روند قیمت را درک کند. دیگری تجزیه و تحلیل فاندامنتال که شامل تجزیه و تحلیل صورتهای مالی یک شرکت برای تعیین ارزش منصفانه معاملات است. در ادامه به بررسی ماهیت تحلیل تکنیکال در بازار ارزهای دیجیتال و هر آنچه باید درباره آن بدانید خواهیم پرداخت.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال، یک رشته معاملاتی است که برای ارزیابی سرمایه گذاری ها و شناسایی فرصت های معاملاتی از طریق تجزیه و تحلیل روند آماری به دست آمده از فعالیت های تجاری، مانند حرکت و حجم قیمت استفاده می شود.
این نوع تحلیل، مطالعه روند آماری است که از جمع آوری داده های تاریخی قیمت و حجم به دست آمده است تا فرصت های معاملاتی را شناسایی کند. تحلیلگران تکنیکال الگوهای حرکت قیمت، سیگنال معاملاتی و سایر ابزارهای تحلیلی را برای ارزیابی نقاط قدرت و ضعف یک دارایی مشاهده می کنند.
بر خلاف تجزیه و تحلیل فاندامنتال که تلاش می کند ارزش یک اوراق بهادار را براساس نتایج معاملاتی مانند فروش و درآمد ارزیابی کند، تجزیه و تحلیل تکنیکال بر مطالعه قیمت و حجم متمرکز است.
در نظریه داوجونز تحلیل تکنیکال بر اساس سه اصل است:
- این قیمت است که همه چیز را در بازار نشان میدهد.
- روندهای مشخصی در بازار وجود دارند.
- تاریخ به تکرار خودش علاقه خاصی دارد.
قیمت همه چیز را در بازار نشان میدهد
از آنجایی که تحلیلگران تکنیکال تنها حرکات قیمتی را در نظر میگیرند و فاکتورهای فاندامنتال را نادیده می گیرند، مورد انتقاد بسیاری از متخصصین بازار قرار گرفته اند.
روندهای مشخصی در بازار وجود دارند
تحلیل گران تکنیکال معتقدند که قیمت در روند های کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت در نظریه داو جونز نظریه داو جونز حال حرکت است. به معنای دیگر، قیمت بیشتر تمایل دارد در روند قبلی خود حرکت کند تا اینکه روند را دستخوش تغییر قرار دهد. شمار زیادی از استراتژی های تکنیکال بر این فرض استوار هستند.
تاریخ به تکرار خودش علاقه دارد
تحلیلگران معتقدند که تاریخ به تکرار شدن علاقه مند است. مشاهده حرکات قیمتی تکراری در بازار به روانشناسی بازار که طبق ترس و هیجان شکل میگیرد، مرتبط است. در نتیجه، آن ها بر اساس الگوهای شکل گرفته بر روی نمودار ها، این تحرکات و احساسات را تجزیه و تحلیل میکند تا حرکات بعدی بازار را پیش بینی کنند.
تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای شکل گرفته بر روی نمودارها این احساسات را تجزیه و تحلیل میکنند تا حرکات بعدی بازار را پیشبینی کنند. در واقع تحلیلگران طبق الگوهای تکراری قبلی، درباره حرکات قیمتی در آینده نظر میدهند.
چرا تحلیل تکنیکال کاربردی است ؟
نمودار قیمت و حجم، تمام تصمیمات گذشته شرکت کنندگان در بازار (خرید و فروش) را نشان می دهد. این اطلاعات به نوبه خود از دو طریق بر تصمیمات سرمایه گذاران در آینده تاثیر می گذارد:
روانشناختی : آنچه در گذشته انجام داده اید بر نحوه رفتار شما با شرایط آینده تاثیر می گذارد. به عنوان مثال، بسیاری از معامله گران تمرکز خود را بر روی قیمتی که یک دارایی را خریداری کرده اند، متمرکز می کنند و در صورت کاهش، آنها می خواهند هر زمان که به قیمت بی سود و زیان و به اصلاح سر به سر رسید آن را بفروشند.
واکنشی : برخی از معامله گران روندها و الگوهای نمودار را که معمول است شناسایی می کنند و مطابق آن (خرید یا فروش) عمل می کنند. اگر تعداد کافی از شركت كنندگان از همان استراتژی پیروی كنند، پیش بینی می شود که این الگوهای نمودار از نتایج مورد انتظار پیروی کنند و احتمالاً روند ادامه فعالیت شرکت کنندگان بیشتری که به این روند ملحق می شوند پایدار بماند.
ابزارهای ابتدایی تحلیل تکنیکال
ابتدایی ترین ابزار هایی که هر تحلیلگر یا معامله گر برای تحلیل تکنیکال به آن نیاز دارد عبارتند از:
ترند یا روند
این خط برای شناسایی روند است و سه نوع ترند ( روند ) وجود دارد:
روند صعودی : در یک روند صعودی، دارایی در حال افزایش است، اوج های بالاتر و پایین تر.
روند نزولی : در روند نزولی، دارایی در حال نزول است، دارای اوج های پایین تر و پایین ترین سطح.
روند یک سو : در این روند دارایی ها در یک کانال افقی معامله می شوند.
بعضی اوقات معامله گران از اصطلاحات “خرسی” و “گاوی” برای اشاره به روند استفاده می کنند.گاوی یا صعودی به این منظور است که گاو با شاخ های خود به سمت بالا ضربه می زند ، بنابراین قیمت ها را بالاتر می برد و خرسی یا نزول این معنا را میرساند که خرس با پنجه های خود به سمت پایین برخورد می کند، بنابراین قیمت ها را پایین می آورد.
مقاومت و حمایت
به این معنی که حرکات قیمت خطی نیستند، قیمت هر چه بالا می رود با مقاومت روبرو می شود یا همانطور که پایین می آید حمایت می کند.
مقاومت : سطحی است که می توان روند صعودی را متوقف یا برگشت داد که نشان دهنده تمرکز فروشندگان است.
حمایت : سطحی است که انتظار می رود روند نزولی به دلیل تمرکز خریداران متوقف شود یا مجدداً بازگردد. وقتی سطح مقاومت شکسته شود، معمولاً به سطح پشتیبانی تبدیل می شود و بالعکس.
در تجزیه و تحلیل تکنیکال، پشتیبانی اغلب به عنوان یک نقطه ورود و مقاومت به عنوان یک نقطه خروج استفاده می شود. در صورت روندهای قوی، قیمت می تواند از طریق حمایت / مقاومت بدون توقف پیش رود.
اخبار ارزهای دیجیتال
یکی از موثرترین ابزارهای تاثیرگذاری بر مردم، رسانه است. اخبار ممکن است وحشت و ترس و همچنین شوق را به صورت دسته جمعی ایجاد کند. تاثیر اخبار در بازار ارزهای دیجیتال با وقایع برجسته در جهان کاملاً نشان داده می شود. در سپتامبر 2017 ، مقامات چینی ICO یا عرضه اولیه را ممنوع کردند که منجر به سقوط قیمت بیت کوین از 5000 دلار به 3000 دلار شد. یا وقتی eBay نظریه داو جونز و Dell گفتند که بیت کوین را قبول میکنند، قیمت بیت کوین افزایش یافت.
ابزار پیشرفته تحلیل تکنیکال
برای تحلیل تکنیکال علاوه بر ابزار های پایه اشاره شده در بخش بعد می توان از ابزار های پیشرفته تری نیز استفاده کرد:
نمودارها
نمودار ها انواع بسیاری دارند که ما در این قسمت مهمترین آن ها را ذکر کرده ایم:
نمودارهای OHLC
این نمودارها میله هایی را نشان می دهند که به “شمع” معروف هستند. شکل شمع بر اساس رابطه بین قیمت های بالا، پایین، باز و بسته شدن روز متفاوت است.
شمع صعودی (می تواند سبز یا سفید باشد): قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت بازشدن است.
شمع نزولی (می تواند قرمز یا سیاه باشد): قیمت باز شدن کمتر از قیمت بسته شدن است.
قابلیتی که نمودارهای OHLC در اختیار معاملهگر میگذارند این است که نوسان قیمت در یک دوره خاص را در قالب یک میله و یا شمع به ما نشان میدهند؛ چیزی که در نمودارهای خطی امکان مشاهده آن وجود ندارد. کلمه OHLC از قرار دادن نام اول کلمات زیر بدست میآید: Open یا قیمت آغازین و باز شدن High بالاترین قیمت معامله شده Low یا پایینترین قیمت معامله شده Close یا قیمت بسته شدن. موارد ذکر شده را در ادامه بر روی نمودارهای شمعی و میلهای بررسی خواهیم کرد.
نمودار کندل استیک (شمعی)
گرچه نمودارهای مختلفی مانند نمودارهای خطی و نمودارهای میله ای وجود دارد اما نمودارهای شمعی یکی از موثرترین نمودارها است.
نمودارهای شمعی که از یک قرن پیش در ژاپن شکل گرفتند، حجم حرکت قیمت را در رنگ های مختلف بصورت تصویری نشان می دهند، اغلب برای شمع مثبت سبز و شمع منفی قرمز است.
هر شمع چهار جز حیاتی را برای بازه زمانی مورد نظر نشان می دهد:
- قیمت باز شدن
- قیمت بالا
- قیمت پایین
- قیمت بسته شدن
این مولفه ها نه تنها انبوهی از اطلاعات مفید را در قالب آسان و مختصری برای خواندن فراهم می کنند، بلکه امکان شناسایی الگوهای مختلف شمعی را نیز فراهم می کنند. در حالی که انواع الگوهای شمعی زیادی وجود دارد.
نمودار خطی
یکی از ساده ترین انواع نمودار در تحلیل تکنیکال، نمودارهای خطی هستند و ثبت قیمت بسته شدن معاملات را در هر تایم فریم نشان میدهند. در نمودار های خطی تایم فریم یک روزه، فقط یک نقطه در هر روز بر روی نمودار نمایش میدهند که این نقطه آخریت قیمت معامله شده در آن روز میباشد.
نمودار خطی از تایم فریم یک روزه حاصل میشوند و نقاط به دست آمده در هر روز به یکدیگر متصل میشوند.
تنها مشکل و نقطه ضعف این نوع نمودار ثبت قیمت نهایی است. به این معنی که برای معاملات انجام شده در روز ارزشی قائل نمی شود و تنها قیمت نهایی روز دارای ارزش است.
البته که بسیاری از معامله گران برای تایید شکستهای حمایتی و مقاومتی از قیمت بسته شدن استفاده میکنند، بدین جهت قیمت نهایی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
اندیکاتور یا شاخص ها
شاخص های معاملاتی رمزارزها صرفاً تجزیه و تحلیل فنی منظم در زمینه ارزهای دیجیتال هستند:
میانگین متحرک
میانگین قیمت بسته شدن سهام در مدت زمان مشخص است. این ابزار یک شاخص محبوب و آسان است که نوسان قیمت را هموارتر می کند و تصویری واضح تری از قیمت متوسط دارایی دیجیتال را در مدت زمان مشخص ارائه می دهد.
میانگین متحرک دو نوع اصلی دارد:
- میانگین های متحرک ساده
- میانگین متحرک نمایی
میانگین های متحرک ساده از میانگین حساب مجموعه ای از قیمت ها استفاده می کنند، در حالی که میانگین های متحرک نمایی وزن بیشتری به اقدام قیمت های اخیر می دهند.
باند های بولینگر
باندهای بولینگر یک شاخص فنی است که به واسطه بازرگان برجسته جان بولینگر ایجاد شد.
نوسانات به نرخی گفته می شود که قیمت یک دارایی می تواند افزایش یا کاهش یابد. نوسانات بالاتر به این معنی است که دارایی می تواند به طور بالقوه در محدوده ارزش بیشتری به سرعت در حال نوسان باشد.
این شاخص برای اندازه گیری نوسانات بازار و در موارد دیگر برای معاملات معکوس روند استفاده می شود. به طور خلاصه، گروههای بولینگر به شما می گویند که بازار در چه شرایطی به سر میبرد.
میانگین واگرایی همگرایی متحرک (MACD)
واگرایی همگرایی متحرک (یا MACD) یک نوع اندیکاتور است که ترکیبی از دو میانگین متحرک را بررسی می کند:
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
این دو میانگین متحرک برای شناسایی روند فعلی و اگر تغییری در حرکت ایجاد شود، با هم ترکیب می شوند.
توضیح و تفسیر خطوط MACD می تواند به شرح زیر توضیح داده شود:
اگر خط نظریه داو جونز آبی (خط MACD) بالاتر از خط نارنجی باشد (خط سیگنال)، حرکت صعودی است.
برعکس، اگر خط آبی زیر خط نارنجی باشد، حرکت نزولی است.
هنگامی که خطوط واگرا می شوند، این نشان دهنده تقویت روند فعلی است در حالی که همگرایی روند معکوس را نشان می دهد. هنگام عبور خطوط، احتمال تأیید تغییر حرکت وجود دارد.
شاخص مقاومت نسبی
آخرین ابزاری که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت، شاخص مقاومت نسبی است. مقاومت نسبی یک شاخص حرکت است که در درجه اول برای شناسایی خرید یا فروش بیش از حد رمزارز استفاده می شود. به طور مرسوم، مقادیر RSI وقتی عدد بیش از 70 را نشان می دهد که دارایی دیجیتال بیش از حد خریداری شده است و مقادیر ک متر از 30 نشان دهنده فروش بیش از حد است.
با این حال، وقتی صحبت از بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال می شود، RSI نمی تواند مطمئن ترین شاخص باشد. بیت کوین ثابت کرده است که مستعد روند صعودی طولانی است که قیمت آن را مکرراً می بیند و اغلب اوقات بیش از حد خریداری می شود.
محدودیت های تحلیل تکنیکال
استدلالی که برای منتقدان می توان به کار برد این است که بر اساس فرضیه بازار کارا، قیمت یک سهام یا ارز دیجیتال در بازار مالی بازتاب تمام پارامترهایی است که بر روی آن تاثیرگذار است (یا میتواند تاثیرگذار باشد). این مورد شامل فاکتورهای فاندامنتال نیز میشود که ما را از دخالت دادن پارامترهای دیگری جز قیمت و حجم در تصمیم گیریهای مالی معاف میکند. تنها چیزی که برای تحلیلگران تکنیکال معنی دارد، آنالیز حرکات قیمتی است که به نظر آن ها محصول «عرضه و تقاضا» برای یک دارایی خاص در بازار مالی است.
با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، ممکن است دلیل یکی از محدودیت های آن نیز باشد. همه اطلاعات گذشته و حال بر اساس فرضیه قیمتهای بازار، منعکس میشود. در نتیجه هیچ راهی برای به دست آوردن سود از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارآمدی لازم را نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار میتواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمتها به صورت تصادفی حرکت میکنند.
دومین انتقادی که بر تحلیل تکنیکال وارد میشود این است که این روش در برخی اوقات کاربرد دارد. به عنوان مثال اگر معامله گران حدود ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، وقتی سهم به قیمت نزدیک حد ضرر برسد بسیاری از سهامداران اقدام به فروش میکنند و این موضوع باعث میشود که قیمت سهم پایین بیاید و پیشبینیها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیشبینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.
چگونه سقوط بازارهای بورس سهام امروز، بازارهای کریپتوکارنسی را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
در طول چند روز گذشته اخبار مربوط به وال استریت از اوج هیجان به حالت افسردگی رسیده است. در خبری اعلام شد ما به “پایان ماه عسل بازار ترامپ” پایان میدهیم، برخی دیگر نیز در حال تحلیل این موضوع هستند که اصلاحات عمدهای در پیش است یا نه، اما به هر حال میتوان گفت این اصلاحات به یک “بازار چند ساله” منجر خواهد شد.
تغییرات در حال حاضر بیشتر احساسی است و تقریبا به طور کامل این موضوع در بازار کریپتوکارنسیها هم مشاهده میشود. تماشای این بازی موجب مطرح شدن دو سوال شده است: اولا اینکه رابطه بین بازارهای مالی سنتی و بازارهای کریپتوکارنسی چگونه است و در صورت وجود همبستگی ، پیامدهای امروز برای کریپتوکارنسیها چیست.
در توضیح سوال اول، باید اشاره کرد که رابطه بین بازارهای سنتی با یکدیگر نیز در حال حاضر ضعیف است و ارتباط موجود بیشتر احساسی است . توضیح و تحلیلی که در این بخش میشود بیشتر به همین ارتباط احساسی بین بازارهای سنتی و کریپتوکارنسیها اختصاص داده شده است.
بسیاری از تلاشها تا امروز تحلیلی کیفی از ارتباط بین بازارهای کریپتوکارنسی و علت های آن ارائه داده است. (تقریبا هیچ تلاشی برای اندازه گیری این رابطهها و بحث کمی وجود نداشته )
از بین بعضی از مقالههای قدیمی میتوان اطلاعات در این زمینه به دست آورد. برای مثال بهترین منبعی که یافت میشود، Sifr Data است، یک برنامه تصویرسازی برای کریپتوکارنسیها. در میان برنامههای دیگر، ماتریس همبستگی کریپتوکارنسی هم وجود دارد که ارتباط بین ارز های مختلف را با نمرات z و p به تصویر میکشد.
برای کسانی که خیلی از درس آمار خوششان نمیآید میتوان خلاصه گفت که :
اگر تحلیلها درست باشد، با کاهش ترس در بازار، قیمت بیتکوین افزایش می یابد و برعکس، به دلیل افزایش ترس در بازار، قیمت بیت کوین کاهش می یابد. این یعنی بیت کوین خطر سرمایه گذاری بیشتری در مقایسه با سرمایه گذاری های محافظه کارانه تر مانند طلا دارد.
همچنین به ما میگوید که در بازارهای بلندمدت کریپتوکارنسیها ، در یک بازار نزولی احتمالا حتی بدتر از همتایان سنتی خود ظاهر میشود و همینطور بر عکس در یک بازار صعودی، احتمالا بهتر عمل خواهد کرد.
با فهمیدن این ارتباط ، بیایید روند اخیر بازار را تجزیه و تحلیل کنیم. امروز با افزایش 115 درصدی VIX ( شاخص ترس در بازار بورس) ، شاخص صنعتی داوجونز، 1.175 افت کرد که این میزان پایین ترین نقطه در تاریخ ۱۳۰ ساله این میانگین است. با این وجود ، به دلیل افزایش اخیر ، 4.6 درصد از این افت جبران شده است.
ما میتوانیم بسادگی بگوییم که داو جونز تمام دستاوردهای سال ۲۰۱۸ را تغییر دادهاست . این شاخص تنها شاخصی نبود که به این وضعیت دچار شد. متاسفانه، امروز DAX (مستقر در آلمان)، FTSE (مستقر در بریتانیا) و S & P (مستقر در ایالاتمتحده) به شدت در چند روز گذشته آسیب دیدند. با نگاه کردن به این ترکیب و ۴۵ درصد کاهش در هفتههای اخیر، شما میتوانید بفهمید چرا VIX به این مقدار صعود داشته است.
چه چیزی باعث همه اینها میشود؟ هر کس یک نظریه دارد، اما دو علت اساسی وجود دارد. اول از همه، بهره 10 ساله فدرال ، که نرخ بهره را تعیین میکند و به تازگی افزایش داشته است. نرخ بهره بالاتر میتواند منجر به کاهش هزینههای مصرف کننده و باعث افزایش تورم شود. و دومین دلیل، شاخص VIX است که باعث ایجاد ترس در بازار میشود .این ترس و تردید با سقوط قیمتهای اخیر همراه شده است. برخی اقتصاددانان برجسته و رئیس پیشین بانک مرکزی فدرال اعتقاد دارند ما در حال وارد شدن به “بازار عظیم چند ساله” هستیم.