تشخیص الگوی CandleStick

الگو کندل چکش صعودی (Bullish hammer)
کندل چکش، یک الگوی شمعی صعودی و از نشانه های تغییر حرکت نزولی به صعودی است؛ بنابراین، الگوی شمعی چکش، در انتهای حرکات نزولی ایجاد می شود و ما انتظار داریم بعد از تشکیل این الگو، حرکت صعودی آغاز شود.
ویژگی های کندل چکش صعودی
- از ویژگی های این الگو داشتن بدنه کوچک است.
در تصویر زیر، کندلی از نوع چکش را مشاهده می کند. در این تصویر بدنه کوچک این کندل با رنگ قرمز علامت زده شده است. - یکی دیگر از ویژگی های این الگو، داشتن سایه پایینی بزرگ و سایه بالایی کوچک و یا عدم وجود سایه بالایی است.
در تصویر مشاهده می کنید که این کندل، سایه بالایی نداشته و سایه پایینی آن بزرگ است. - ویژگی دیگر الگو کندل چکش صعودی این است که قبل از تشکیل کندل چکش، روند نمودار باید نزولی باشد.
در تصویر زیر می بینید که روند نمودار قبل از تشکیل کندل چکش نزولی است. - بدنه کندل چکش در الگو همر (Hammer)، حداکثر می تواند تا یک دوم کل سایه الگو باشد. برای درک بهتر این مورد به مثال زیر توجه کنید.
در تصویر زیر اگر طول کل الگو را برابر بخش قرمز در نظر بگیریم، بدنه شمع می تواند حداکثر تا خط آبی پایین بیاید تا این الگو، الگو چکش در نظر گرفته شود؛ اگر این بدنه آن از خط آبی پایین تر بیاید، دیگر این الگو، الگو چکش محسوب نمی شود. به عبارت دیگر، سایه باید حداقل دو برابر بدنه باشد.
در تصویر زیر، شکل ایده آل یک الگو چکش را مشاهده می کنید. احتمال آنکه این شکل ایده آل پایان روند نزولی و شروع روند صعودی باشد بسیار بالاست.
اگر بدنه این کندل بسیار کوچک و در حد خط باشد، دیگر الگو چکش نیست. در این حالت، الگو شمعی دوجی تشکیل می شود که در درس بعدی به توضیح آن می پردازیم.
بررسی الگو کندل چکش در نمودار واقعی
در تصویر زیر قسمتی از نمودار کگل یا معدنی و صنعتی گل گهر در تایم فریم روزانه را مشاهده می کنید. در این تصویر، در بخشی از نمودار که با رنگ قرمز مشخص شده است، الگو چکش صعودی شکل گرفته است. این کندل، دقیقاً مشابه کندلی است که در نمودار فرضی برای بررسی ویژگی های الگو چکش بررسی کردیم.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده می کنید، این الگو باعث شده است که حرکت نزولی نمودار پایان یافته و نمودار شروع به حرکت صعودی کند.
نمونه ای که در تصویر زیر مشاهده می کنید، به دلیل اینکه سایه پایینی آن حداقل 2 برابر بدنه نمی باشد، کندل چکش صعودی نیست و نباید آن را چکش در نظر گرفت.
در تصویر زیر نیز یک کندل چکش صعودی را مشاهده می کنید. همانطور که می بینید، در این الگو، قبل از کندل چکش حرکت نمودار نزولی است و قبل از تشکیل کندل چکش، حداقل 3 کندل مشاهده می شود. در این الگو نیز تشکیل کندل چکش باعث تغییر حرکت نزولی نمودار به حرکت صعودی شده است.
تصویر زیر سهام زاگرس در تایم فریم روزانه را نشان می دهد. در این تصویر نیز مثالی دیگر از کندل چکش و تغییر حرکت نزولی به حرکت صعودی توسط آن را مشاهده می کنید.
استفاده از الگو کندل چکش صعودی در بازار
در بازار، از الگوهای شمعی ژاپنی برای بهینه سازی ورود در معاملات و تأیید خطوط حمایت و مقاومت که در بازار شکل می گیرد استفاده می کنیم. برای مثال با استفاده از یک الگوی تکنیکال، یک ناحیه را مشخص کرده و منتظر می مانیم که نمودار به آن ناحیه برسد. هنگامی که در آن ناحیه کندلی از نوع چکش صعودی ایجاد شد، احتمال میدهیم که الگوی مورد نظر در آن نقطه عمل می کند. در تصویر زیر یک ناحیه فرضی به عنوان مثال نشان داده شده است.
در آموزش های آتی نحوه تشخیص و ترسیم این نواحی و نواحی حمایت و مقاومت به شما آموزش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که ما نمی توانیم در بازار به صورت قطعی اظهار نظر کنیم. ترکیب الگوهایی که فرا می گیرید، احتمال موفقیت تحلیل را افزایش می دهند؛ اما نمیتوان به صورت قطعی در مورد آینده بازار اظهار نظر کرد.
نکات دیگر
- کندل چکش به طور معمول فاقد سایه بالایی است، ولی در صورتی که سایه بالایی نیز داشت، این سایه باید بسیار کوچک باشد. اما در صورتی که سایه بالایی نداشته باشد بهتر است.
- الگو همر از الگوهای شمعی ژاپنی نشانه ای از بازگشت قیمت و تغییر حرکت نزولی به حرکت صعودی است. اما این به این معنی نیست که هر گاه کندلی از نوع چکش مشاهده کردید، احتمال تغییر حرکت نزولی نمودار به حرکت صعودی صد درصد است. این الگوها صرفاً نشانه ای از بازگشت قیمت هستند و بازگشت نمودار بعد از تشکیل آنها قطعی نیست. در تصویر زیر، الگوی سمت راست ، چکش صعودی می باشد و الگوی سمت چپ به دلیل اینکه سایه آن حداقل 2برابر بدنه نیست، نمی تواند یک چکش باشد.
پنج الگوی شمعی یا کندل استیک (Candlestick) نزولی که هر معامله گر بیت کوین (Bitcoin) باید بشناسد
بسیاری از معامله گران دوست دارند که از هر دو روند صعودی و نزولی دارایی خود استفاده کنند و نهایت بهره را ببرند. اما برای بهره بردن از روند صعودی و نزولی ، باید از سیگنال های مثبت و منفی موجود در الگوهای مختلف نمودار شمعی آگاهی داشته باشند.
شناخت و دانستن این که چطور می توان نمودارهای شمعی را تفسیر کرد، سیگنال هایی را توسط شاخص های مختلف تحلیل تکنیکال ارائه می دهد که از آن طریق می توان فهمید دارایی دیجیتال شما ممکن است چه مسیری را در ادامه طی کند.
در زیر، پنج الگوی شمعی که هر معامله گر باید آن ها را بشناسد شرح داده شده است.
الگوی انبرک بالایی یا توییزر تاپ (Tweezer Top)
مانند انبرک کف یا توییزر باتم (Tweezer Bottom) ، انبرک تشخیص الگوی CandleStick بالایی یا توییزر تاپ (Tweezer Top) یک الگوی ریورسال یا برگشت (reversal) روند است که نشان می دهد خریداران توانشان را از دست داده و پایان یک روند صعودی در حال نزدیک شدن است.
در این الگو ، هر دو شمع دارای (high) مشابه هستند و در رنگ های متفاوت دیده می شوند که شمع سمت چپ سبز است و ادامه روند صعودی را نشان می دهد و شمع بعدی (قرمز) است که ضعف بازار را نشان می دهد.
در بسیاری اوقات ، طول واقعی بدنه هر دو شمع یکسان است ، اما تأیید و اطمینان بیشتر هنگامی حاصل می شود که بدنه شمع سمت چپ (سبز) از شمع سمت راست بلندتر باشد.
در هنگام مشاهده این الگو ، معامله گران به طور معمول به این نگاه تشخیص الگوی CandleStick می کنند که آیا وقوع آن با یک بازار افزایشی مطابقت دارد یا نزدیک به یک مقاومت یا روند کلیدی است.
الگوی سه اهرم سیاه یا تری بلک کروز (Three Black Crows)
الگوی سه اهرم سیاه (Three Black Crows)، مع شکل سه مکعب سفید یا تری وایت سولجرز (Three White Soldiers) است. این الگو سیگنالی را نشان می دهد که یک برگشت یا ریورسال (reversal) قوی در حال شکل گیری است و توسط سه شمع بلند نزولی تایید می شود.
همان طور که توسط نمودار نشان داده شده است ، سطح باز شدن قیمت در هر شمع بالاتر از سطح بسته شدن شمع قبلی است. اما سطحی که شمع بسته می شود پایین تر از سطح بسته شدن شمع قبلی خواهد بود. برای تایید این الگو، سطوح باز شدن دو شمع آخر باید در داخل بدنه شمع قبلی باشند، اما در سطح پایین تر از شمع قبلی بسته شوند.
الگوی سه شمع درونی نزولی یا تری اینساید دون (Three Inside Down)
الگوی (Three Inside Down) را می توان درست در انتهای یک روند صعودی دید و نشان می دهد که یک برگشت یا ریورسال (reversal) روند در حال شکل گیری است. شمع اول دارای بدنه ای بلند و افزایشی(سبز) است که در بالای یک روند صعودی تشکیل می شود. شمع بعدی در وسط بدنه شمع اول قرار می گیرد.
شمع سوم باید پایین تر از بدنه شمع اول بسته شود که این تایید می کند فروشندگان کنترل قیمت دارایی را در دست گرفته اند و روند نزولی خواهد شد. برخی از تحلیلگران به جای منتظر ماندن برای شمع سوم که تاییدیه این الگو است، شمع وسطی که درون بدنه شمع اول قرار می گیرد را به عنوان نشانه ای برای احتمال برگشت روند تفسیر می کنند.
معامله گران همچنین شاخص های دیگری مانند میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) و میانگین متحرک نمایی را نیز برای تشخیص این که روند صعودی در حال اتمام است یا خیر، استفاده می کنند.
الگوی مسدود کننده پیشرفت نزولی (Bearish Advance Block)
الگوی مسدود کننده پیشرفت نزولی Bearish Advance Block غالباً در نمودارهای عملکرد قیمت کریپتوکارنسی ظاهر می شود و از جمله الگوهای شمعی است که همه معامله گران باید با آن آشنایی داشته باشند.
به طور خلاصه این الگو ضعف یک روند صعودی را نشان می دهد، زیرا قیمت همچنان افزایش می یابد، اما بدنه هر شمع کوتاه و کوتاه تر می شود که این نشان دهنده کند شدن حرکت و تردید معامله گران است.
همان طور که در دیاگرام نیز دیده می شود، به نظر می رسد خریداران سبب شده اند تا فتیله هر شمع بلندتر از قبلی باشد و سطح بسته شدن هر شمع بالاتر از شمع قبلی است. اما نکته این الگو این است که با کوتاه تر شدن بدنه هر شمع، فتیله آن بلندتر می شود. فاصله بین بسته شدن هر شمع نیز با شمع قبلی کمتر می شود.
الگوی فرار نزولی (Bearish Breakaway)
الگوی Bearish Breakaway یک سیگنال برگشت یا ریورسال کوتاه مدت است که با یک شمع بلند صعودی(سبز) آغاز می شود. یک شکاف یا گپ بین شمع اول و شمع دوم به سمت بالا مشاهده شده و شمع های سوم و چهارم روند را ادامه می دهند.
از نظر معامله گران، روند صعودی پس از شکاف یا گپ شمع دوم ادامه می یابد، اما کوتاه بودن بدنه شمع سوم و چهارم و بلندتر بودن فتیله های پایینی آن ها نشان می دهد که روند صعودی قدرت خود را از دست داده است.
شمع پنجم و آخرین شمع، شمعی بلند و نزولی است که تمام افزایش قیمت سه شمع آخر را جبران می کند و کمی پایین تر از گپ یا شکاف ایجاد شده بین شمع اول و دوم، بسته می شود.
اصطلاحات و الگوهای مهم تحلیل تکنیکال چیست ؟!
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایج ترین روش ترسیم اطلاعات قیمت میباشد. نمودارهای شمعی Candlestick Charts نوعی از نمودارهای مالی برای ردیابی حرکت بازار محسوب می شوند.
این نمودارها نشان میدهند که رویدادهای اخیر چگونه بر قیمت ارزها تاثیر گذاشته و در آینده کدام احتمال از سایر احتمالات قویتر است. به دلیل شکل این نمودارها که شبیه شمع است، به آن کندل استیک یا شمعدان میگویند.
نمودار شمعی از دو بخش بدنه و سایه تشکیل شده است. بدنهی شمع نشان دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است؛ به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه shadow میگویند. دامنه نوسانات سهم در طول دوره زمانی داد و ستد توسط سایه ها نمایش داده میشود. اگر قیمت باز شدن کندل پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد و با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است. اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن توپر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود.
تایم فریم Time Frame چیست؟
تعیین چارچوب زمانی یا همان تایم فریم برای تحلیلگر تکنیکال، همانند تعیین نقطهی ورود و تعیین حد ضرر از اجزای اصلی تشکیل دهنده ی یک استراتژی معاملاتی میباشد. تایم فریم را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال می توان در حالت های مختلفی از یک دقیقه تا یک ماه تنظیم کرد.
تمام معامله گران و تریدرها در بازارهای مالی قبل از هر اقدامی باید تایم فریم مشخصی داشته باشند. این تایم فریم باید دارای ابتدا و انتهای مشخصی باشند. تایم فریم یکی از نیازهای ضروری است که تحلیلگر و تریدر تشخیص الگوی CandleStick برای بررسی و تحلیل رفتار بازار باید آن را بدرستی انتخاب کنند.
یکی از دلایلی که موجب می شود تریدرها به اندازه ای که باید موفق نباشند این است که معمولا تایم فریمی را برای معاملاتشان انتخاب کرده اند که برایشان مناسب نیست؛ معمولا تریدرهای تازه وارد سراغ تایم فریم های کوچک رفته و در نهایت سرخورده می شوند زیرا با تایم فریم نامناسبی کار خود را آغاز کرده اند.
در معامله گری به اندازه کافی با استرس مواجه هستید، پس تلاش کنید تایم فریم مناسبی انتخاب کنید تا تحت فشار نباشید. تایم فریم شما باید با شخصیت و زمان شما مطابقت داشته باشد.
پیوت pivot در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی تشخیص الگوی CandleStick قیمت میباشد. پیوت به نقاط مهم قیمتی در نمودار گفته میشود که معامله گران با تشخیص این خطوط میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. شناخت پیوت ها برای تحلیلگران بسیار اهمیت دارد زیرا اگر این نقاط به درستی شناسایی نشوند، در تحلیل ها دچار اشتباه میشوند.
پیوت مینور چیست ؟
پیوت هایی هستن که برگشت قیمتی محدودی را دارند و در اصطلاح به آن ها نوسانات کوچک گفته میشود که مورد علاقه نوسان گیران است. تمامی ریزموج های نمودار، پیوت مینور خطاب میشوند وعملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. در تحلیل تکنیکال نمیتوان به این پیوت ها اعتماد کرد و یا آن ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست.
پیوت ماژور چیست ؟
پیوت ماژور مرجع ترسیم تمامی الگوهای تحلیلی محسوب میشود. پیوت های ماژور در انتهای روند ها می باشند و تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می دهند. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیلگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوتها استفاده کنند.
حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال Support and Resistance
منظور از حمایت سطحی است که در آن تمایل به خرید یا تقاضا به اندازه کافی قوی می باشد و بر فشار فروش غلبه میکند. مقاومت برعکس حمایت می باشد، مقاومت محدوده یا سطحی است که در آن فشار عرضه بر تقاضا غلبه می کند. خطوط حمایت و مقاومت توسط ابزارهای تحلیل تکنیکال مشخص شده و برای تعیین میزان عرضه و تقاضا کاربرد دارد.در بازارهای مالی، قیمتها توسط عرضه به سمت پائین و توسط تقاضا به سمت بالا هدایت میشوند.
هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمتها بالا میروند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمتها پائین می آیند.
در سطح حمایت انتظار میرود خریداران به خرید راغبتر شوند و فروشندگان تمایل کمتری به فروش پیدا کنند.خط حمایت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط حمایت در یک راستا ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند و شکسته شدن قیمت به زیر این خط نشان دهندهی افزایش فشار فروشندگان است.
هنگامیکه قیمت به سمت سطح مقاومت بالا میرود، فروشندگان به فروش راغبتر می شوند و خریداران تمایل کمتری به خرید پیدا می کنند.خط مقاومت خطی است که از اتصال و امتداد نقاط مقاومت ایجاد میشود. این خط همیشه پایدار نمیماند، افزایش قیمت به بالای این خط نشان دهندهی بیشتر شدن تقاضا از عرضه است.تشخیص الگوی CandleStick
خط روند Trend line چیست؟
خط روند Trend line روشی محبوب و کاربردی برای شناسایی سطوح حمایت Support و مقاومت Resistance احتمالی در یک بازار به شمار می رود. خط روند، خطی است که بالای قله ها یا پایین کف ها کشیده میشود تا جهت روند فعلی قیمت را مشخص کند. خطوط روند، نقاط مقاومت و حمایت در یک بازه زمانی معین را نشان می دهند. آنها جهت، سرعت قیمت و الگوها را در دوره های انقباض قیمت نشان میدهند. خط روند به جهتی رسم میشود که از قیمت حمایت کند.
استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است. تریدر باید فقط نقاط باز شدن و بسته شدن قیمت و قله وکف قیمت را در نمودار استفاده کند.
خط روند صعودی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب مثبت می رسیم که به آن خط روند صعودی می گویند. این خط نشان دهندهی حساس بودن قیمت سهم به این سطح از قیمت است. یعنی هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش نشان داده و ممکن است دو باره در فاز صعودی قرار بگیرد.
خط روند نزولی
با وصل کردن نقاط کمینه قیمتی به یکدیگر به یک خط با شیب منفی می رسیم که به آن خط روند نزولی می گویند. هر بار قیمت سهم به این خط نزدیک می شود به آن واکنش داده و ممکن است دوباره در فاز نزولی قرار بگیرد.
کانال قیمت Price Channel
کانال قیمت هنگامی شکل میگیرد که قیمت ارز دیجیتال و یا هر دارایی دیگری بین دو خط موازی نوسان کند. بعضی اوقات روند قیمت بین دو خط موازی (خط روند اصلی و خط کانال) شکل می گیرد. همواره وقتی چنین کانالی به وجود بیاید و تحلیل گر از وجود آن آگاه شود، می تواند نتایج مفیدی از آن به دست آورد.
الگوها در تحلیل تکنیکال
الگوهای زیادی در تحلیل تکنیکال وجود دارند که شناخت آن ها می تواند کمک زیادی در جهت انجام تحلیل و تریدهای بهتر باشد. این الگوها در بازار سرمایه قابل تشخیص هستند، ولی لازمه آن شناخت درست و صحیح الگوها است.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابل اعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ می دهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می شود. در الگوی سر و شانه سقف، سه قله وجود دارد. در بین این قله ها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد؛ دوقلو مجاور آن که ارتفاع کمتری دارند، شانه های چپ و راست را تشکیل می دهند.
الگوی سر و شانه کف
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل گرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود دارد و اصطلاحاً تشکیل دهنده بخش سر الگو هست. خطی که کف اول و دوم را به هم وصل میکند، خط گردن نامیده میشود.
الگوی سقف دوقلو Double Tops
الگوی سقف دوقلو یک الگوی بازگشتی نزولی است. این الگو زمانی به وجود میآید که قیمت سهم، دو بار تا سقف خاصی بالا رفته و بر میگردد. ولی در انتهای صعود دوم اگر حواستان را جمع نکنید ممکن است دچار زیانهای شدیدی شوید.
الگوی سقف دوقلو از دو قله هم سطح، مشابه، متوالی، هم اندازه و مجاور بهم تشکیل میشود. این قلههای هم سطح درواقع اصابت قیمت را به یک سطح مقاومت مستحکم نشان میدهند. اندازه ی ارتفاع عمودی قله ها و تعداد کندل ها نباید تفاوت زیادی با یکدیگر داشته باشند.
الگوی کف دوقلو Double Bottom
الگوی کف دوقلو یکی از الگوهای تحلیل تکنیکال است که در مورد تغییر روند هشدار میدهد و یک الگوی برگشت صعودی است. اگر این الگو در یک روند نزولی شکل بگیرد نشان دهنده وقوع احتمالی روند صعودی می باشد. در این الگو، قیمت ها تا یک کف جدید کاهش یافته، سپس کمی افزایش میابند و تا کف قبلی افت میکنند و در نهایت مجدد افزایش میابند.
الگو های سقف سه قلو Triple Tops و کف سه قلو Triple Bottoms
الگوهای سقف های سه قلو و کف های سه قلو حاصل گسترش الگوهای سقف های دوقلو و کف های دوقلوهستند. در الگوی سقف سه قلو ، قیمت سه بار برای شکست از بالای منطقه مقاومت تلاش می کند، شکست می خورد و کاهش پیدا می کند. الگوی کف سه قلو وقتی اتفاق می افتد که قیمت سه بار برای شکست سطح پشتیبانی تلاش می کند ، شکست می خورد و به بالا می رود.
از این الگوها می توان برای بررسی حرکات قیمت گذشته و پیش بینی حرکات قیمت آینده برای یک ابزار معاملاتی خاص استفاده کرد. مدت زمان شکل گیری الگوی قیمت درهنگام تفسیر یک الگو و پیش بینی حرکات قیمت آینده بسیار مهم است. الگوهایی که در طی مدت زمان طولانی تری ایجاد می شوند ، قابل اعتماد تر هستند ، و هنگامی که قیمت با شکست از الگو خارج می شود به حرکت بزرگ تری ختم می شوند .
الگوی چکش چیست؟
الگوی چکش، در تحلیل تکنیکال، نشانه خوبی است که ما را به سرنخهایی در بازار بورس میرساند. البته این الگو به تنهایی تریدر را به یک خرید یا فروش امن راهنمایی نمیکند. راز و رمزهایی دارد که در این مقاله دربارهاش صحبت خواهیم کرد. لطفا با ما همراه باشید.
الگوی چکش چیست ؟
الگوی چکش یا هامر یکی از الگوهای پرکاربرد در بازار فارکس است. این الگو را میتوان در زیر مجموعه کندل استیکها یا شمعی گنجاند. چنانچه این الگوی تک کندلی در سیر نزولی مشاهده شود، نشاندهنده ضعف فروشندگان سهم در برابر قدرت خرید در خریداران است. به بیانی دیگر وقتی کندل چکش در کف نمودار ظاهر می شود که روند، میل به بازگشت دارد. کندل، یکی از انواع نمودار قیمتی است. با استفاده از کندلها میتوان وضعیت قیمت اوراق بهادار را نشان داد.
اما دقت نظر درباره این ابزار میتواند در نوع خودش به سهامدار کمک کند تا در وضعیت مطلوبی قرار بگیرد. چنانچه به تازگی وارد دنیای بورس و یا بازار فارکس شدهاید، با خواندن این نوشتار میتوانید به اصطلاحات مفیدی در زمینه الگوی چکش دست پیدا کنید. از این که با ما در این مقاله همراه هستید متشکریم.
الگوی چکش چگونه بوجود میآید؟
الگوی چکش زمانی در نمودار خود را نشان میدهد که قیمت یک سهم بعد از شروع کندل دچار سقوط میشود. با این وجود الگوی چکش، از همان نقطهای که دچار ریزش شده بود، دوباره افزایش پیدا میکند. سپس در نزدیکی قیمت باز یا اولیهاش، بسته میشود. با رسم چنین وضعیتی، الگویی شبیه به چکش در نمودار بوجود میآید که دارای یک سایه نیز هست. به این الگو الگوی چکش گفته میشود.
این سایه پایینی باید دست کم دو برابر طول بدنه ارتفاع داشته باشد. ذکر این نکته لازم است که بدانید، بدنه یک کندل میتواند نقطه اولیه و پایانی را نشان دهد. در برابر سایهها نیز نشاندهنده حجم فروش در یک کندل میباشند.
رنگ و سایه کندل چکش چگونه است؟
الگوی چکش Hammer همواره در قسمت کف و در پایینترین نقطه نمودار نشان داده میشود. در تحلیل تکنیکال که روشی برای پیشبینی قیمت در بازارهاست، رنگ الگوی چکش خیلی حائز اهمیت نیست. اما اگر بدنه را به رنگ سفید مشاهده کردید، مشخصا آن رنگ دال بر قطعیت بالاتر است.
اگر اندازه بدنه الگوی چکش کوتاه باشد و از سایه پایینی آن بلندتر مشاهده شود، شکل الگوی چکش را بیشتر تداعی خواهد کرد. و احتمال این که الگوی چکش درست باشد، بیشتر است. با این همه توصیه می کنیم، برای تشخیص درست الگوی چکش حتما تاییدیه بگیرید. هر چه شکاف قیمت بین کندلهای قبل و بعد وجود داشته باشد، شاهد الگوی برگشتی قویتری خواهیم بود.
الگوی چکش، پس از افت قیمتها روی نمودار ظاهر میشوند. کارشناسان بورس همواره از روی این آیتم متوجه بازگشت فروشندهها به بازار میشوند. این در شرایطی است که قیمتها دوباره از جذابیت برخوردار شده و به قیمت ابتدایی خود متمایل شدهاند. در الگوی چکش به سایه پایینی آن توجه داشته باشید. سایه چکش نشاندهنده رو در رو شدن خریدار و فروشنده سهم است. چنانچه سایز سایه دوبرابر بدنه چکش باشد، این معنی را میدهد که بازار قصد کفسازی دارد. اگر این سایه ارتفاع بگیرد میتوان فهمید که حجم زیادی در معاملات سهام انجام گرفته است.
به عبارتی هر چه تشکیل ارتفاع سایه زیر بدنه باشد، فروشندگان سعی دارند، قیمت سهم را کاهش داده و از طرفی نیز خریداران با خرید سهام بیشتر سعی در افزایش قیمتها دارند. همین مساله است که آنها را در تقابل قرار میدهد و هر کدام سعی دارد تا تلاش یکدیگر را در بازار سرمایه به نفع خود خنثی کنند. در چنین شرایطی شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود.
تاییدیه کندل چکش چه زمانی اتفاق میافتد؟
در هر صورت، الگوی چکش به معنی رو به پایان بودن سیر نزولی در سهام مورد نظر است. این را نیز به خاطر داشته باشید که خریدوفروشها در بازار سرمایه پس از تایید کندل است که از سر گرفته خواهند شد. حال در این قسمت دربارهی تاییدیه الگوی چکش صحبت میکنیم. این تایید زمانی اتفاق میافتد که کندل بعدی، بالاتر از سطح پایانی الگوی چکش منعقد شود. به بیانی واضحتر، کندل بعدی باید به درستی نشان دهد که قدرت خریداران در چه سطحی تعریف شده است؛ معمولا این قدرت خرید بالا ارزیابی میشود.
سهامداران با مشاهده کندل تایید، غالبا به خرید راغب میشوند (موقعیت لانگ یا خرید) یا ممکن است موقعیت شورت یا فروش خود را بسته نگاه دارند. اگر تمایل دارید در موقعیت یا پوزیشن خرید قرار بگیرید، لازم است حتما حد ضرر سهم شما زیر سایه الگوی چکش باشد. این نکته را فراموش نکنید! الگوی چکش هیچوقت به تنهایی مورد استفاده قرار نمیگیرد. بلکه تاییدیه آن توسط یک سیگنال از شاخص و نمودارهای کمکی یا با استفاده از تکنیک معاملهگری پرایس اکشن اعتبار دریافت کند.
کندل چکش مشخصکننده قیمت هدف نیست
باید بدانیم که الگوی چکش دارای مفهوم خاصی است. این الگو را باید در جای مناسب و مخصوص خود استفاده کرد و نباید برداشتهای آزاد و غیرمرتبط از آن داشت. کندل چکش نمیتواند به تنهایی نشانه خریدوفروش در بازار سرمایه به شمار رود. این کندل را باید در موقعیت خاص خود سنجید. معاملهگر بازار سرمایه با بررسی کندل چکش باید به این سوال پاسخ روشنی بدهد؛ آیا در سیر نزولی، احتمال این که از این سهم حمایت بشود، هست یا خیر؟
خوشبختانه برای رسیدن به یک نتیجه قطعی پس از رویت کندل چکش، امکان استفاده از سایر ابزارهایی که مشاهدات بورسی را تایید میکند، هست. شما با بهرمندی از این ابزار میتوانید به تشخیص قطعیتر و معتبرتری از مشاهده خود برسید.
البته گفتنی است، کندل چکش زمانی بیشترین تاثیر را خواهد داشت که پس از سه بار کندل کاهشی در نمودار ظاهر شده باشد. این الگو مشخصکننده قیمت هدف نیست و ما را به قیمت مشخصی راهنمایی نمیکند. توجه به این نکات در این کندل بسیار حائز اهمیت است:
از جمله مواردی که چکش را تایید میکند، حضور یک سیر نزولی است. علاوه براین وجود این کندل در کف نمودار دال بر تغییر صددرصدی نیست و لازم است حتما درباره آن تاییدیه بگیرید. از طرفی با در نظرگرفتن ماهیت کندل باید قیمت میل به صعود داشته باشد. در چنین تشخیص الگوی CandleStick شرایطی است که میتوان از این وضعیت به عنوان جواز ورود به معامله سود برد. توصیه ما این است که همواره به خطوط حمایت نیز نظر داشته باشید.
انواع کندل چکش
کندل چکش همچون سایر ابزارها در بازار فارکس دارای انواع مختلفی است. شما میتوانید متناسب با نیاز خود از یک نوع از آن استفاده کنید. کندل چکش میتواند به دو دسته نزولی و صعودی قابل تقسیم باشد. در ذیل به برخی از این ویژگیهای این دو کندل اشاره میکنیم:
چکش نزولی
این کندل زمانی در نمودار ظاهر میشود که فروشندگان سعی در پایینآوردن قیمتها دارند اما خریداران با خرید بیشتر تلاش آنها را خنثی میکنند و اجازه کاهش قیمت نمیدهند. با این همه قیمت بستهشدن سهم کمتر از قیمت باز شدن آن تمام خواهد شد. از همین روست که تریدر شاهد الگوی کندل چکشی نزولی خواهد بود.
کندل چکش صعودی
سهامداران زمانی شاهد کندل چکش صعودی هستند که فروشندگان تمام قوایشان را جمع کردهاند تا قیمت پایین بیاید. اما این تلاش توسط خریدارانی که هنوز در سبدهایشان جای خالی سهم را پر میکنند، منتفی میشود. در واقع خریداران قیمتها را علیرغم میل فروشندگان تحت کنترل خود در آوردهاند. با این همه خریداران قادر نخواهند بود قیمت بسته شدن سهم را بالاتر از محلی ببرند که قیمتها باز شدهاند. در چنین شرایطی است که کندل چکش نزولی در روند صعود در نمودار اتفاق میافتد. این حالت بدین معناست که فروشندگان قصد ورود به بازار را داشته و میخواهند از نو قیمتها را در دست بگیرند.
چکش معکوس چیست؟
یک نوع دیگر از کندل چکش وجود دارد که به آن چکش برعکس یا معکوس نیز میگویند. شکل دقیق آن درست برعکس کندل چکش صعودی است. معمولا رنگ بدنه چکش وارونه قرمز است و در قلهها دیده میشود. در واقع یک نوع الگوی بازگشتی به شمار میرود، دارای یک سایه بالایی است و طولی چند برابر بدنهاش دارد. در برابر سایه پایینی آن در حد قابل ملاحظهای کوچک و حتی صفر میباشد. کندلی که بعد از آن میآید، معمولا نشاندهنده قدرت فروشندگان سهم است.
قبل از الگوی چکش وارونه شاهد سیر نمودار نزولی هستیم. زمان پیداش آن لحظهای است که قمیت در نقطهای پایینتر از کندل قبلی باز شود اما در عین حال حرکتش صعودی باشد. در چنین شرایطی از کندل اول بالاتر رفته و از آن پیشی میگیرد. در نهایت میتوان شاهد بسته شدن قیمت سهم در محلی تشخیص الگوی CandleStick پایینتر از صعودش باشیم.
اعتبار الگوی چکش چگونه افزایش می یابد؟
سهامداران بازار سرمایه همواره در تحلیلهای خود به دنبال کشف راههایی هستند که از طریق آن میزان اعتبار نتایج بدست آورده را بررسی کنند. در ادامه به نشانههایی که اعتبار الگوی چکش را افزایش میدهد، میپردازیم:
- به دم الگو توجه کنید. این قسمت میتواند بازه حمایتی قیمت دارایی را به خوبی به سهامدار نشان دهد. با پدیدار شدن سه کندل نزولی پیش از الگوی چکش میتوانید به افزایش اعتبار الگوی چکش پی ببرید. کندل نزولی یعنی اینکه سطح قیمتی کندل باید از نظر سطح قیمتی پایینتر از کندل پیش از خود واقع شده باشد. شما زمانی میتوانید با اطمینان خاطر به کندل چکشی اعتماد کنید که کندلهایی که بعد از آن میآید کاملا در حالت صعودی قرار گرفته باشند.
- با این همه باز هم نمیتوان به روشنی ادعا کرد که تنها با الگوی چکشی برای خریدوفروش اقدام کرد. بلکه همانطور که قبلا نیز گفته شد، باید از ابزارهای دیگر که در زمینه تحلیل و تجزیه بازار وجود دارد کمک گرفت. تنها با دقت نظر فراوان و استفاده از این ابزارهاست که میتوان به درستی و میزان اعتبار نتایج به دست آمده اطمینان حاصل کرد.
بررسی رنگ الگوی چکش
چنانچه الگوی چکش که حالت صعودی به خود گرفته به رنگ سبز باشد نشانه چیست؟ وضعیت آن در برابر الگوی چکشی که به رنگ قرمز است چگونه ارزیابی میشود؟ پاسخ این سوالات روشن است. کارشناسان ما در این باره چنین توضیح میدهند:
اگر رنگ الگوی چکش صعودی سبز باشد به معنی این است که خریداران در همان دوره زمانی نیز قیمت پایانی را بالاتر از قیمت اولیه آن برسانند. سبز در این وضعیت به مفهوم موقعیت قوی و مطلوب ارزیابی میشود.
البته باید در نظر داشت که الگوی چکش نیز یک علامت برای صعود سهام به حساب میآید. چرا که در هر صورت حاکی از قدرت خرید و بازگشت قیمت است. در چنین شرایطی باید منتظر بود تا سایه پایینی نیز در بدنه چکش ایجاد شود. شاید تنها فایدهی آن با چکش سبز در این باشد که خریداران سهم، در همان تایم فریم، قیمت نهایی را از قیمت اوپن عبور ندادهاند.
کندل چکش در نمودارها به چه معنی است؟
پیدایش کندل چکش در نمودار به معنی کاهش قدرت فروشندگان در بازار مالی است. بوجود آمدن کندل چکش به این معناست که تلاش فروشندگان برای پایین آوردن قیمت خرید در خریداران بینتیجه بوده است.
همیشه در حوالی چکش به دنبال سایه باشید! کوتاهی و بلندی آن را زیر نظر بگیرید! هر چه چکش سایه بلندتری داشته باشد، از حجم معاملات در این نقطه بسیار بالابوده است. این موضوع همچنین نشان میدهد که قدرت خریداران بر فروشندگان برتری دارد. از طرفی خریداران توانستهاند در بازار بر فروشندگان غلبه کنند. چنانچه در قسمت نزولی بازار، مشاهده کردید که کندل چکش دارد ساخته میشود، باید بدانید که این موضوع نشانهای از تمام شدن روند نزولی است. یعنی روند نزولی به نقاط پایانی خود نزدیک میشود.
ضعف در این روند کاملا مشهود است. ناگفته نماند چنانچه سایز ابزارهای موجود این قضیه را تایید نمایند این کندل میتواند مبین این نکته باشد که با یک رشد صعودی در بازار طرف خواهیم بود. قابل ذکر است این مساله زمانی حائز اهمیت است که کندل در مناطقی که دارای بستر حمایتی است ایجاد شود.
الگوی چکش در تحلیل تکنیکال چه مفهومی دارد؟
اگر تا این لحظه با ما همراه بودهاید، به احتمال زیاد تصور کردهاید که اگوی چکش به معنای سبز بودن بازار است. حتی ممکن است از آن یک پیام امیدوار کننده برداشت کنید. این حالت بیشتر در پایان یک سیر نزولی ظاهر میشود. اگر چه که سهامداران با تجربه با مشاهده آنی این الگو در نمودار قیمت دارایی به خرید سهم بیشتر مبادرت نمیکند. چرا که کندل چکش را تنها یک ابزار میداند برای بررسی دقیقتر از بازار سرمایه؛ برای مثال، یک تحلیلگر حرفهای میتواند با بررسی شاخص RSI، متوجه شود که آیا سهم در محل اشباع قرار دارد یا خیر؟ این یکی از کاربردهای این شاخص است.
اگر این شاخص عددی که را نشان میدهد کمتر از سی باشد، سهامدار میتواند به اعتبار کندل چکش مطمئن شود. ناگفته نماند احتمال این نیز میرود که الگوی چکش دلیلی بر رشد یک روند صعودی باشد. در عین حال شاخص افزایش قیمت نیز نخواهد بود و مشخص نمیکند این افزایش قیمت تا چه مراحلی ادامه پیدا کند. به همین دلیل، کارشناسان بازار فارکس معتقدند که اگر از ابزارهای مختلف استفاده کنید، تحلیل بسیار قویتری خواهید داشت. همچنین در کنار تحلیل قوی، نگرش صحیح و کاملی به بازار خواهید داشت.
محدودیتهای الگوی Hammer در چه زمینههایی است؟
قبل از هر چیزی اجازه بدهید یکبار برای همیشه این مساله را روشن کنیم که دیدن الگوی هامر به معنی حرکت صعودی نمودار نیست. بهتر است بدانیم که رنگ سبز یا قرمز کندل، سایهی موجود در قسمت پایین چکش و یا موقعیت شکلگیری آن در سطوح حمایتی میتوانند معرف قدرت کندل باشند؛ اما نمیتوان برای تصمیمگیری تنها به آنها اکتفا کرد.
علاوه بر این، اگر الگوی چکش تایید شود، نقطهی ورود به حد ضرر را در فاصلهی زیادی قرار میدهد. این موضوع بر روی معادله ریسک به پاداش تاثیر منفی میگذارد. بنابراین لازم است که به این موضوع توجه کنیم.
لازم است بدانیم که الگوی چکش، هرگز هدف قیمت را مشخص نمیکند. لذا این مساله میتواند همیشه برای سهامدار یک مساله چالش برانگیز باشد وقتی پای محاسبه پاداش و ارزیابی آن با ریسک در میان باشد. به همین دلیل، برای تحلیل تکنیکال هرگز از الگوی چکش استفاده نکنید. دلیل این موضوع این است که استفاده از الگوی نمودار یا هر تحلیل دیگری، حداقل برای نقطهی خروج الزامی است.
الگوی چکش در کنار دیگر شاخصها
هیچگاه خود را در استفاده از یک نوع خاص از ابزارها محدود نکنید. معاملهکنندگان حرفهای همواره سعی میکنند تا از ابزارهای مختلف در کنار هم استفاده نمایند. این موضوع به تریدر کمک میکند تا تحلیل بسیار قویتری داشته باشد. استفاده تشخیص الگوی CandleStick از ابزارهای مختلف در کنار هم نتایج دقیقتری نیز در اختیار تریدر قرار میدهد. حال با استفاده از این مجموعه ابزار میتوانید تحلیل کنید. سهامدارن حرفهای از این کندل در کنار دیگر شاخصها و الگوهای رایج استفاده میکنند. در عین حال رویت این الگو چه در سطح حمایت باشد چه در سطح مقاومت، میتواند یک دلیل خوب برای تصمیمگیریهای درست بعدی باشد. تریدرهای با تجربه بوسیله آن قیمت سهام را تحلیل کرده و سیر قیمت داراییها را در محدودههای زمانی کوتاه یا بلند مدت مورد ارزیابی قرار میدهند. حتی زمان رشد معاملات را تا زمانی که این معاملات به پایان میرسد، بررسی میکنند.
همانطور که از این متن استنباط شد، الگوی چکش یکی از کاربردیترین الگوهایی است که در بازار مشاهده میشود. با این همه به منظور تایید یک ستاپ معاملاتی، هرگز به تنهایی مشاهده نمیشود. بلکه با کمک سایر ابزارهای موجود میتوان به نکات مهمی در تحلیل تکنیکال برسیم.
تشخیص الگوی CandleStick
الگوی ستاره (Star) چیست ؟
ستاره یکی از انواع الگوهای نمودار شمعی یا همان کندل استیک (candlestick) است . در واقع زمانی که در نتیجه ی یک شکاف در لایه های زیرین قیمت و در بالای روند حرکتی ، یک کندل با بدنهی کوچک شکل می گیرد ، به آن کندل در اصطلاح ستاره (Star) گفته می شود .
مفهوم الگوی ستاره (Star)
شمع های کوچک تحت عنوان ستاره بیانگر دو دل بودن سرمایه گذاران در بازار بوده که اغلب منجر به معکوس شدن روند می شود . برای اعتبار سنجی یک الگوی ستاره ، باید انتظار ایجاد کندل های کوچک تر در ادامه کندل هایی با بدنه بزرگ تر را داشت . در این حالت احتمال معکوس شدن روند بسیار بیشتر از زمانی است که الگوی ستاره در انتهای روندی با کندل های کوچک تشکیل می شود .
ستاره جزو دسته بندی الگوهای بصری قرار می گیرد و توسط اندیکاتور و سایر ابزار های تکنیکال ، قابل تشخیص نیست . البته توجه داشته باشید که ترید فقط با استفاده های الگوهای بصری (Candle Patterns) کار بسیار ریسکی است . یک ستاره صبح گاهی زمانی که توسط حجم و سایر اندیکاتورهای تکنیکال پشتیبانی شود ، می تواند معتبر باشد ، در غیر این صورت تقریبا در انتهای هر روند نزولی می توان یک ستاره صبح گاهی را مشاهده کرد .
تفاوت ستاره صبحگاهی (Morning Star) و ستاره عصرگاهی (Evening Star)
ستاره صبحگاهی یک الگوی بصری متشکل از سه کندل است که توسط تحلیلگران تکنیکال به عنوان یک نشانهی روند صعودی شدن روند تعبیر می شود . ستاره صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد و در صورت صحیح بودن بیانگر شروع یک روند نزولی است . معامله گران با استفاده از این الگو در انتهای یک روند نزولی و استفاده از اندیکاتورهای دیگر ، سعی در فهمیدن معکوس شدن روند دارند .
ستاره عصرگاهی دقیقا نقطه مقابل یک ستاره صبح گاهی است . ستاره عصرگاهی یک کندل صعودی بزرگ است که در دنبالهی یک کندل نزولی و یا صعودی کوتاه تشکیل شده و در ادامهی آن یک کندل نزولی بزرگ که حداقل به اندازهی نصف کندل صعودی را پوشش دهد ، شکل می گیرد . ستاره عصر گاهی بیانگر تغییر روند از صعودی به تشخیص الگوی CandleStick نزولی است .
الگوی ستاره را نیز می توان در سایه بالای اولین کندل نیز مشاهده کرد . شکل گیری این ستاره اولین نشانه از ضعف روند است بدین معنی که سرمایه گذاران نتوانسته اند قیمت را بالا ببرند . این ضعف توسط کندلی که بعد از ستاره تشکیل می شود باید تایید شود . این کندل معمولا باید به اندازه کندل اول و به صورت نزولی باشد .