ساختار نمودار

راههای رویایی
زندگی بی شمار راه دارد. و من دنبال راههای رویایی ام.
درس سوم - ساختار نمودار
رايج ترين نمودار تحليل تكنيكال نمودار ميله اي يه. تو نمودار ميله اي تغييرات قيمت هر روز با يه ميله نشون داده ميشن. در واقع چهار تا قيمت باز شدن، بسته شدن، بالايي و پاييني رو ميشه باهاش نشون داد. خط كوچيكي كه سمت راست ميله قرار داره قيمت پاياني رو نشون ميده و خط كوچيك سمت چپ قيمت باز شدن رو نشون ميده. در نمودار روي محور افقي زمان رو داريم و روي محور عمودي قيمت رو. بخش مهمي كه با نمودارهاي ميله اي همراه ميشه حجم معاملات ه كه تعداد معامله هاي انجام شده روي يك سهم رو در طي روز نشون ميده.
يه نوع نمودار ديگه هم داريم كه نمودار خطي ه و نتيجه ي وصل كردن قيمت هاي پاياني به همه و به خوبي حركت قيمت رو در ساختار نمودار روزهاي متمادي نشون ميده.
نمودار نقطه و خط هم داريم كه من اصلا ازش خوشم نمياد و هيچ وقت هم ازش استفاده نمي كنم و همون حركت قيمت رو در مقاطع متراكم تر نمايش ميده در واقع. يه سري ستون با X و O مي سازن كه به ترتيب افزايش و كاهش قيمت رو نشون ميده.
نمودارهاي شمعي ژاپني هم جديدا خيلي پر طرفدار شدن و مثل نمودارهاي ميله اي چهار نوع قيمت رو نشون ميدن. اما شكل شون فرق داره. تو نمودارهاي شمعي به خط هاي باريك كه معمولا سر و ته شمع هستند و حكم فتيله رو دارن ميگن سايه. سايه محدوده ي نوسان قيمت در طول روز رو نشون ميده، يعني قيمت بالايي و قيمت پاييني.
قسمت پهن نمودار كه بدنه ي شمعه هم فاصله ي بين قيمت باز شدن و بسته شدن سهمه. اگه قيمت بسته شدن بيشتر از قيمت باز شدن باشه بدنه ي شمع سفيد يا سبزه و اگه كم تر باشه سياه يا قرمزه.
نمودارها رو ميشه در مقياس حسابي يا لگاريتمي كشيد. حسابي يعني اين كه با افزايش قيمت فاصله ي بين اعداد ثابت ميمونه. اما در مقياس لگاريتمي با افزايش قيمت فاصله ي بين عددها كم تر ميشه. به ساختار نمودار خاطر همين هم هست كه آدمايي كه ميخوان تحليل بلند مدت داشته باشن مقياس لگاريتمي رو ترجيح ميدن. تو مقياس لگاريتمي حركت قيمت به صورت درصدي گفته ميشه.
اما نكته اينه كه نمودار فقط اطلاعات رو ثبت ميكنه ساختار نمودار و به تنهايي ارزشي نداره ولي باعث ميشه كه كسي كه دانشش رو داره بتونه از اون به عنوان يه ابزار براي پيش بيني آينده ي بازار استفاده كنه.
گانت چارت (Gantt Chart) یا نمودار گانت چیست؟ + نحوه رسم و استفاده
گانت چارت (Gantt Chart) یا نمودار گانت ابزاری برای مدیریت پروژه است و به سادهسازی پروژههای پیچیده کمک میکند. در واقع نمایهای تصویری از کارهایی است که در طول پروژه، برنامهریزی شدهاند و بطور معمول برای برنامهریزی، پیگیری و کنترل پروژه مورد استفاده قرار میگیرند.
آنچه در مورد گانت چارت در ادامه این مطلب خواهید خواند:
گانت چارت از کجا آمد؟
کارول آدامامیکی اولین نمودار گانت را در سال 1896 ابداع کرد. او آن را هارمونیوگرام نامید، اما وی مقالات خود را در این زمینه به لهستانی و روسی منتشر کرد؛ بنابراین جهان انگلیسی زبان چیزهای زیادی در مورد آن نمیدانست.
حدود 15 سال بعد هنری گانت، مهندس مکانیک آمریکایی، ایده مشابهی داشت. او گانت چارت را به شکل امروزی و مدرن خلق میکند. به همین دلیل این نمودار “گانت” نامیده شد و بسیاری به اشتباه فکر میکنند او کسی است که نمودار گانت را ابداع کرد.
گانت چارت چیست؟
در ابتدای مطلب به طور مختصر توضیح داده شد که گانت چارت چیست و چه استفادهای دارد، حالا به معرفی دقیقتری از آن میپردازیم.
در نمودار گانت هر کدام از فعالیتها به نمودارهای میلهای افقی تبدیل شده است و شما با نگاهی کوتاه میتوانید اطلاعات بسیاری از جمله: فعالیتها، بستههای کاری، تاریخهای شروع و پایان آنها، روابط و وابستگیها، طول مدت زمان لازم برای اجرا و وضعیت پروژه در زمان فعلی را بدست آورید.
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید محور افقی نمودار زمان را نشان میدهد و محور عمودی نشاندهندهی لیست فعالیتها است.
به یاد داشته باشیم که این نمودار صرفا ابزاری برای تسهیل فرآیند برنامهریزی و کنترل پروژه است و این اطلاعات ارائه شده هستند که باید از دقت و صحت کافی برخوردار باشند. اطلاعاتی از جمله ساختار شکست پروژه، تخمین و برآورد زمان، منابع و هزینه و روابط.
چرا از نمودار گانت استفاده میکنیم؟
نمودار گانت بهمنظور تحقق اهداف زیر استفاده میشود:
1. نمایش برنامه زمانبندی اولیه پروژه
چه کسی میخواهد چه کاری را انجام دهد، چه زمانی و چه مدت طول خواهد کشید.
2. تخصیص منابع
با کمک این ابزار این اطمینان حاصل میشود که چه فعالیتی به در چه زمانی به چه منابعی نیاز دارد و همه میدانند چه کسی مسئول چه چیزی است.
3. نظارت و گزارش پیشرفت پروژه
گانت چارت به شما کمک میکند تا مطابق با برنامه پیش بروید و عقب نمانید.
4. برنامه را کنترل و ارتباط برقرار کنید
تصویری شفاف به ذینفعان ارائه میدهد و آنها میتوانند بصورت بصری هر مرحله از پروژه را ببینند و درک بهتری از مراحل انجام و رویدادهای کلیدی داشته باشند.
5. نمایش رویدادهای کلیدی
رویدادهای کلیدی با استفاده از علائم مشخص نشان داده میدهد.
6. شناسایی مشکلات و گزارش آنها
از آنجا که همه چیز به صورت بصری به تصویر کشیده شده است، میتوانید بلافاصله متوجه شوید که چه فعالیتی باید در یک تاریخ مشخص انجام میشده است اما دچار تاخیر شده است، با استفاده از این امکان شما میتوانید بسرعت اقدامات اصلاحی خود را برنامهریزی کنید.
چگونه نمودار گانت خود را رسم کنیم؟
برای ایجاد یک نمودار گانت، مراحل زیر را باید طی کنید:
1. به تمام فعالیتهایی که در پروژه خود دارید فکر کنید.
2. آنها را به اجزای قابل کنترل تقسیم کنید (ساختار شکست پروژه WBS).
3. سپس تصمیم بگیرید که مسئولیت هر کار با چه کسی خواهد بود و آن را به کدام تیم واگذار خواهید کرد.
4. روابط فعالیتها را مشخص کنید و مدت زمان ساختار نمودار مورد انتظار کل پروژه و کارها را تعیین کنید.
5. نمودار گانت وظایف را به ترتیب توالی نشان میدهد و وابستگیهای کار را به نمایش میگذارد (یعنی نحوه ارتباط یک کار با کار دیگر). پس از وارد کردن اطلاعات خود در نرمافزار و ترسیم گانت چارت، میتوانید منابع خود را تعیین و تخصیص دهید.
بطور معمول، فعالیتهای ضروری برای تکمیل پروژه شما (WBS)، در سمت چپ چارت قرار میگیرند. در بالای چارت شما بازههای زمانی را مشاهده خواهید کرد و طول نمودار میلهای هر فعالیت متناسب با مقیاس زمان نشان دهنده، مدت زمان مورد نیاز برای انجام آن میباشد. شما میتوانید اطلاعاتی مانند نام فعالیت و یا منابع و… را که نیاز دارید، برای نمودار خود فراخوانی کنید.
گانت چارت به مدیران چه کمکی میکند؟
گانت چارتها باعث میشوند تا مدیران به بار کاری تیم خود در زمانهای مختلف دسترسی داشته باشند و برنامهریزی دقیقتری را برای آنها انجام دهند.
در واقع مدیر پروژه میتواند در هر مقطع زمانی اشخاص مسئول در رابطه با فعالیتها را شناسایی کند و میزان درگیریشان با پروژه را بسنجد.
او میتواند بررسی کند که آیا بیش از حد به یک شخص مسئولیت تخصیص شده است و یا میتواند به فعالیت خود بدون مشکلی ادامه دهد.
بعلاوه مدیران میتوانند با کمک گانت چارت در مورد انجام کارها به صورت موازی و یا متوالی تصمیمگیری کنند.
در صورت ترکیب نمودار گانت با منابع پروژه و هزینه، مدیر پروژه میتواند تأثیر آن را در تاریخ پایان مشاهده کند. در واقع میتواند با انجام روشهای تسطیح منابع به اهداف مورد نظر خود دست یابد.
در بسیاری از نرمافزارهای ترسیم گانت چارت امکان مشخص کردن مسیر بحرانی وجود دارد. این ویژگی به یک مدیر پروژه کمک میکند تا روی فعالیتهای بحرانی پروژه تمرکز کند.
در طول پروژه نیز شما میتوانید با مشخص کردن برنامه زمانبندی مبنا و بروزرسانی چارت خود در بازههای زمانی مشخص، پروژه خود را پیگیری کنید و از انجام صحیح کارها و یا میزان تاخیر هر فعالیت اطلاع حاصل کنید.
مقایسه گانت چارت و شبکههای CPM
هرکدام از این دو نمودار و شبکه مزایا و معایبی دارند که به بررسی آنها میپردازیم:
مزیتهای گانت چارت
عمدهترین مزیت گانت چارتها در مقایسه با روش مسیر بحرانی (CPM) نمایش فعالیتهای پروژه با مقیاس زمان است. در واقع طول نمودارهای میلهای که برای هر فعالیت ترسیم میشود طول مدت زمان مورد نیاز برای انجام آن را نمایش میدهد.
چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین
یکی از روشهای محبوبی که معاملهگران در تحلیل تکنیکال به کار میبرند، معامله براساس پرایس اکشن است. پرایس اکشن در واقع به مطالعه قیمت بدون استفاده از هرگونه اندیکاتور یا ابزار جانبی گفته میشود. در این مطلب که از پست مدیوم یکی از معاملهگران ارزهای دیجیتال گرفته شده است، به آموزش یکی از روشهای معامله مبتنی بر پرایس اکشن خواهیم پرداخت که در تحلیل رفتار ارزهای دیجیتال با ارزش نسبی بالا مانند بیت کوین (BTC)، اتریوم (ETH)، لایت کوین (LTC)، ریپل (XRP) و ایاس (EOS) به شما کمک میکند.
پیش از آغاز آموزش پرایس اکشن، باید به این نکته حتما توجه کنید که آموزشهای مربوط به معاملهگری با پرایساکشن، تنها برای اهداف آموزشی ارائه شده است و توصیهای مبنی بر ورود به بازار پرنوسان ارزهای دیجیتال نمیشود.
همیشه با نگاه به تایمفریمهای بالاتر شروع کنید
یکی از بهترین عاداتی که یک معاملهگر میتواند داشته باشد، نگاه به نمودار از تایمفریمهای بالاتر و حرکت ساختار نمودار به سمت تایمفریمهای پایینتر است.
معاملهگران پرایساکشن معمولا در ابتدا به نگاه به تصویر بزرگتر تحلیل خود را شروع میکنند و برای پیدا کردن فرصتهای مناسب خرید و فروش به دورههای زمانی پایینتر مراجعه میکنند.
نظرات درباره اینکه تایمفریمهای بالاتر دقیقا شامل کدامها هستند، مختلف است. اما بسیاری از معاملهگران به صورت زیر عمل میکنند:
- تایمفریمهای بالا شامل نمودار ۴ ساعته (4H) و بالاتر (۶ ساعته، ۱۲ ساعته، ۳ روزه، هفتگی، ماهانه) است.
- تایمفریمهای پایین شامل ساختار نمودار باقی نمودارهای زیر ۴ ساعته است (۳ ساعته، ۲ ساعته، ۱ ساعته، ۳۰ دقیقه، ۱۵ دقیقه و ۵ دقیقه).
دلیل اصلی اینکه بسیاری از معاملهگران موفق ابتدا به تایمفریمهای بالاتر میروند، یک نکته اساسی است:
پرایس اکشن در تایمفریمهای بالاتر، چارچوب پرایس اکشن در تایمفریمهای پایینتر را میسازد. ارزیابی ساختار نمودار در تایمفریمهای بالا به شما کمک میکند تا درک بهتری از پرایس اکشن به صورت ساده داشته باشید.
ارزیابی تایمفریمهای بالاتر به شما کمک میکند تا:
- سطوح کلیدی حمایت و مقاومت را تشخیص دهید
- محدودههای عرضه و تقاضا را پیدا کنید
- روند بزرگتر را در پرایس اکشن کشف کنید (برای نمونه جهشهای بیت کوین در سال ۲۰۱۸ که در هر برخورد با کف ۶ هزار دلار ضعیفتر میشد و در نوامبر نیز این سطح شکسته شد)
- نقاط احتمالی ورود و خروج را پیدا کنید.
مشخص کردن محدودههای کلیدی بر روی تایمفریمهای بالاتر برای استفاده از آنها در تایمفریمهای پایینتر، یک عادت خوب برای معاملهگران است تا چگونگی حرکت قیمت در دورههای زمانی پایینتر را درک کنند.
در ادامه دو مثال از تحلیل بالا به پایین (از تایمفریمهای بالاتر به پایینتر) را در بازار ارزهای دیجیتال بررسی میکنیم (البته در مثال دوم نمودار ۱۲ ساعته یک تایمفریم بالاست اما حرکت از تایمفریم هفتگی به روزانه و سپس ۱۲ ساعته پایه تحلیل ارائه شده است).
مثال اول – ایاس
این مثال شامل طی مراحل زیر به ترتیب است:
۱. مشخص کردن سطح کلیدی در نمودار روزانه
۲. منتظر ماندن برای مشاهده واکنش کندلهای ۳۰ دقیقهای به سطح مشخص شده در نمودار روزانه
۳. و در نهایت پس از اینکه چند کندل ۳۰ دقیقهای به سطح مشخص واکنش نشان داد، وارد معامله میشویم و هدف را محدوده عرضه در نمودار ۳۰ دقیقهای قرار میدهیم.
مثال دوم – بیت کوین
این مثال شامل طی مراحل زیر است:
۱. مشخص کردن سطح کلیدی در نمودار هفتگی
۲. منتظر ماندن برای مشاهده واکنش کندل روزانه به سطح مشخص شده در نمودار هفتگی
۳. و در نهایت ورود به معامله پس از اینکه کندل روزانه بر روی سطح هفتگی بسته شد.
خلاصه
چیزی که از دو مثال بالا میتوان فهمید به شرح زیر است:
تحلیل بازار از تایمفریمهای بالا به پایین که در آن سطوح کلیدی را در تایم فریم بالا مشخص میکنید و آرام آرام به سمت تایمفریم پایینتر میروید تا فرصت مناسبی را در نمودار برای خرید یا فروش پیدا کنید، رویکردی قوی در تحلیل بازار است.
حرکت از نمودار یک روزه به سمت نمودار ۳۰ دقیقهای یا از نمودارهای هفتگی و روزانه به سمت ۱۲ ساعته، به شما اجازه میدهد تا از پرایس اکشن در تایمفریمهای بالاتر نیز استفاده کنید.
بسیاری از معاملهگران از یافتن ارتباط بین تایمفریمهای بالا و پایین هراس دارند و به همین خاطر به تحلیل در یک تایمفریم خاص مانند ۱ ساعته یا ۳۰ دقیقهای میپردازند.
هرچند موفق بودن تحلیل بازار تنها با این روش تضمینی ندارد اما نادیده گرفتن وضعیت بازار و محدودههای کلیدی در تایمفریمهای بالا احتمالا به ضررتان تمام خواهد شد.
طرح های پُشت سرهم برای اصلاح ساختار بودجه/ بودجه ۱۴۰۲ بالاخره اصلاح میشود؟
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، در بحبوحه دور جدید تحریمهای اقتصادی، مقام معظم رهبری در آذر ماه 1397 بر تدوین نقشه راه برنامه اصلاح ساختار بودجه تاکید کردند، در 29 آبان 1398 نوبخت معاون رئیس جمهور و رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه کشور در نامه ای به رهبر معظم انقلاب اسلامی ضمن قدردانی از رهنمودهای معظم له اعلام کرده بود: "تدوین نقشه راه و برنامه کلی اصلاح ساختار بودجه عمومی با بهرهگیری از ظرفیتهای کارشناسی این سازمان و گروههای متعددی از متخصصین، اندیشمندان و قابلیتهای موجود در دانشگاهها، پژوهشکدههای فعال در این حوزه و نیز دستگاههای اجرایی، انجام می شود"
بر این اساس اصلاح ساختار عملا از سال 1398 در دستور کار سازمان برنامه وبودجه کشور قرار گرفت، هر چند از آن زمان تا کنون خروجی مشخصی در خصوص اصلاح ساختار بودجه ایجاد نشد اما به واسطهی ساختار نمودار بحثهای مقدماتی و تاکیدات در سطوح مختلف، ضرورت پیاده سازی اصلاحات در نظام بودجه ریزی کشور شکل گرفت.
اخیرا مسعود میرکاظمی رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور درباره آخرین وضعیت اصلاح ساختار بودجه، با اشاره به اینکه، در کوتاه مدت خروج نفت از بودجه امکانپذیر نیست؛ گفته بود، اصلاح ساختار بودجه هم فقط از طریق خروج نفت نیست و اصلاحات دیگری نیز لازم است؛ مانند اینکه بودجه ساده، قابل فهم و قابل رصد باشد و دستگاهها و استانها در قبال بودجه پاسخگو باشند.
وی با اشاره به آغاز جلسات مشترک اصلاح بودجه، افزود: یکی از مأموریتهای جلسه شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا طبق مأموریتهای ابلاغی مقام معظم رهبری همین اصلاح ساختار بودجه است و مراحل اولیه کار هم بهصورت جدی در سازمان برنامه و بودجه شروع شده است. امیدواریم با کمک مجلس و دست اندرکاران مسئول بتوانیم اصلاح ساختار بودجه را در صحن شورای عالی اقتصادی سران تصویب کنیم و بعد به مجلس برود.
اما درحالی هنوز هیچ جزئیاتی از برنامه دولت برای اصلاحات در ساختار بودجه اعلام نشده، در روزهای گذشته، نمایندگان مجلس در طرح «نظامنامه برنامهریزی و بودجهبندی کشور»، ساز و کارهای جدیدی برای تحول در نظام بودجهنویسی کشور طراحی کردهاند. بر این اساس، طرحی در کمیسیون برنامه بودجه در دستور کار قرار گرفته که در 60 ماده و 47 تبصره تهیه شده و هماکنون در کمیته اصلاح ساختار بودجه در دست بررسی است. بررسی و تصویب آن در کمیته تخصصی و کمیسیون برنامه و بودجه تا آخر تابستان 1401 به اتمام میرسد. احتمالا لایحه بودجه سال 1402 بر اساس آن تدوین و ارائه خواهد شد. طرح مذکور در سه بخش شامل «برنامه پیشرفت»، «بودجه عمومی» و «بودجه شرکتهای دولتی»ساختار نمودار تهیه شده است.
در طراحی نظام جدید بودجهنویسی در این طرح، تاکید بر تعیین «قیمت تمام شده خدمت یا پروژه» برای اختصاص ردیف بودجهای در لوایح بودجه سالانه است. بر این اساس دولت موظف است لایحه بودجه سالانه کل کشور، اعم از منابع درآمدی سال بعد کشور از لحاظ درآمدهای عمومی و اختصاصی مشتمل بر درآمدهای حاصل از مالیات، حقوق و عوارض گمرکی، سود سهام و سرمایههای تحت مالکیت دولت، تعیین سقف برای هزینههای پیشبینی نشده، سود حاصل از کارکرد داراییهای دولت، دریافتی دولت بابت سپردهها یا واگذاری حقالامتیازها و نقل و انتقالهای مالی، جرائم و تخلفات و خسارتها و زیان دیرکرد؛ واگذاری داراییهای سرمایهای و مالی، فروش کالا و خدمات، هدایا و کمکهای بلاعوض و عوارض دولتی و همچنین درآمدهای متفرقه و مانده موجودی خزانه از سال قبل و همچنین برآورد مصارف و محل مصرف را حداکثر تا پایان آذرماه هر سال به مجلس ارسال میکند». بخش دیگر این طرح نیز به واگذاری فعالیتها و امکانات دستگاههای دولتی به بخش خصوصی میپردازد؛ این ساز و کار نیز با هدف صرفهجویی در هزینههای جاری دستگاهها تعریف شده است.
متهم اقتصادی فاجعه متروپل آبادان
فاجعه متروپل آبادان توجههای بیشتری را به سمت ساختوسازهای ناایمن در شهرهای ایران سوق داده است. آیا این نابهسامانیها اتفاقی و ناشی از فسادهای فردی هستند؟ احتمالش هست اما به نظر میرسد دلایل ساختاری مهمی هم پشت گستردگی تخلفات ساختمانی و شهری وجود دارد. بخش بزرگ درآمد شهرداریهای کشور را درآمد از عوارض ساختمانی تشکیل میدهد که یک تعارض منافع ساختاری را ایجاد میکند؛ شهرداریها همزمان که باید رفاه کل شهروندان را در نظارت و مقرراتگذاری در نظر گیرند و در نتیجه مقابل تخلفات بایستند، درآمدشان به وقوع تخلفات وابسته است. نتیجه این تعارض در اهداف و وظایف شهرداریها در سی و هشت سال گذشته، در ساختار معیوب شهری امروز نمایان است.
بورسان: از سال ۱۳۶۲ خودکفایی شهرداریهای کشور در بودجه سالیانه در نظر گرفته شده؛ یعنی شهرداریها دریافتکننده مستقیم بودجه دولت نیستند و بخش اصلی درآمدهایشان را خودشان مستقلاً باید به دست بیاورند. اما شهرداریها که از ابتدا ساختار تأمین مالی مشخصی نداشتهاند، در بحبوحه چالشهای مالی خود بیشتر و بیشتر به سمت عوارض ساختمانی رفتهاند که سادهترین دسترسی را به آن داشتهاند. عوارضی که از روی تخلفات ساختمانی، جریمههای کمیسیون ماده صد، عوارض بر مازاد تراکم (مشهور به تراکمفروشی) و مانند اینها به دست میآیند. دسته دیگر درآمدهای شهرداریها از منابعی مثل عوارض نوسازی، عوارض حاصل از ارزش افزوده، بهای حاصل از خدمات شهری و عوارض خودرویی میآید که درآمدهایی جاری و پایدار هستند اما در حجم فعلی اصلاً جوابگوی هزینههای شهرداریها نیستند. اما جدا از ناپایداری درآمدهای حاصل از عوارض ساختمانی، نفس این نوع درآمد عیب ساختاری مهمی در شهرداریهای کشور است که میتواند یکی از علل ساختاری اتفاق تلخ متروپل آبادان باشد. فاجعهای که خبر از بحران مهمی زیر پوست شهرها میدهد.
۶۳ درصد از بودجه شهرداری تهران از عوارض ساختوساز تأمین میشود
طبق لایحه بودجه شهرداری تهران برای سال ۱۴۰۱، کل منابع بودجه عمومی این نهاد در سال ۱۴۰۱ حدود ۵۷ ه.م.ت (هزار میلیارد تومان) است که شامل سه بخش درآمدها، واگذاری داراییهای مالی (وامهای دریافتی و اوراق فروشرفته) و واگذاری داراییهای سرمایهای (اکثراً فروش اموال غیرمنقول شهرداری) میشود. اما بخش اصلی را درآمدها تشکیل میدهد که ۴۴.۵ ه.م.ت ارزش دارد.
همانطور که نمودار زیر نشان میدهد سهم بسیار بزرگی از درآمدهای شهرداری تهران را بند «درآمدهای ناشی از توسعه شهر» تشکیل میدهد که عمده آن را عوارضهای مربوط به عوارض ساختمانی تشکیل میدهد؛ به طوری که ۱۰ ه.م.ت از درآمدهای پیشبینیشده برای سال ۱۴۰۱ مربوط به تراکمفروشی -یعنی بند «عوارض بر پروانه ساختمانی مازاد بر تراکم پایه (مسکونی)»- است.
توزیع منابع درآمدی شهرداری تهران در سالهای گذشته
بنابراین از ۴۴.۵ ه.م.ت درآمد برآوردشده برای سال ۱۴۰۱، مقدار ۲۸.۱ ه.م.ت یعنی ۶۳ درصد از محل عوارض ناشی از انواع تخلفات ساختمانی و عوارض ساختوساز تأمین میشود. سهم درصدی سایر بخشها هم در نمودار زیر مشخص است. این درصد در بودجه محققشده سال ۱۳۹۹ و نهماهه ۱۴۰۰ هم به ترتیب برابر با ۵۴ و ۵۸ درصد بوده است. در سایر کلانشهرها هم وضعیت مشابهی وجود دارد. طبق پژوهش اکبری و همکاران (۱۳۸۹)، در سالهای ۷۳ تا ۸۸ عوارض اخذشده از ساخت و ساز ۷۵.۶ درصد از درآمدهای شهرداری اصفهان را تشکیل میداده و سهم عوارض مستمر که در واقع درآمدهای پایدار هستند، فقط ۱۱.۵ درصد بوده است.
سهم منابع درآمدی شهرداری تهران در لایحه بودجه ۱۴۰۱
ویژگی خطرساز شهرداریها
همانطور که طبق بودجه شهرداری تهران و آمارهایی از شهرداری اصفهان گفته شد، سهم عوارض ساختوساز در تأمین مالی شهرداریها پررنگ است؛ این موضوعی است که با شهود مردم از شیوه کسب درآمد شهرداریها هم سازگار است. اما این ویژگی مالی شهرداریهای ایران چه پیامدی دارد؟
شهرداری به عنوان صادرکننده پروانه ساخت و ناظر ساختار نمودار ساختوساز شهری، وظیفه دارد در راستای رفاه تمام مردم شهر سیاستگذاری و نظارت کند؛ یعنی اگر ساخت ساختمانی با وجود رساندن منفعت به سازنده و استفادهکنندگانش، به منفعت عمومی شهروندان آسیب رساند، شهرداری باید جلوی ساخت آن را بگیرد. اما وابستگی شدید درآمد این نهاد به وقوع تخلفات ساختمانی به معنی وجود یک تعارض اساسی میان وظایف شهرداری است. از طرفی شهرداری باید جلوی وقوع تخلفات را بگیرد و از سوی دیگر با وقوع تخلفات و کسب درآمد، شهرداری ساختار نمودار بیشتر قادر خواهد بود به وظایف دیگرش در ارائه خدمات عمومی بپردازد. این وابستگی درآمدی شهرداریها به تخلفات شهری مثل این است که درآمد پلیس به وقوع جرم وابسته باشد. چنین ساختار کسب درآمدی در نهادها بدون شک آنها را در انجام وظایفشان دچار اختلال و شکست میکند.
از این منظر ساخت ساختمانهای ناایمن -که به فاجعههایی مثل ریزش متروپل هم میتواند منجر شود- پیامد یک ساختار معیوب تأمین مالی هم است. این تعارض منافع در کارکردهای شهرداری در بلندمدت آسیبهای جدی به ساخت شهری زده است که یک نمونه آن تراکم شدید و غیراستاندارد در مناطقی از کلانشهرها است.
جایگزینهای مناسب برای تأمین مالی
حتی اگر جایگزین قانونی برای برخورد با تخلفات ساختمانی وجود نداشته باشد و کمّوکیف شیوه فعلی در دریافت جریمه پابرجا بماند، قطعاً درآمد شهرداری نباید مستقیماً به درآمد حاصل از تخلفات وابسته باشد و بهتر است این درآمد حاصل از تخلفات به صورت متمرکز از سوی دولت گردآوری شود. اما چنین تغییری نیازمند این ساختار نمودار است که شهرداریها بتوانند به گردآوری گستردهتر منابع درآمدی پایدار و مستقل از تخلفات ساختمانی، مثل مالیات بر مسکن، عوارض بر معابر خودروها، سوخت و هتلها و سهم از مالیاتهای جمعآوریشده در شهر تحت پوشش اقدام کنند.
آیا خودکفایی شهرداریها به وابستگیشان به تخلفات میارزد؟
سهم این موارد را برای چند نمونه از شهرداریهای دنیا در جدول زیر میتوان مشاهده کرد. سهم ۴۱.۵ درصدی مالیات بر دارایی در تأمین مالی شهرداری تورنتو در کانادا جالب توجه است. همچنین به نظر میرسد نقش کمکهای دولتی در منابع درآمدی برخی شهرها مثل مادرید -پایتخت اسپانیا- بزرگ است. در واقع انتقال درآمد از دولت به شهرداریها در راستای رسالت دولت برای تأمین کالای عمومی پدیده غیرمعمولی نیست. درمورد ایران، هر چند خودکفایی شهرداریها از دولت ممکن است پدیده مناسبی به نظر برسد، اما جایگزینی آن با درآمد گسترده از تخلفات ساختمانی اصلاً پیامد جالبی نداشته است. در کشورهای توسعهیافته هم بعضاً دولت به شهرداریها کمکهای بزرگی میکند اما این که شهرداریها به سبک شهرداریهای ایران تأمین مالی شوند، احتمالاً پدیده نادری است. به طور خلاصه، شیوه درست تأمین مالی و دوری از تعارض منافعی که مطرح شد، در اولویتی بالاتر از خودکفایی مالی شهرداری از دولت قرار دارد.
نحوه تأمین درآمد شهرداری شهرهای کیپتاون، تورنتو، مادرید و بمبئی
دومین عیب مهم کسب درآمد از تخلفات
در کنار مسئله تعارض منافع، یکی دیگر از ضعفهای شیوه فعلی کسب درآمد شهرداریها که مورد توجه بسیاری از پژوهشهای این حوزه در داخل کشور قرار گرفته، ناپایداری این نوع درآمد است. در واقع نمیتوان برآورد مشخصی از تخلفات داشت و میزان دریافتی هم میتواند با رونق و رکود ساختوساز دچار تغییرات زیادی شود. بنابراین وابستگی زیاد شهرداری به این درآمدها باعث نااطمینانی در بودجه شهرداری میشود و خدمات این نهاد را دچار اختلال میکند. بنابراین نقش پررنگ درآمد از تخلفات در منابع بودجه شهرداری هم به جهت تعارض منافع خطرناکی که ایجاد میکند و هم به خاطر ناپایداریاش، نیازمند تغییر جدی است. گفتنی است سه سال است لایحهای با عنوان «درآمد پایدار و هزینه شهرداریها و دهیاریها» در مجلس وصول شده اما هنوز توجه جدی نمایندگان را جلب نکرده است. این لایحه ظاهراً قصد پایدارکردن منابع درآمد شهرداریها را دارد. اما آن ساختار نمودار طور که کارشناسان مرکز پژوهشهای مجلس اظهار کردهاند، لایحه موجود فاقد احکام صریحی است که منجر به اصلاح بنیادی ساختار درآمدی شهرداریها شوند و حتی موضعی نسبت به تراکمفروشی به عنوان یکی از منابع ناپایدار و ناکارآمد شهردایها نگرفته است.